شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم
-
قیمه محرم هنوز تو فریزرته ...
بعد رفتی درخت کریسمس خریدی کنارش وایستادی عکس گرفتی نوشتی مری کریسمس؟؟؟
امام حسین و مسیح همزمان به کمرت بزنن :| -
باباهه به پسر شیطونش میگه: امروز یه مهمون میاد خونمون، که بچش یه گوش نداره، حواست باشه، نری هی بگی این بچه چرا گوش نداره، آبروریزی کنی.
مهمون میاد، بچه شیطنت آمیز هی نگاه میکنه به این بچه بی گوش و میگه: شما باید به این بچتون زیاد آب هویج بدین بخوره! مهمون میگه چرا عزیزم؟میگه: آخه اگه چشماش ضعیف بشه، واسه عینکش باید داربست بزنید!
-
شمارش پسرا توی باشگاه بدنسازی :
هنگام وزنه زدن :
- یک
- دو
- سع
- چاع
- پَع
- شیع
- عفت
- عشت
- عـــوح
- عَـــــــــــح !!..
شمارش دخترا توی باشگاه بدنسازی :
ییییییییییک....
تق....
آخخخخخخ....
ماندانااااااااااا....
کمککککککک
-
تماس تلفنی
الو... غلام
_ بدو که زنت داره زایمان میکنه و میخواد بچه بیاره
_ باشه باشه الآن خودمو میرسونم
سپس گوشی رو قطع کرد و شروع کرد به دویدن
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
یه لحظه ایستاد و با خودش گفت:
الآن که موقع زایمانش نیست
اشکال نداره میرم می بینم
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوباره ایستادو باخودش گفت:
زن من که اصلا حامله نبود
اشکال نداره میرم می بینم قضیه چیه؟️
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
باز هم ایستاد و باخودش گفت:
من که اصلا ازدواج نکردم زن ندارم
اشکال نداره میرم ببینم قضیه چیه؟️
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دوید
دود
یه بار دیگه ایستاد و باخودش گفت:
اصلا من که غلام نیستم
باز میخواست بدوه.من گرفتمش -
غیرت این نیس وقتی یکی به خانومت نگاه کرد , دعوا راه بندازی
غیرت اینه براش یه ماشین شاسی بلند بخری که کسی قدش نرسه بهش نگاه کنه..
مگه نه خانماااا؟؟؟؟️
-
کوروش کبیر در یکی از حملات خود به روم باستان، یکی از پیام رسانان خود را در روم مستقر کرد ....
که امروزه ما وی را با نام حمید معصومی نژاد میشناسیم
-
به بابام گفتم میدونی جریان چیه؟؟ با استرس گفت ن نمیدونم جریان چیههه؟؟!!!!!
گفتم ب مقدار الکتریسیته ایی ک از یک رسانا عبور میکند جریان میگویند
میخواست به برق فشار قوی وصلم کنه ننم نذاشت
-
دیروز تو مهمونی بچه داییم تبلتشو داد به مامانش گفت:
این بازی دیگه اکسپایر شده برو یه کرک نشده اش رو برام بریز !!!حالا زمان ما:
من بابام شماره شناسنامه اش ۲۱۵ بود
تا پنجم دبستان همش فکر میکردم بابام ۲۱۵ امین آدم روی زمینهپدر بزرگمو که نگو، شماره اش ۱ بود فکر میکردم حضرت آدمه