جهاد مغنیه
-
یه فعالیتی اهنی اوهونی
چند روز نبودم تاپیک خوابیده هااا
@دانش-آموزان-آلاء@جهاد در جهاد مغنیه گفته است:
یه فعالیتی اهنی اوهونی
چند روز نبودم تاپیک خوابیده هااا
@دانش-آموزان-آلاءخیلی تاپیک خلوته شهدا که مارو فراموش نمیکنن
ولی فک کنم ما شهدا رو فراموش کردیم
از اول تاپیک شروع کردم به خوندن خیلی فعالیت های خوبی توی تاپیک داشتین معرفی شهدا هر هفته یه شهید الان ولی اینطور نیست -
http://uupload.ir/view/gzk5_xiaoying_video_1601786600756.mp4/
به یادتون بودم دوستان
-
چادری ها شاید گرمشون باشه
....
ولی با هر کسی گرم نمیگیرن...
️ (دمشون گرمه 
)شاید چادر تو دست و پاشون باشه
...
ولی شخصیتشون زیر دست و پا نیست
...️شاید جدی و خشک به نظر برسند
...
ولی سرد و بی‌اعتنا نیستند...
️شاید اهل رفاقت حرام نباشن
...
ولی تو دوستی‌های سالم اخرشن
️️شاید اهل خودنمایی نباشن
...
ولی به چشم خدا میان...️️شاید آرایش نداشته باشن
️...
ولی آرامش دارن
...️ -
@دختر-بهار در جهاد مغنیه گفته است:
@jahad-20
رفیق شهید داشتن به چه دردی می خوره؟؟؟
من منکر شهادت و این جور کارا نیستم ولی خب واسم جای سوال داشته همیشه
هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شده‌اند، مرده مپندار، بلكه زنده‌اند كه نزد پروردگارشان روزى داده مى‌شوند. [آل عمران - 169]
مليكابانو در جهاد مغنیه گفته است:
@دختر-بهار در جهاد مغنیه گفته است:
@jahad-20
رفیق شهید داشتن به چه دردی می خوره؟؟؟
من منکر شهادت و این جور کارا نیستم ولی خب واسم جای سوال داشته همیشه هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شده‌اند، مرده مپندار، بلكه زنده‌اند كه نزد پروردگارشان روزى داده مى‌شوند. [آل عمران - 169]
یه سوال
اگر شهدا زنده اند طبق آیه : ولا تحسین الذین قتلو فی سبیل الله امواتا بل احیا ... \س چطور جایزه که با زن شهید ازدواج کرد ؟
البته من قرآن رو قبول دارما فقط میخوام ببینم جوابتون چیه
-
مليكابانو در جهاد مغنیه گفته است:
@دختر-بهار در جهاد مغنیه گفته است:
@jahad-20
رفیق شهید داشتن به چه دردی می خوره؟؟؟
من منکر شهادت و این جور کارا نیستم ولی خب واسم جای سوال داشته همیشه هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شده‌اند، مرده مپندار، بلكه زنده‌اند كه نزد پروردگارشان روزى داده مى‌شوند. [آل عمران - 169]
یه سوال
اگر شهدا زنده اند طبق آیه : ولا تحسین الذین قتلو فی سبیل الله امواتا بل احیا ... \س چطور جایزه که با زن شهید ازدواج کرد ؟
البته من قرآن رو قبول دارما فقط میخوام ببینم جوابتون چیه -
چه تاپیک قشنگی...
شفاعت شهدا شامل حالتون
-
مليكابانو در جهاد مغنیه گفته است:
@دختر-بهار در جهاد مغنیه گفته است:
@jahad-20
رفیق شهید داشتن به چه دردی می خوره؟؟؟
من منکر شهادت و این جور کارا نیستم ولی خب واسم جای سوال داشته همیشه هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شده‌اند، مرده مپندار، بلكه زنده‌اند كه نزد پروردگارشان روزى داده مى‌شوند. [آل عمران - 169]
یه سوال
اگر شهدا زنده اند طبق آیه : ولا تحسین الذین قتلو فی سبیل الله امواتا بل احیا ... \س چطور جایزه که با زن شهید ازدواج کرد ؟
البته من قرآن رو قبول دارما فقط میخوام ببینم جوابتون چیهALI Tiron زنده بودنی ک تو قرآن ذکر شده ، زنده بودن جسمی نیست... از نظر روحی و شایدم معنوی باشه...
-
N رفیق شهیدم
سعی کن جوری زندگی کنی ک خدا عاشقت بشه
اگه خدا عاشقت بشه خوب توروخریداری میکنه
و چقد این حرفش قشنگه -
ALI Tiron
چقد مثل بهونه های بنی اسزائیلی بود حرفت
البت قبول دارم حرفت بهونه نیست ولی تو اون زنده ای که خدا تو قران میفرمایند رو با زنده ای که مجسمه یکی میکنی
-
Fereshteh Jahangiri این یک شبهه بود که وهابیا میگن !
-
سلام بچه ها
ممنون میشم تو کانال بین الحرمین در تلگرام به عکس 47که داداش جهاده رای بدین
ممنون@جهاد جهاد
-
ALI Tiron خب اونا اون پرنده هستن شاید
-
Fereshteh Jahangiri جان ؟
-
%(#288aab)[آسمانی ها] سنش زیاد نبود،
اصلا چه کسی باور می‌کرد که با این سن و سال، حرف‌هایی بزند که از جنس زمینی‌ها نیست؟
انگار خودش می‌دانسته، وقتی چند ماه قبل نامه می‌نویسد برای 
%(#b82c51)[امام حسین] (علیه‌السلام) و آنقدر خالصانه خواسته‌اش را می‌گوید که در روزهای اربعین و در راه زیارت خودش، به مُراد دل می‌رسد.
%(#2ca1b8)[نامش زهراست].
%(#b82c6d)[زهرا سالاری].
۱۵ سال بیشتر نداشت.
متولد سال ۸۳ و از بهترین‌های مدرسه؛
معلم و مدیر از او تعریف می‌کردند، چه در درس چه در اخلاق.
رتبه‌های تحصیلی‌اش در رشته‌های مختلف نامش را در استان سر زبان انداخته بود و فضائل اخلاقی‌اش او را پیش دوستانش عزیز کرده بود
. او همیشه برای کارهای مدرسه و خانه پیش‌قدم بود، می‌گفت برای استراحت وقت هست، باید کار کرد! آنقدر غرق در کتاب‌های وصیت‌نامه شهدا شده بود که همه‌شان را خوانده و الگویش شده بودند.
و حالا که اینها را می‌نویسیم؛ زهرا دیگر نیست، شاید ما از نبودن حرف می‌زنیم، زهرا ولی حاجت‌روا شده.
%(#0b7491)[نامه‌ای برای سیدالشهدا علیه‌السلام]چند ماه قبل پدر یکی از دوستان دختر داستان ما به کربلا می‌رود، زهرا نامه‌ای می‌نویسد و از دوستش می‌خواهد که نامه را به پدرش را برساند تا او، آن را به ضریح
%(#9c0303)[امام حسین علیه‌السلام] بیندازد. پدر هم بدون اینکه از محتوای نامه خبر داشته باشد، آن را به ضریح می‌رساند، پیش از انداختن به داخل ضریح با تصور اینکه نامه دختر خودش است و احتمالا خواسته‌ای دارد، آن را باز می‌کند که بداند چیست؛ اما با این نوشته روبرو می‌شود 
%(#037b9c)[«امام حسین علیه‌السلام، زهرا سالاری از شما شهادت می‌خواهد.»]حالا دقیقا چند ماه پس از آن نامه و درست در روزهای اربعین که از همه جهان برای زیارت اباعبدالله راهی کربلا می‌شوند، زهرا هم با خانواده‌اش پا در راه می‌گذارد
، %(#bf9e0d)[اما قرار بود زودتر از چیزی که انتظار داشت به حاجتش برسد]، همان حاجت چند ماه قبلش. در نجف که هستند، بر اثر حادثه‌ای زهرای قصه ما از دنیا می‌رود،
%(#a60fa3)[آن‌هم در مسیر کربلا و جایی که حاجتش را در خواست کرده بود.]
%(#0f79a6)[حالا همکلاسی‌هایش جای خالی‌اش را با قاب عکسی خندان و خوشحال از او پر میکنند.]
#%(#910b14)[شَهادَتَت مُبارَک دُختَرِ آسمانی]
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دانش-آموزان-آلاء -
رفاقتتون پایدار
-
%(#288aab)[آسمانی ها]
سنش زیاد نبود،
اصلا چه کسی باور می‌کرد که با این سن و سال، حرف‌هایی بزند که از جنس زمینی‌ها نیست؟ انگار خودش می‌دانسته، وقتی چند ماه قبل نامه می‌نویسد برای %(#b82c51)[امام حسین] (علیه‌السلام) و آنقدر خالصانه خواسته‌اش را می‌گوید که در روزهای اربعین و در راه زیارت خودش، به مُراد دل می‌رسد.%(#2ca1b8)[نامش زهراست].
%(#b82c6d)[زهرا سالاری]. ۱۵ سال بیشتر نداشت. متولد سال ۸۳ و از بهترین‌های مدرسه؛ معلم و مدیر از او تعریف می‌کردند، چه در درس چه در اخلاق. رتبه‌های تحصیلی‌اش در رشته‌های مختلف نامش را در استان سر زبان انداخته بود و فضائل اخلاقی‌اش او را پیش دوستانش عزیز کرده بود. او همیشه برای کارهای مدرسه و خانه پیش‌قدم بود، می‌گفت برای استراحت وقت هست، باید کار کرد! آنقدر غرق در کتاب‌های وصیت‌نامه شهدا شده بود که همه‌شان را خوانده و الگویش شده بودند.
و حالا که اینها را می‌نویسیم؛ زهرا دیگر نیست، شاید ما از نبودن حرف می‌زنیم، زهرا ولی حاجت‌روا شده.
%(#0b7491)[نامه‌ای برای سیدالشهدا علیه‌السلام]چند ماه قبل پدر یکی از دوستان دختر داستان ما به کربلا می‌رود، زهرا نامه‌ای می‌نویسد و از دوستش می‌خواهد که نامه را به پدرش را برساند تا او، آن را به ضریح
%(#9c0303)[امام حسین علیه‌السلام] بیندازد. پدر هم بدون اینکه از محتوای نامه خبر داشته باشد، آن را به ضریح می‌رساند، پیش از انداختن به داخل ضریح با تصور اینکه نامه دختر خودش است و احتمالا خواسته‌ای دارد، آن را باز می‌کند که بداند چیست؛ اما با این نوشته روبرو می‌شود %(#037b9c)[«امام حسین علیه‌السلام، زهرا سالاری از شما شهادت می‌خواهد.»]حالا دقیقا چند ماه پس از آن نامه و درست در روزهای اربعین که از همه جهان برای زیارت اباعبدالله راهی کربلا می‌شوند، زهرا هم با خانواده‌اش پا در راه می‌گذارد
، %(#bf9e0d)[اما قرار بود زودتر از چیزی که انتظار داشت به حاجتش برسد]، همان حاجت چند ماه قبلش. در نجف که هستند، بر اثر حادثه‌ای زهرای قصه ما از دنیا می‌رود،
%(#a60fa3)[آن‌هم در مسیر کربلا و جایی که حاجتش را در خواست کرده بود.]%(#0f79a6)[حالا همکلاسی‌هایش جای خالی‌اش را با قاب عکسی خندان و خوشحال از او پر میکنند.]
#%(#910b14)[شَهادَتَت مُبارَک دُختَرِ آسمانی]
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دانش-آموزان-آلاءBitsy مبارکش باشه
-
%(#288aab)[آسمانی ها]
سنش زیاد نبود،
اصلا چه کسی باور می‌کرد که با این سن و سال، حرف‌هایی بزند که از جنس زمینی‌ها نیست؟ انگار خودش می‌دانسته، وقتی چند ماه قبل نامه می‌نویسد برای %(#b82c51)[امام حسین] (علیه‌السلام) و آنقدر خالصانه خواسته‌اش را می‌گوید که در روزهای اربعین و در راه زیارت خودش، به مُراد دل می‌رسد.%(#2ca1b8)[نامش زهراست].
%(#b82c6d)[زهرا سالاری]. ۱۵ سال بیشتر نداشت. متولد سال ۸۳ و از بهترین‌های مدرسه؛ معلم و مدیر از او تعریف می‌کردند، چه در درس چه در اخلاق. رتبه‌های تحصیلی‌اش در رشته‌های مختلف نامش را در استان سر زبان انداخته بود و فضائل اخلاقی‌اش او را پیش دوستانش عزیز کرده بود. او همیشه برای کارهای مدرسه و خانه پیش‌قدم بود، می‌گفت برای استراحت وقت هست، باید کار کرد! آنقدر غرق در کتاب‌های وصیت‌نامه شهدا شده بود که همه‌شان را خوانده و الگویش شده بودند.
و حالا که اینها را می‌نویسیم؛ زهرا دیگر نیست، شاید ما از نبودن حرف می‌زنیم، زهرا ولی حاجت‌روا شده.
%(#0b7491)[نامه‌ای برای سیدالشهدا علیه‌السلام]چند ماه قبل پدر یکی از دوستان دختر داستان ما به کربلا می‌رود، زهرا نامه‌ای می‌نویسد و از دوستش می‌خواهد که نامه را به پدرش را برساند تا او، آن را به ضریح
%(#9c0303)[امام حسین علیه‌السلام] بیندازد. پدر هم بدون اینکه از محتوای نامه خبر داشته باشد، آن را به ضریح می‌رساند، پیش از انداختن به داخل ضریح با تصور اینکه نامه دختر خودش است و احتمالا خواسته‌ای دارد، آن را باز می‌کند که بداند چیست؛ اما با این نوشته روبرو می‌شود %(#037b9c)[«امام حسین علیه‌السلام، زهرا سالاری از شما شهادت می‌خواهد.»]حالا دقیقا چند ماه پس از آن نامه و درست در روزهای اربعین که از همه جهان برای زیارت اباعبدالله راهی کربلا می‌شوند، زهرا هم با خانواده‌اش پا در راه می‌گذارد
، %(#bf9e0d)[اما قرار بود زودتر از چیزی که انتظار داشت به حاجتش برسد]، همان حاجت چند ماه قبلش. در نجف که هستند، بر اثر حادثه‌ای زهرای قصه ما از دنیا می‌رود،
%(#a60fa3)[آن‌هم در مسیر کربلا و جایی که حاجتش را در خواست کرده بود.]%(#0f79a6)[حالا همکلاسی‌هایش جای خالی‌اش را با قاب عکسی خندان و خوشحال از او پر میکنند.]
#%(#910b14)[شَهادَتَت مُبارَک دُختَرِ آسمانی]
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دانش-آموزان-آلاء -
%(#288aab)[آسمانی ها]
سنش زیاد نبود،
اصلا چه کسی باور می‌کرد که با این سن و سال، حرف‌هایی بزند که از جنس زمینی‌ها نیست؟ انگار خودش می‌دانسته، وقتی چند ماه قبل نامه می‌نویسد برای %(#b82c51)[امام حسین] (علیه‌السلام) و آنقدر خالصانه خواسته‌اش را می‌گوید که در روزهای اربعین و در راه زیارت خودش، به مُراد دل می‌رسد.%(#2ca1b8)[نامش زهراست].
%(#b82c6d)[زهرا سالاری]. ۱۵ سال بیشتر نداشت. متولد سال ۸۳ و از بهترین‌های مدرسه؛ معلم و مدیر از او تعریف می‌کردند، چه در درس چه در اخلاق. رتبه‌های تحصیلی‌اش در رشته‌های مختلف نامش را در استان سر زبان انداخته بود و فضائل اخلاقی‌اش او را پیش دوستانش عزیز کرده بود. او همیشه برای کارهای مدرسه و خانه پیش‌قدم بود، می‌گفت برای استراحت وقت هست، باید کار کرد! آنقدر غرق در کتاب‌های وصیت‌نامه شهدا شده بود که همه‌شان را خوانده و الگویش شده بودند.
و حالا که اینها را می‌نویسیم؛ زهرا دیگر نیست، شاید ما از نبودن حرف می‌زنیم، زهرا ولی حاجت‌روا شده.
%(#0b7491)[نامه‌ای برای سیدالشهدا علیه‌السلام]چند ماه قبل پدر یکی از دوستان دختر داستان ما به کربلا می‌رود، زهرا نامه‌ای می‌نویسد و از دوستش می‌خواهد که نامه را به پدرش را برساند تا او، آن را به ضریح
%(#9c0303)[امام حسین علیه‌السلام] بیندازد. پدر هم بدون اینکه از محتوای نامه خبر داشته باشد، آن را به ضریح می‌رساند، پیش از انداختن به داخل ضریح با تصور اینکه نامه دختر خودش است و احتمالا خواسته‌ای دارد، آن را باز می‌کند که بداند چیست؛ اما با این نوشته روبرو می‌شود %(#037b9c)[«امام حسین علیه‌السلام، زهرا سالاری از شما شهادت می‌خواهد.»]حالا دقیقا چند ماه پس از آن نامه و درست در روزهای اربعین که از همه جهان برای زیارت اباعبدالله راهی کربلا می‌شوند، زهرا هم با خانواده‌اش پا در راه می‌گذارد
، %(#bf9e0d)[اما قرار بود زودتر از چیزی که انتظار داشت به حاجتش برسد]، همان حاجت چند ماه قبلش. در نجف که هستند، بر اثر حادثه‌ای زهرای قصه ما از دنیا می‌رود،
%(#a60fa3)[آن‌هم در مسیر کربلا و جایی که حاجتش را در خواست کرده بود.]%(#0f79a6)[حالا همکلاسی‌هایش جای خالی‌اش را با قاب عکسی خندان و خوشحال از او پر میکنند.]
#%(#910b14)[شَهادَتَت مُبارَک دُختَرِ آسمانی]
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دانش-آموزان-آلاء -
Bitsy
چشام پر اشک شد
روحش قرین رحمت الهی
شهادتش مبارک
.
.
فاتحه مع الصلوات -
از تمامی دوستان امام حسینی دعوت میکنم به تایپینگ (به تو از دورسلام....)یک سری بزنن
