بحث اجرای برنامه و مشکلات اجرا
-
dan-l شما برحسب مقدار مشخص زمان مشخصی میزارید. مثلا فصل دوم زیست دوم رو برمیدارید براساس توانایی های خودتون میگید این فصل رو توی سه ساعت جمع میکنم. یعنی حجم درسی تون مشخصه تایمشم مشخصه ولی اینکه بیاید بگید از ساعت 8تا11 زیست میزارم اشتباهه. شاید توی اون ساعت براتون کاری پیش اومد.
پیشنهاد من به شما اولویت بندیه. مثلا برای امروزتون مهمه شیمی رو تموم کنید پس اولویت یک رو اختصاص میدید به اون . دینی رو دیروز خوب خوندید میزارید آخرین اولویت.
اینطوری اولویتهای مهم رو اول انجام میدید و اون اولویت آخریه اگه موند میشه اولویت اول فردای شما. -
-
@marylotfi در بحث اجرای برنامه و مشکلات اجرا گفته است:
dan-l شما برحسب مقدار مشخص زمان مشخصی میزارید. مثلا فصل دوم زیست دوم رو برمیدارید براساس توانایی های خودتون میگید این فصل رو توی سه ساعت جمع میکنم. یعنی حجم درسی تون مشخصه تایمشم مشخصه ولی اینکه بیاید بگید از ساعت 8تا11 زیست میزارم اشتباهه. شاید توی اون ساعت براتون کاری پیش اومد.
پیشنهاد من به شما اولویت بندیه. مثلا برای امروزتون مهمه شیمی رو تموم کنید پس اولویت یک رو اختصاص میدید به اون . دینی رو دیروز خوب خوندید میزارید آخرین اولویت.
اینطوری اولویتهای مهم رو اول انجام میدید و اون اولویت آخریه اگه موند میشه اولویت اول فردای شما.کامل کامل متوجه نشدم. من اولویت بندی میکنم. ولی در کنارش زمان بندی هم میکردم . خب اون برنامه که نوشتم چطوره؟
-
dan-l در بحث اجرای برنامه و مشکلات اجرا گفته است:
M.an @Amir-Bernousi دوستان من برای فردا اینطوری برنامه ریزی کردم:
سه باکس کلی:
صبح ظهر عصر
صبح شیمی و زیست تا ساعت 11دینی ادبیات عربی تا ساعت 14
ریاضی و فیزیک تا ساعت 21
این خوبه؟
یعنی بدون فشردگی زیاد که مثلا بیام تایم تعیین کنم و اینا.
مهم اینه که امتحان کنم پیشرفت کنم تو این بحث. خواستم نظر شما رو بدونم. دکتر جان -خانم مدیر نظرتون چیه؟ اگه تغییرات لازمه بگین اعمال کنم
@marylotfi این چطوره
-
dan-l مثال میزنم
شیمی فصل2 دوم ص1تا14- یک ساعت و نیم- کتاب درسی+ 25 تست
زیست فصل 2 دوم ص 30 تا 50- سه ساعت- کتاب درسی روخوانی، درسنامه الگو، 20 تست
ادبیات درس2 سوم- روخوانی ، الگو تست 30 تا- یک ساعت
تا آخر مشخص میکنید بعد میاید برحسب توانایی خودتون توی اون درس اولویت بندی میکنید.
اولویت یک زیست/ دوم شیمی/سوم فیزیک/ چهارم ادبیات
برحسب اولویت شروع به خوندن میکنید توی همون تایمی که مشخص کردید. -
@marylotfi توی این مرحله سه اتفاق می افته. یک توی همون تایم مشخص شده تموم میکنی که شناختت از درس موردنظر و خودت خوبه. دو زمان بیشتری نیاز پیدا میکنی که میفهمی باید توی برنامه بعدی به این درس بیشتر زمان بدی. سه کمتر از زمان موردنظر وقت گذاشتی یعنی وضعت توی این مبحث خوبه دفعات بعدی کمتر زمان بزار .
سعی کن مغزت رو عادت بدی به اینکه باید توی همون تایمی که برای اون مبحث مشخص کردی درس رو تموم کنی نه بیشتر. -
@marylotfi در بحث اجرای برنامه و مشکلات اجرا گفته است:
@marylotfi توی این مرحله سه اتفاق می افته. یک توی همون تایم مشخص شده تموم میکنی که شناختت از درس موردنظر و خودت خوبه. دو زمان بیشتری نیاز پیدا میکنی که میفهمی باید توی برنامه بعدی به این درس بیشتر زمان بدی. سه کمتر از زمان موردنظر وقت گذاشتی یعنی وضعت توی این مبحث خوبه دفعات بعدی کمتر زمان بزار .
سعی کن مغزت رو عادت بدی به اینکه باید توی همون تایمی که برای اون مبحث مشخص کردی درس رو تموم کنی نه بیشتر.من برنامه ام راستش تقریبا مثل همونی بود که بالا گفتید. فکر کنم باید یه کار کنم.
وقتی مثلا برای یه درسی وقت خاصی رو درنظر میگیرم بهتره یه تایم کمی و مشخصی رو بهش اضافه کنم برای امتحان کردن ببینم چطوره.
مثلا شیمی حدود نیم ساعت وقت اضافه کنم بهش و.... ممنون این راه رو هم امتحان کنم خبر میدم: خواب ظهر-اضافه کردن یه تایم کوچیک به تایم دروس اختصاصی -
پیشنهاد می کنم تاپیک زیر رو مطالعه کنید
https://forum.alaatv.com/topic/7543/حال-ندارم-درس-بخونم-چیکار-کنمتو پست قبلی هم گفتم خواب طول روز باید قبل از ظهر باشه
یکی از بچه ها گفت بعد هر اختصاصی عمومی بخونید
یه روش هست که اسمش سنجاق کردن هست یعنی بیایم یه درس عمومی رو به یه درس اختصاصی سنجاق کنیم هر موقع یه درس اختصاصی می خونیم بعدش درس عمومی سنجاق شده بهش رو بخونیم -
M.an در بحث اجرای برنامه و مشکلات اجرا گفته است:
پیشنهاد می کنم تاپیک زیر رو مطالعه کنید
https://forum.alaatv.com/topic/7543/حال-ندارم-درس-بخونم-چیکار-کنمتو پست قبلی هم گفتم خواب طول روز باید قبل از ظهر باشه
یکی از بچه ها گفت بعد هر اختصاصی عمومی بخونید
یه روش هست که اسمش سنجاق کردن هست یعنی بیایم یه درس عمومی رو به یه درس اختصاصی سنجاق کنیم هر موقع یه درس اختصاصی می خونیم بعدش درس عمومی سنجاق شده بهش رو بخونیمخانم مدیر
یعنی وقتی من 5 دقیقه برم پشت تست دیگه 2 ساعت و 55 دقیقه بعدیش اوکیه
چون رو روال میافتم و دستم گرم میشه مگه اینکه خستگی جسمی داشته باشمخانم مدیر راستش مشکل همینجاست. چون مدت زیادی میشه که من استراحت کافی نداشتم یه جورایی هم خستگی ذهنی هم خستگی جسمی دارم. یعنی همه چی یکنواخت شده... چند سال ! فقط کنکوره رو نمیگم. یعنی قبل از اون هم به صورت فشرده درس میخوندم و بدون استراحت و یکسره رفتم سراغ کنکور... تا رسیده به الان.
واقعا نمیشه کاری کرد؟ اممم خودم فکر نکنم بشه کاری کرد. تنها چیزی ک میتونه ارامم کنه (به جز مورد بالا که گفتم البته :face_savouring_delicious_food: ) اینه که یه مدت طولانی بدون دغدغه درس و کنکور باشم. تا اومدم مثلا استراحت کنم باید نهایی سوم میدادم و بعد از اون دقیقا رفتم سراغ پیش دانشگاهی و بعدش کنکور و پشت کنکوری... یعنی چند سال
چرا. وقتی مثلا بیرون میرم تفریح میکنم و کارای غیر معمول (یعنی هر چی به جز کنکور و درس که برام تازگی داشته باشه) انجام بدم حالم رو بهتر میکنه. ولی بحث اینجاست که زمان نیست و اگه انجام بدم تمرکز به کل از رو کنکور برداشته میشه.
خیلی وقت میشه وضعیت تکراریه و عملا کاریش نمیشه کرد. من انگیزه ام درونیه از بیرون انگیزه نمیگیرم. مثلا بگم بقیه چی میگن و من عصبانی بشم و نمیدونم بهو بهترین بشم نه این واقعا خنده داره . چون بعده یه مدتی که هیچ کسی نباشه عصبیت کنه کلا نابود میشی چون منبع انگیزه رو از دست دادی. خواستم اینو بگم انگیزه همیشه هست و همیشه به فکرش هستم ولی مغز و بدن و.... هیچ نمیکشه ... راه حل خاصی وجود داره؟ به جز قرص بازی :face_savouring_delicious_food: -
dan-l ما انسانیم نه یه ربات. قرار نیست همیشه شاد باشیم یا همیشه غمگین. قرار نیست همیشه برنده باشیم یا همیشه بازنده. قرار نیست همیشه اوضاع بر وفق مرادمون باشه و هزاران قرار نیست دیگه. چون ما فقط یک بعد از این دنیای چند بعدی هستیم با همه ی محدودیتهایی که داریم.
اگر هدفی داشته باشیم بدون اینکه در طی راه انجامش خودمون رو تقویت کنیم و به قول یکی از اساتید اره ی خودمون رو تیز کنیم، دچار استهلاک میشیم.
پروسه ی چندین ساله ی کنکور و مشخص نبودن نتیجه ی اون برای ما به حد کافی ملال آور هست و عدم مدیریت این وضعیت توسط اطرافیان و بیشتر خودمون اون رو ملال آورتر میکنه.
بقیه مشخص کردن اهداف رو بهترین راهکار میدونن و حرفی هم نیست در اون ولی هدف و مشخص کردن اون نیاز به آموزش داره که متاسفانه از مدیر یک دقیقه ای شو و برنده باش توی یک دقیقه و ... که جامعه امون رو فراگرفته انتظار این روشنفکری نمیره.
نتیجه این میشه که جوانان ما گرفتار زندگی میشن که من میگم سیزیف وار . سیزیف به مجازاتی بیحاصل و بیپایان محکوم شد که در اون باید سنگ بزرگی را تا نزدیک قلهای ببرد و قبل از رسیدن به پایان مسیر، شاهد بازغلتیدن آن به اول مسیر باشد؛ و این چرخه تا ابد برای او ادامه داشت.
مسئله این هست که همه ی کنکوریا فکر میکنن این سد کنکور هست که اینگونه هست ولی اگر نگاهی به اطرافمون بندازی میبینی سیزیفهای زیادی شب رو صبح و صبح رو شب میکنن حتی بدون کنکور.
تنها راه حل مسئله به نظر من تغییر نگرشی است که باید به زندگیمون اضافه کنیم. لذتهایی که از رنج ها میبریم. امیدی که بعد از هر شکست پیدا میکنیم. عشقی که بعد از کم خوابی پس از شب بیداری باعث بیدار نگه داشتنمون میشه و مهم تر ازبقیه حس مسئولیت پذیریمون. اینکه نتیجه هر چیزی باشه من خودم مسئولشم.
تفریح های کوچک هرچند به چشم نیان باعث تیز شدن اره ی ما میشن. چای عصرانه ای که با مادر میخوریم، لبخندی که بعد از دیدن خودمون توی آینه به خودمون میزنیم، رفتن به خرید و هزاران هزار بهانه ی کوچولویی که ما نمیبینیم ولی خون تازه به رگهای ما تزریق میکنه.
وقتی با یه آدم مهم قرار میزاری حتی اگه شبش هم نخوابی صبح زود بیدار میشی، هر وقت نسبت به کاری که انجام میدی هم این حس رو داشتی بدون واقعا عاشقشی و مطمئن باش دیر یا زود بدستش میاری ، حتی با زمین خوردن های فراوان.
موفق باشی و پیروز اگر تلاشگری