جهاد مغنیه
-
مليكابانو در جهاد مغنیه گفته است:
@hosein-ghorbonalizadeh در جهاد مغنیه گفته است:
دوستان اگه عکسی از شهید جهاد مغنیه دارین به اشتراک بذارین
اخه عكس چه خيريتي داره من ديگه دارم حس خوبمو نسبت به اين تاپيك از دست ميدم به هر حال ممنون بابت يادآوري شهادت و شهيداي بزرگ اللهم الرزقناالشهادة
با 2 روزه با عکسای شهید جهاد زندگی میکنم
اینجوری نگین ناراحت میشم -
مليكابانو
دوست خوبم اگه ما بخایم به خاطر جذابیت با یکی دوست بشیم باید بدونیم این دوستی پایه اش سسته و بی اساس چون زیبایی و جذابیت یه ویژگی ناپایداره .....
ازت خواهش می کنم اینجوری فکر نکن شهدا همشون زیبا هستن نه به خاطر حسن صورت بلکه به خاطر حسن سیرت و سرشت پاکشون ........... -
@hosein-ghorbonalizadeh عموي خودم شهيد شده از وقتي هم كه يادم مياد آرزوم شهادت بوده. حتي دوست داشتم بهم اجازه بدن مدافع حرم شم. هميشه هم اعصابم از اعمالم خورده كه چرا اونقد صاف و صوف نيست كه همين الان اگه اجازه دادن بهم شهيد شم حق الناس و كفاره و اينا نداشته باشم تا با خوشحالي با خدا ملاقات كنم. من همه ي زندگيم شهدان. يه جمله ي جالب بود ميگفت شهيد نشي ميميري! به نظرم كسي كه شهادتو دوست نداره باور نكرده هميشه زنده نيست. ولي آخه من همون حرمتي كه با آدماي زنده دارم با شهدا هم دارم. حتي بيشتر. چون محترم ترن و مقامشون بالاتره. من خيلي مودبانه باهاشون حرف ميزنم ولي گاهي شوخي هم ميكنم. ولي با اين شكلي كه عكس بذاريم فقط و هيچ نكته اي توش نباشه مشكل دارم. آخه ده تا عكس پشت سر هم چي رو ميرسونه؟ من همين امروز صبح آخرين باري بود كه با شهيد سليماني صحبت كردم. ظهر هم اتفاقا وصيت نامه ي يه شهيدو ميخوندم. گاهي تاپيك شهيد سليماني يا شهيد مغنيه رو بالا ميارم تا نكته اي يادآوري كنم ولي با پشت سر هم عكس گذاشتن و زيادي صميمي شدن باهاشون مشكل دارم. مگه غير از اينه كه شهدا زنده هستن؟ پس جوري رفتار كنيم كه انگار مقابلمونن. كه هستن. الان شهيد مغنيه جلوي من دختر باشن دوست دارن باهاشون گرم بگيرم مث برادرم صحبت كنم؟ طبق اون عكسي كه تو همين تاپيك گذاشتم به خود ما هم تذكر ميدن. جلوي شما به عنوان يه آقا پسر باشن دوست دارن فقط عكسشونو سرچ كنين؟ كلي كار مونده كه منتظر ماست. شهادت يعني شهيدانه زيستن نه شهيدانه مردن . ببخشيد سرتونو درد آوردم. براتون آرزوي موفقيت ميكنم
-
مليكابانو در جهاد مغنیه گفته است:
@hosein-ghorbonalizadeh عموي خودم شهيد شده از وقتي هم كه يادم مياد آرزوم شهادت بوده. حتي دوست داشتم بهم اجازه بدن مدافع حرم شم. هميشه هم اعصابم از اعمالم خورده كه چرا اونقد صاف و صوف نيست كه همين الان اگه اجازه دادن بهم شهيد شم حق الناس و كفاره و اينا نداشته باشم تا با خوشحالي با خدا ملاقات كنم. من همه ي زندگيم شهدان. يه جمله ي جالب بود ميگفت شهيد نشي ميميري! به نظرم كسي كه شهادتو دوست نداره باور نكرده هميشه زنده نيست. ولي آخه من همون حرمتي كه با آدماي زنده دارم با شهدا هم دارم. حتي بيشتر. چون محترم ترن و مقامشون بالاتره. من خيلي مودبانه باهاشون حرف ميزنم ولي گاهي شوخي هم ميكنم. ولي با اين شكلي كه عكس بذاريم فقط و هيچ نكته اي توش نباشه مشكل دارم. آخه ده تا عكس پشت سر هم چي رو ميرسونه؟ من همين امروز صبح آخرين باري بود كه با شهيد سليماني صحبت كردم. ظهر هم اتفاقا وصيت نامه ي يه شهيدو ميخوندم. گاهي تاپيك شهيد سليماني يا شهيد مغنيه رو بالا ميارم تا نكته اي يادآوري كنم ولي با پشت سر هم عكس گذاشتن و زيادي صميمي شدن باهاشون مشكل دارم. مگه غير از اينه كه شهدا زنده هستن؟ پس جوري رفتار كنيم كه انگار مقابلمونن. كه هستن. الان شهيد مغنيه جلوي من دختر باشن دوست دارن باهاشون گرم بگيرم مث برادرم صحبت كنم؟ طبق اون عكسي كه تو همين تاپيك گذاشتم به خود ما هم تذكر ميدن. جلوي شما به عنوان يه آقا پسر باشن دوست دارن فقط عكسشونو سرچ كنين؟ كلي كار مونده كه منتظر ماست. شهادت يعني شهيدانه زيستن نه شهيدانه مردن . ببخشيد سرتونو درد آوردم. براتون آرزوي موفقيت ميكنم
منم ارزوی موفقیت میکنم
-
my name
ببینید من خودم تو زندگیم دنبال خلا. هام بودم دنبال چیزایی که باهاش به تکامل می رسیدم
دنبال پله هایی که باهاش به خدام برسم ...........
من ایشونو نمی شناختم ...............
اما یه روز عکسشونو رو پیکسله دوستم دیدم و برام جالب بود
سوال کردم ازش در باره شهید اینکه کیه مال کجاست ،کجا شهید شده ، حتی شبش رفتم دربارش سرچ کردم و اطلاعاتمو راجب به شهید جمع آوری ...............
فرداش امتحان داشتم و درسمو خیلی خوب خونده بودم طوری که انتظار نمره 21 داشتم............
اما سر امتحان که نشستم استرس تمام وجودمو گرفت ینی مباحث و جمع بندیام به هم خورد ............
نمی دونم چه جوری نمی دونم چرا ولی یهو یاد اون افتادم .یاد شهیدی که تازه باهاش آشنا شده بودم پس از خوندن زندگیش فهمیده بودم باید برم سمت کی .........................اول متوسل شدم به خدا .........ولی من معتقدم ما آدما چون گنه کاریم اگه با یه واسطه از خدا خواهش کنیم قطعا بی جواب نمی زاره درخواستمونو .....
و بعد از اون از شهید مشلب خواستم پادرمیونی کنن خواستم درخواستمو برسونن به اون خدایی که پیشش آبرو دارن..........
من خودمو سپرده بودم دست شهید .....................
جلسه بعد که برگه ها رو اوردن باورم نمی شد چون تنها نمره کامل کلاس مال من بود .......................
از اون موقع به بعد من دیگه مال خودم نبودم .........
یعنی جوری رفته بودم تو شوک که باورش نه تنها برام سخت بود بلکه غیر ممکن بود.........
اما یه چیزیو بزارید بگم بهتون من نه برای درسم که این اتفاق افتاده خوشحالم چون
با شهید، رفیق شدم چون ارزش شهید خیلی بالاتر از این حرفاست ..........
ولی فهمیدم که ایشون همون کسی هستن که من سال هاست دنبالشم .....
نمی دونم بهتون کمکی کردم یا نه ولی بدونید خیلی حس خوبیه وقتی نمی تونی با کسی دردو دل کنی و حرفاتو بهش بزنی ولی یکی میاد تو زندگیت که رفیقش می شی و هواتو داره ........... -
بنی فاطمه گفت دفعه اولی که جهاد را دیدم با دوستانش به مشهد آمده بود که وقتی متوجه حضور من شدند آمدند کنارم. او چهره مرا از جلسات مداحی که دیده بود میشناخت و به خاطر علاقه اش به اهل بیت و عزاداری به سبک جوانان ایرانی مداحی های مرا دیده و شنیده بود. آن دیدار خیلی به طول نیانجامید. یادم می آید که موقع رفتن از من خواست حتما سفری به لبنان داشته باشم. میگفت جوانان لبنانی بسیار با ایرانی ها علاقمندند به خصوص نسبت به حزب الهی ها.
این دیدار گذشت تا اینکه او برای آخرین بار حدودا دو ماه مانده بود به شروع ماه محرم به ایران آمده بود. یکی از دوستانش که می دانست من در فلان تاریخ در حرم خواهم بود هماهنگ کرده بودند که همدیگر را ببینیم.
در آن دیدار بود که جهاد از ارادتش به مقام معظم رهبری و سید حسن نصرالله برایم حرف زد و دائم میگفت می خواهم با اسرائیل مبارزه کنم. از سبک عزاداری های ما خوشش میآمد و بسیار با ارادت نسبت به سید الشهدا(ع) صحبت میکرد. میگفت اگر بشود حتما برای محرم به ایران میآیم. میگفت از مداحی محمود کریمی خوشم میآید و مداحی «اللهم الرزقنا شهادت» را که من خوانده بودم برایش جذاب بود.
شاید به نظر اغراق بیاید و اینکه حالا چون شهید شده این حرف را می زنم ولی باور کنید ذره ای از حرفهای جهاد دنیایی نبود و به راستی او لایق شهادت بود.
-
اگه عکس دارین به اشتراک بزارید
-
@hosein-ghorbonalizadeh اگه میتونین عکس بایک خاطره به اشتراک بزارید تا بچه ها بیشتر اشنابشن
-
@hosein-ghorbonalizadeh ماهم اخر شهید میشویم اگر شهد دنیا بگذارد