♡شهدا♡
-
شهیدمحمدباقرصدر:
[ از خداوند خواستارم ما را
چنان نکند که اهدافِ
حسین علیهالسلام را بکشیم،
درحالی که بر او میگرییم... ] -
تنت زار و خسته
پلاکت شکسته
با چشمای بسته
رسیدی به من
ولی شکر عزیزم
که داری کفن...
(: -
یا امام حسین
ما دلمون براتون تنگه...
بد خراب کردم...
ولی دله دیگه...
تنگ میشه...
دردِ دوریتون بد بغضی شده تو گلوم...
همین دردِ دوریِ معشوقم واسه ما کربلا ندیده ها قشنگه(:
خدا به داد دلِ دیده ها برسه... -
VID_20240104_105411_677.mp4
تا روحیهی شهادت هست
این ملت شکست ناپذیرن..
صبح امروز گلزار شهدای کرمان -
دم تک تکتون گرم...
-
انسان های بزرگ، در گوشه ی قلب شان
و در سراسر وجودشان، نور #بانویِنور را
حس می کنند. انسان هایی که به واسطه ی
پاک بودنشان گوشه ای از سیره ی اهلبیت(ع)
را به نمایش می گذارند. آنها همان کسانی
هستند که همراهانشان را در مسیر
نگاه او و ولایت او با خود همراه می کنند.
مسیری که تا شهادت هم ادامه دارد ... -
اروند...
ظهرفکه...
عطر قشنگ یاس...
شبای قرارگاه...
خلوت کردن تو مهدیه...
چایی صلواتیای اول صبح...
نشستن رو خاکای طلائیه...
نحر خین و حاج حسین که انگار میتونستن دلامونو بخونن...
کانال کمیل...
آخ امام حسین...
چقد دلم براتون تنگ شده...
میدونم بدم...خودم میدونم...خودم میدونم که همیشه میزنم زیر قول و قرارام...
ولی دلم براتون تنگ شده...
شرمنده ام...اونقدری که ضریحتونو ببینم سرم پایینه ( :
ولی دلم تنگه...
خیلی زیاد...
قشنگ ترین ارتباطی که باهاتون گرفتم سلامیه که از پشت سیم خاردارای مرز ایران و عراق بهتون کردم...
مطمئنم شنیدین( :
شهید ابراهیم هادی هم شنیدن...دوست و رفیقاشونم...
مگه میشد اون حس و حال رو شما برامون نخواید و بی خود باشه؟...
چقدر شهید هادی کنارمون حس میشدن...
راوی میگفت که:
چندساله دنبالشیم
ولی ابراهیم خودشو نشونمون نمیده...شهید هادی هست...روحش هست...فقط استخوناشه که نیست...( :
چه نیازه که باشه؟...
چقدر دلم تنگه...
اون شب تو مهدیه که توسل کرده بودم بهتون...
چقدر دلم گرفته بود...تا۳ونیم ۴ موندم...
و فرداش قهر بودم...با همتون...
اصن یادم بود شما کانال کمیل شهید شدین؟...میدونستم میام دیدنتون؟...
نمیدونم...
فقط میدونم خاکای اونجا با تمام جاهایی که پا گذاشتم فرق داشت...
میدونم خیلی مردین...
نامرد خودمم ( :
خودمم که همیشه زدم زیر قولم...
همیشه کم آوردم...
ولی اگه کمکم کنین میشه مگه نه؟...
خیلی چیزا ازتون خواستم...
مهم ترینش سر و سامون دادن به فکر و دلم بود...
شد...با معجزه...
نمیدونم...
فقط میدونم دلم تنگ شده...
اونقدری که بشینم زار بزنم...
اگه نزاشتن بیام چی؟...
یعنی اگه نخواستین چی؟ ( :
نمیزارن...نگرانن...
ولی مگه من لایق اینم که میگن؟..
اگه اتفاقی هم بیفته امیدمون به شماست که اون دنیا هوای مهموناتونوداشته باشید...
همین!
والا منکه چیزیمم بشه صرفِ اسمه...( :
حس اینایی رو دارم که از دلتنگی نمیدونن چی بگن و چه جوری دلتونو راضی کنن( :
دلم تنگه و اینجا بمونم از دست رفتم...
همین... -
حاجی من دیگه دارم نمیتونم....
-
تو صاف بودی؛ ساده جنگیدی…
اما جوابِ آیینه ها؛ سنگه!
از وقتی رفتی خوب فهمیدیم؛ سنگر عوض میشه ولی جنگه
روی سرِ دنیا؛ آتیش، سنگینه…
تخریبچی برگرد؛ اینجا پر از مینه! تخریب چی برگرد، تا معبرا وا شه
اول برو میدون؛ تا راه پیدا شه… -
کوچه به کوچه؛ اسمِ تو زنده است
معبر به معبر، راهِ تو بازه… -
بعد از تو می سوزیم و می سازیم؛ دنیا ولی با ما نمیسازه...
برگرد و روشن کن؛ چشمای لشکر رو…
وقتی که میچینی؛ اون سیمِ آخر رو
باید شبِ حمله؛ فردا رو باور کرد
خطو نگه داشتی
تخریب چی برگرد( : -
خدایا شکرت...
-
مرد دکتر ناصر تابش بوده..
-
یه جا خونده بودم ندشته بود
عکس شهدا را میبینیم
عکس شهدا عمل میکنیم -
رحمت خدا بر این بانوی صبور و با ایمان؛
و بر آن جوان مجاهد و مخلص و فداکاری که این رنج های توان فرسای همسر محبوبش
نتوانست او را از ادامهی جهاد دشوارش باز دارد...
جا دارد از فرزندان این دو انسان والا نیز قدردانی شود...
#دختر شینا -
زهرا بنده خدا در ♡شهدا♡ گفته است:
ولی ما فقط این شهید رو با زیباییشون شناختیم...
نگاهمونم همون قدر سطحی مونده...
خیلی بزرگ تر از این حرفان...
هیچی ازشون نمیدونیم...
هیچی...
#بیست و هفت روز و یک لبخند -
شاید جهاد برای یه عده رفتن توی اون جمع باشه و خدمت به آدمایی که دنبال عزیزترینن...
برای یه عده کمک به انتخاب آدما واسه رفتن...
برای یه عده تدریس
رفع درد جسمی
آروم کردن بچه ها
کمک به کشف استعدادها
آوردن لبخند رو لب بچه ها
و هزار و یک کار دیگه...
ولی انگار این جهاد برای ما جامونده ها اینجوری رقم خورده که بمونیم و غم ،دلامونو بگیره...
شاید حقمونه...
شاید هدفمون از رفتن خدا نیست و دلمونه( :
خودمو میگم...
ولی این روزا که بچه ها یا مشهد رفتن
یا به طرق دیگه با طرح همراه شدن
همدیگه رو دیدن و بعد چندماه که انگار چندسال گذشته همدیگه رو بغل کردن..
ما جامونده ها فقط حسرت برامون مونده...
حسرت قشنگ ترین روزایی که توی عمرمون رقم خورد...#آمیزهای از علم و ایمان،عاطفه و تفکر...
-
وقتی کار فرهنگی را شروع میکنیم
با اولین چیزی که باید بجنگیم خودمان هستیم...#شهیدمصطفیصدرزاده