ترس از تنهایی
-
سلام دوستان الایی یه موضوعی رو میخوام چند وقت بیام بگم اما ترسیدم شاید بعضیا به شوخی بگیرنش و مسخرم کنن ولی گفتم شاید یه نفر از شما بتونه کمکم کنه این بود که تصمیم گرفتم بیام و بگم.....بچه ها من از تنهایی شب و سکوت شب وقتی همه غیر از من خوابن میترسم همش فکر میکنم صدا میاد و از این حرفا...اینجوری نبودما اما شدم...شرایطمم یجوریه اگه شبا و بعد سحر نخونم انگار هیچی دیگه تو طول روز نمیخونم کلا همه چی بهم ریخته کاشکی یکی بیاد و بگه چیکار کنم دوباره درست شه...
-
-
._fatemeh_.
نه بابا برا چی باید کسی مسخره کنه شمارو
کسی حق مسخره کردن دیگری رو نداره
صدقه ای چیزی دادین تاحالا؟ -
._fatemeh_. منم یه چند روز اینجوری بودم.چون خواب بد دیده بودم.توکل به خدا کن بعد از نماز صبح یه دعا مثلا دعای عهد و....بخون آروم بشی و توکل به خدا کن و از خودش کمک بخواه.من خودم دعای کمیل خوندم خیلی خوب بود.احساس آرامش میکردم
-
@Novin-Sanat اره معنیش واقعا به ادم ارامش میده ...ممنونم از راهنماییت
-
._fatemeh_. خواهش میکنم
-
@immortally نه اخه هیچوقت شرایطش پیش نیومده...فردا حتما میرم میندازم...اخه فکر میکنم اینجور موضوعیه واسه یه دختری که الان 19 سالشه خنده داره با اینکه معتقدم طرز تفکری که دارم غلطه ولی از مسخره شدن وتحقیرشدن بدم میاد...اینم میدونم بخاطر اعتماد به نفس پایینمه کلا همه پی رو میدونم اما کلا تصمیم به درست کردنش ندارم
-
._fatemeh_. اخه کسی نباید کسیو مسخره کنه
به کسی ربطی نداره شما راحت هر مشکلی دارین بگین اینجا قراره به هم کمک کنیم نه همو مسخره کنیم -
@immortally ممنونم از همه راهنماییاتون...انگار همه ی ادمای خوب و بی حاشه جمع شدن تو الا و بدون هیچ حسادتی بهم کمک میکنن
-
Z.H.Z بهش خیلی ایمان دارم اما همش پیشم کمرنگی میکنه اخه همش فکر میکنم خدا هوای ادمایی که خوبن و عیبی ندارن رو داره...حداقلش اونایی که فقط پیش خداشون شرمنده ان و حقه کسیو نخوردن رو داره...اینا رو نمیگم که بگم با این سن کم مثلا اختلاس کردم و اینا نههه ولی همش فکر میکنم خدا یوقتایی دوست نداره که بخواد دستمو بگیره
-
عطا تجربی راه ابریشم پرو-زیست راه ابریشم پرو-شیمی راه ابریشم پرو -فیزیک کازرانیان راه ابریشم پرو-ریاضی تجربی راه ابریشم پرو تجربیا دوازدهمreplied to ._fatemeh_. on آخرین ویرایش توسط انجام شده
._fatemeh_. در ترس از تنهایی گفته است:
سلام دوستان الایی یه موضوعی رو میخوام چند وقت بیام بگم اما ترسیدم شاید بعضیا به شوخی بگیرنش و مسخرم کنن ولی گفتم شاید یه نفر از شما بتونه کمکم کنه این بود که تصمیم گرفتم بیام و بگم.....بچه ها من از تنهایی شب و سکوت شب وقتی همه غیر از من خوابن میترسم همش فکر میکنم صدا میاد و از این حرفا...اینجوری نبودما اما شدم...شرایطمم یجوریه اگه شبا و بعد سحر نخونم انگار هیچی دیگه تو طول روز نمیخونم کلا همه چی بهم ریخته کاشکی یکی بیاد و بگه چیکار کنم دوباره درست شه...
سلام.مسخره چرا؟ اینجا همه خودین
ببینید از همون اول خدارو یاد کنید و بهش توکل کنید. بعدشم بهتره هرجاکه درس میخونین یه حس مثبتی تو اون مکان داشته باشین. مثلا شبا تو تایم خاصی جایی که درس میخونین موزیکای باحال گوش کنین یا مثلا کلیپای خنده دار ببینین یا حتی میتونین تو تایپک تودلی با بچه ها گپ بزنید.(البته تواین مواردیکه گفتم حتما خودتونو باید کنترل کنید تا یه موقع وقتتون تلف نشه)
خلاصه این که هرجاکه درس میخونین یه خاطره و حس خوبی داشته باشین .
موفق باشین -
._fatemeh_. عزیزم خدا همیشه هوای همه بنده هاشو داره فقط کافیه یه لحظه چشماتو ببندی به چیزایی که داری فک کنی حتی نفس کشیدنت اگه خدا هواتو نداشت تو حتی با آلا آشنا نمی شدی اگه خدا هواتو نداشت تو الان حتی اینترنت نداشتی که بیای انجمن و مشکلت رو با ما درمیون بزاری میدونم شاید الان بخندی ولی واقعیت داره
-
._fatemeh_. خدایی که من شناختم رحیمه،یعنی مهربونیش مال یه دقیقه دو دقیقه یا آدمای خاصی نیست،همیشه همراهشه،فقط این ماییم که باید بهش توجه کنیم!
-
بنظرم یه اهنگ ارامش بخش باصدای خیلی کم که صداهای اطرافو نشنوی کمک میکنه..
هروقت شبا تو خونه تنهام سعی میکنم یه جا بشینم که پشتم به دیوار باشه اخه همش حس میکنم یکی پشت سرمه
بعدش تلویزیونو روشن میکنم میزنم یه شبکه که خوشم نمیاد ازش صدارو هم خیلی کم میکنم اینجوری تنها نیستم