طرح تغيير چهل روزه
-
نمی دونم حرف هام تا چقدر تونست گویای حالم باشه و شرایطم رو براتون شرح داده اما من آدمه به شدت برون ریزی هستم و اگه چیزی ناراحتم کنه با غر زدن خودم رو تخلیه میکنم ولی الان به شدت آدم تو داری شدم و از صبح تا شب خودم رو تو اتاق حبس میکنم تا مبادا کسی ازم درباره ی وضعیتم بپرسه و من مجبور بشم اعتراف کنم که آره کم آوردم و بیرون هم نمیرم چون هرکی از اقوام من رو میبینه هی سین جینم میکنن آخه من از اون بچه درس خون های فامیل همیشه بودم !
جالب اینجاست که یه جورایی همه ازم توقع دارن که من حتما باید پزشکی قبول شم و میتونم هم
همین دیشب مدیرمون پیام داده که غزاله من امید دارم تو حتما قبول میشی و پزشک میشی در حالی که خودم اصلا امید ندارم
دیگه واقعا حس میکنم جا زدمدریا دریایی عزیزم علاقه خودت چیه؟
-
من نبودم حل شد مشكل؟ دریا دریایی
-
من نبودم حل شد مشكل؟ دریا دریایی
-
بسم رب الشهداء و الصديقين
جمعه تولد شهيد جهاد مغنيه اس ميخوام واسه كادوي تولد يه كار جهادي كنم واسشون
اينكه از امروز شروع ميكنم ٤ ساعت ميخونم و از فردا روزي يه ساعت بهش اضافه ميكنم
از روز تولدشون طرح تغيير چهل روزه ام شروع ميشه
واسم دعا كنيد شهيد عزيز
اون تاپيك گزارش ميفرستم ولي دلم ميخواد اينجا هم باشه
لاحول و لا قوة الا بالله العلي العظيم -
my name
سلام
بابت حرف هات و روحیه دادنت ممنونمن این طور که از حرف های شما فهمیدم شما پارسال کنکور دادی و تجربه کردی که وقتی قبول نشی چه حسی داره
من از این حس مسخره بدم مییاد و میترسم که قبول نشم و سرافکنده ی خانواده ام بشم
آخه من ریاضی فیزیک میخوندم و با اجبار و خواست خودم وقتی همه مخالف تغییر رشته دادنم بودن اومدم تجربی و خوب همه بهم میگفتن تجربی سخته نمی تونی باید خیلی درس بخونی ولی من وایسادم سر حرفم و اومدم تجربی اما الان میترسم از اینکه حرف های چند سال پیش داره رنگ و بوی واقعیت میگیره !!دریا دریایی
بله عزیزم من سال اول کنکور خیلی بد دادم ولی خوب میدونی راستش شاید دلیل واقعی اش این بود ک اوایل اردیبهشت درس خوندن رو ول کردم یعنی اینقدر استرس داشتم ک برا اینکه از زیر اون همه فشار و استرس خلاص شم خودم رو راحت کردم گفتم بی خیال 98 عوضش 99 خفن میخونم و این حرف ها ولی خوب نیدونی ب تظرم این کار مغزه وقتی میبینه انگار قراره ازش کار بکشن شروع میکنه بهونه میگیره ! هی مبگ اگ.نشد چی اگ سخت بود چی اگ قبول تشم اگ دکتر نشم اگ رتبه ام بد شد اگ... بعد همین اگ ها باعث میشه ک ادم بگع اصن ولش کن عوض سال بعد میترکونم و خفن میخونم و...
گول مغزت رو نخور میخواد نا امیدت کنه ولی ب حرفش گوش نکن
شاید اگ خود من ب شخصه همون اردیبعشت حتی کج دار و مریز خونده بودم خیلی رتبه ام بهتر میشد و با روحیه بهتری برا امسال میموندم...
ی چیز جالب بگم ؟!
منم خودم خونواده ام با همین دلیل ک تجربی قبول شدنش سخته و اینا ب شدت میخواستن منو منصرف کنن سعیشون این بود ک من هر رشته ایی برم الا تجربی
ولی خو من عاشق زیست بودم و بهشون گفتم ک میدونم سخته و این حرف ها ولی میخوام برم توش میخوام خودم رو محک بزنم حالا اون موقع ی چیز دیگ ام ک گفتم این بود ک شیرینی قبول شدن تو ی رشتع سخت تر بیشتره!
بگذریم
میخواستم بگم ک مطمئن باش 60 -70 درصد بچه های تجربی هستن ک ب اصرار خودشون وارد این رشته شدن و اونا هم استرس هایی مشابه خودت رو دارن اگ بهش غلبه کنی میتونی از خیلی از تجربی ها جلو بزنی !!
از بحث اصلی دور نشیم
من اگ تجربه تلخ قبول نشدن رو تجربه کردم ب خاطر فکر قبول نشدن تو اردیبهشت بود
من نمیدونم هدف واقعی شما چیه
اون روزی ک وارد تجربی شدی و قید مهندسی رو زدی با چ آررویی وارد تجربی شدی ؟!
نمیدونم هدفتون چیه و چ قدر ب تلاش نیاز داره ولی هر چی ک هس این فکر و خیال ها رو بذارین کنار چون همین فکر ها شما رو می انداره تو ی لوب معیوب و تکرار شونده تا خود روز کنکور و نتیجه اش هم میشه همونی ک ازش میترسی...
ب جای این فکر ها شروع کن از هر مقدار ساعتی ک میتونی بعد یواش یواش زیاذش کن
ب این ک نکنه قبول نشم و این حرف ها هم فکر نکن
ببین نمیدونم شاید علت اینکخ اعتماد ب نفست اومده پایین شرمی باشه ک از پدر مادرت داری
خوب ی سوال
اگ الان نخونی و (قطعا)قبول نشی دو س ماه دیگ شرمه بیشتره یا اگ الان بخونی (چ بسا همین امسال قبول بشی) ؟!
نمیدونم تو چ نوع ندرسه ایی درس میخونید ولی اگ مدارس نمونه و سمپاد یا غیر انفاعی های معروف شهرتون دارین درس میخونید خوب متاسفانه سین جین کردن فک و فامیل نسبتا طبیعیهولی شما بهشون توجه نکنید یا اینکه میتونید در نهایت احترام بهشون بگین مثلا خاله جان هنوز ک چیزی مشخص نیس شما دعا کنید انشالله هرچی صلاح بود (یا مشابه اینا) چون خیلی خوب میدونم همین پسوند پیشوند دکتر مهندس خودش استرس زاست...
اگ هم مثلا دوستی خواهر برادری هست ک بهت فاز منفی میده ب حرف هاش اصلا فک نکن اگ طرف دوسته ک اصن جوابش رو تا بعد کنکور نده اگر هم جزء خونوادته بهشون توجه نکن اصن بیا همون ها رو بکن ی انگیزه برا اینکه درس بخونی
و اینکه هدف خود واقعیت از اینکه اوندی تجربی چی بوده ؟! ب این فک کن مسلما هرچی ک باشه باعث میشه موتورت روشن بسه -
دریا دریایی
بله عزیزم من سال اول کنکور خیلی بد دادم ولی خوب میدونی راستش شاید دلیل واقعی اش این بود ک اوایل اردیبهشت درس خوندن رو ول کردم یعنی اینقدر استرس داشتم ک برا اینکه از زیر اون همه فشار و استرس خلاص شم خودم رو راحت کردم گفتم بی خیال 98 عوضش 99 خفن میخونم و این حرف ها ولی خوب نیدونی ب تظرم این کار مغزه وقتی میبینه انگار قراره ازش کار بکشن شروع میکنه بهونه میگیره ! هی مبگ اگ.نشد چی اگ سخت بود چی اگ قبول تشم اگ دکتر نشم اگ رتبه ام بد شد اگ... بعد همین اگ ها باعث میشه ک ادم بگع اصن ولش کن عوض سال بعد میترکونم و خفن میخونم و...
گول مغزت رو نخور میخواد نا امیدت کنه ولی ب حرفش گوش نکن
شاید اگ خود من ب شخصه همون اردیبعشت حتی کج دار و مریز خونده بودم خیلی رتبه ام بهتر میشد و با روحیه بهتری برا امسال میموندم...
ی چیز جالب بگم ؟!
منم خودم خونواده ام با همین دلیل ک تجربی قبول شدنش سخته و اینا ب شدت میخواستن منو منصرف کنن سعیشون این بود ک من هر رشته ایی برم الا تجربی
ولی خو من عاشق زیست بودم و بهشون گفتم ک میدونم سخته و این حرف ها ولی میخوام برم توش میخوام خودم رو محک بزنم حالا اون موقع ی چیز دیگ ام ک گفتم این بود ک شیرینی قبول شدن تو ی رشتع سخت تر بیشتره!
بگذریم
میخواستم بگم ک مطمئن باش 60 -70 درصد بچه های تجربی هستن ک ب اصرار خودشون وارد این رشته شدن و اونا هم استرس هایی مشابه خودت رو دارن اگ بهش غلبه کنی میتونی از خیلی از تجربی ها جلو بزنی !!
از بحث اصلی دور نشیم
من اگ تجربه تلخ قبول نشدن رو تجربه کردم ب خاطر فکر قبول نشدن تو اردیبهشت بود
من نمیدونم هدف واقعی شما چیه
اون روزی ک وارد تجربی شدی و قید مهندسی رو زدی با چ آررویی وارد تجربی شدی ؟!
نمیدونم هدفتون چیه و چ قدر ب تلاش نیاز داره ولی هر چی ک هس این فکر و خیال ها رو بذارین کنار چون همین فکر ها شما رو می انداره تو ی لوب معیوب و تکرار شونده تا خود روز کنکور و نتیجه اش هم میشه همونی ک ازش میترسی...
ب جای این فکر ها شروع کن از هر مقدار ساعتی ک میتونی بعد یواش یواش زیاذش کن
ب این ک نکنه قبول نشم و این حرف ها هم فکر نکن
ببین نمیدونم شاید علت اینکخ اعتماد ب نفست اومده پایین شرمی باشه ک از پدر مادرت داری
خوب ی سوال
اگ الان نخونی و (قطعا)قبول نشی دو س ماه دیگ شرمه بیشتره یا اگ الان بخونی (چ بسا همین امسال قبول بشی) ؟!
نمیدونم تو چ نوع ندرسه ایی درس میخونید ولی اگ مدارس نمونه و سمپاد یا غیر انفاعی های معروف شهرتون دارین درس میخونید خوب متاسفانه سین جین کردن فک و فامیل نسبتا طبیعیهولی شما بهشون توجه نکنید یا اینکه میتونید در نهایت احترام بهشون بگین مثلا خاله جان هنوز ک چیزی مشخص نیس شما دعا کنید انشالله هرچی صلاح بود (یا مشابه اینا) چون خیلی خوب میدونم همین پسوند پیشوند دکتر مهندس خودش استرس زاست...
اگ هم مثلا دوستی خواهر برادری هست ک بهت فاز منفی میده ب حرف هاش اصلا فک نکن اگ طرف دوسته ک اصن جوابش رو تا بعد کنکور نده اگر هم جزء خونوادته بهشون توجه نکن اصن بیا همون ها رو بکن ی انگیزه برا اینکه درس بخونی
و اینکه هدف خود واقعیت از اینکه اوندی تجربی چی بوده ؟! ب این فک کن مسلما هرچی ک باشه باعث میشه موتورت روشن بسه -
@خانوم-وكيل ببین عزیزم برنامه ریزیت رو شخصی سازی کن،حرفای دوست عزیزمون رو قبول دارم ولی تو ببین برای اون درس هایی که نخوندی و تو اونا ضعف داری چند ساعت نیاز داری..بعد برنامه بریز...
-
علاوه بر این موضوع من از بین درسها از فیزیک بدم مییاد و تو آزمون آزمایشی هام فیزیک رو نمیزنم و الان وقتی فکر میکنم که تو این تایم کم باید این سه تا کتاب رو ببندم اعصابم رو به شدت بهم میریزه و ریاضیم هم دست کمی از فیزیک نداره!
و همون طور که خودت هم گفتی بزرگترین نقطه ضعف من اینه که به خودم اعتماد ندارم و از خودم راضی نیستم نمی دونم چرا جدیدا عزت نفسم اینقدر اومده پایین منی که همیشه خدای عزت نفس و غرور بودم اما الان به شدت احساس ضعیفی میکنم و خیلی ناراحتم میکنهدریا دریایی
ی مثال میزنم
فرض کن تو خونه ی نفر مریضه مثلا سرما خورده. بقیه اعضای خونواده چی کار میکنن ؟!
بهش رسیدگی میکنن
حالا ک ریاضی فیزیکت ضعیفه کاری ک باید بکنی ابنه ک بهشون رسیدگی کنی ن اینکه ولشون کنی
ب حجم مطالب اصلاا نگاه نکن
با توجه ب الویت های خودت از یکی از پایه ها شروع کن و بخون اگ خیلی ضعیفی لز صفر تا صد های الا استفاده کن و تست بزن
ی تجربه دیگ بگم ؟!
من سال دهم ب معنی واقعی کلمه عاااااشق ریاضی بودم و ریاضیم هم خوب بود سال 11 ام یهو افت شدید کردم و از ریاضی میترسیدم!!! (هیچ وقتم نفهمیدم چرا) ب حدی شده بود ک حای نمیتونستم جرئت کنم صورت سوال رو بخونم چ برسه ب اینکه بخوام حلش کنم !!! قشنگ یادمه سوالو ک میخوندم سذم گیج میرفت ضربان قلبم زیاد نیشد دستام میلرزید بدن یخ میکرد چشام سیاهی میرفت و..
این بعد ی مدت در مورد هر سوال محاسباتی شد!! همین باعث شد کلا اجتناب کنم از ریاضی فیزیک و محاسبات شیمی نتیجه اش این شد ک کمترین درصدم تو کنکور شد ریاضی فیزیک!!
امسال ب خودم گفتم آخرش ک چی ی بار کتاب تستو برداشتم و حل کردم گفتم غلط شد صحیح شد بلد نبودم مهم نیس میخوام فقط تست بزنم. ی چن وقتی همچنان همون لرزش و سرد شدن اومد سراغم بعد ی ماه دیگ اوم احساس فقط مثلا سر سوالهای سخت حس میشد ن هنه سوالا...
اینو گفتم ک بگم ی کتاب تست بردار (البتع قبلش اگ خیلی تو ریاضی فیزیک ضعیفی فیلم ببین) و شروع کن تست بزن هر تستی ک میزتی بلافاصله برو جوابش رو از رو پاسخ نامه ببین (بعش میگن تست آموزشی) اصلا هم برات زمان مهم نباشه فقط ترست بریزه ک لا اقل سوالای آسون و متوسط رو از دست ندی...(فرض رو رو این گذاشتم ک شما هم مث من از ریاضی فیزیک میترسین )