گفت که تو شمع شدی،قبلهٔ این جمع شدی
جمع نیم،شمع نیم،دود پراکنده شدم
گفت که شیخی و سری،پیش رو و راه بری
شیخ نیم،پیش نیم،امر تو را بنده شدم
گفت مه با بال و پری،من پر و بالت ندهم
در هوس بال و پرش ،بی پر و پرکنده شدم
-
آندر احوال عرفان و معرفت
منتقل شده ادبیات و زبان فارسی