جهاد مغنیه
-
و
این دوتا عکس شهید واقعا زیبان
-
هم سگ خرید و فروش می کرد، هم دعواهاش حسابی سگی بود!
️
یه روز داشت می رفت سمت کوهسنگی برای دعوا و غذا خوردن که دید یه ماشین با آرم ”ستاد جنگهای نامنظم“ داره تعقیبش می کنه.️شهید چمران از ماشین پیاده شد و دست اونو گرفت و گفت: فکر کردی خیلی مردی؟!
رضا گفت:بچه ها که اینجور میگن
چمران بهش گفت: اگه مردی بیا بریم جبهه!! به غیرتش بر خورد، راضی شد و راه افتاد سمت جبهه..مدتی بعد، شهید چمران تو اتاق نشسته بود که یه دفعه دید داره صدای دعوا میاد..!
چند لحظه بعد با دستبند، رضارو آوردن تو اتاق و انداختنش رو زمین و گفتن: این کیه آوردی جبهه؟!
رضا شروع کرد به فحش دادن. (فحشای رکیک) اما چمران مشغول نوشتن بودوقتی دید چمران توجه نمی کنه، یه دفعه سرش داد زد: آهای کچل با تو ام.
️یکدفعه شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد و گفت: بله عزیزم!
چی شده عزیزم؟
چیه آقا رضا؟ چه اتفاقی افتاده؟
رضا گفت: داشتم می رفتم بیرون که سیگار بخرم ولی با دژبان دعوام شد!چمران: آقا رضا چی میکشیبرید براش بخرید و بیارید!
چمران و آقا رضا تنها تو سنگر، رضا به چمران گفت: میشه یه دو تا فحش بهم بدی؟! کِشیده ای، چیزی؟!!
شهید چمران: چرا؟! رضا: من یه عمر به هرکی بدی کردم، بهم بدی کرده.!
تا حالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه، شهید چمران: اشتباه فکر می کنی..! یکی اون بالاست که هر چی بهش بدی می کنم، نه تنها بدی نمی کنه، بلکه با خوبی بهم جواب میده!️هِی آبرو بهم میده، تو هم یکیو داشتی که هِی بهش بدی می کردی ولی اون بهت خوبی می کرده.!
منم با خودم گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده و منم بهش بگم بله عزیزم.!
تا یکمی منم شبیه اون ( خدا ) بشم.رضا جا خورد!
رفت و تو سنگر نشست.آدمی که مغرور بود و زیر بار کسی نمی رفت، زار زار گریه می کرد!
تو گریه هاش می گفت: یعنی یکی بوده که هر چی بدی کردم بهم خوبی کرده؟ اذان شد.️
️رضا اولین نماز عمرش بود. رفت وضو گرفت، سر نماز، موقع قنوت صدای گریش بلند شد!
وسط نماز، صدای سوت خمپاره اومد. پشت سر صدای خمپاره هم صدای زمین افتادن اومد، رضارو خدا واسه خودش جدا کرد.! (فقط چند لحظه بعد از توبه کردنش) -
-
-
-
بچه ها بعد از درس خوندن وکنکور واینا کتاب احضاریه رو حتما بخونین
دربخش هایی از این کتاب از زبان حضرت زینب روایت هایی رو میشنوید که همه ی ما میدونیم اما بیان شدن این روایات از زبان حضرت باعث میشود که ارتباط بیشتری با اون صحنه ها برقرار کنیم -
بچه ها بعد از درس خوندن وکنکور واینا کتاب احضاریه رو حتما بخونین
دربخش هایی از این کتاب از زبان حضرت زینب روایت هایی رو میشنوید که همه ی ما میدونیم اما بیان شدن این روایات از زبان حضرت باعث میشود که ارتباط بیشتری با اون صحنه ها برقرار کنیم@jahad-20 ببخشید همون کتابیه که خواهر شخصیت داستان خواب حضرت زینبو میبینه؟
-
@jahad-20 من تا اواسط کتاب خوندم اما متاسفانه مجبور شدم کتابمو برگردونم
-
حالا که بحث معرفی کتابه من خیییلی انسان 250 ساله رو دوس دارم
-
و همینطور :
-
@jahad-20 آره کتاب خداحافظ سالار برا بچه ها حجیمه ولی خیلی عالیه
-
و یه کتاب خوب دیگه: