کربُبلا و دگر هیچ...
-
گفت اربعین هیچ چیزش قطعی نیست
نه رفتن اونی که میخواد بره!
نه نرفتن اونی که نمیتونه بره!
و نه حتی نرفتن اونی که نمیخواد بره:)
تا یار که را خواهد و میل اش به که باشد ...@jahad-20 واقعا
🥺
-
می نویسند:«أنَّ العَبَّاسَ لَمَّا رَأى وَحدَةَ أَخِیهِ الحُسَینِ أتَى أخَاهُ»؛ اباالفضل(علیه السلام) وقتی دید حسین(علیه السلام) تنها مانده، آمد خدمت برادرش و عرض کرد:«يَا أخِي هَلْ مِنْ رُخْصَةٍ»؛ اجازه می دهی به میدان بروم؟ می نویسند:«فَبَكَى الحُسَينُ بُكَاءً شَدِيداً»؛ امام حسین(علیه السلام) شروع کرد های های گریه کردن و فرمود:«أنْتَ صَاحِبُ لَوَائِی»؛ کجا بروی تو؟ تو علمدار منی!... حرف هایی رد و بدل شد. بالأخره اباالفضل(علیه السلام) به حسین(علیه السلام) عرض می کند:«قَدْ ضَاقَ صَدْرِي»، سینه ام تنگی می کند؛«وَ سَئِمْتُ مِنَ الْحَيَاة»، از زندگی بیزارم. در بعضی از مقاتل دارد حسین(علیه السلام) فرمود: «إنْ کُنْتَ لَابُدَّ مِنْ ذَلِکَ فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ»؛ یعنی اگر این طور است، پس برو و کمی آب برای این بچه ها تهیه کن.
اباالفضل (علیه السلام) آماده شد و حرکت کرد؛ به شریعه رسید. یک وقت هست که انسان دسترسی به آب ندارد و نمی خورد، یک وقت آب هست ولی نمی خورد. از خودگذشتگی اینجا است. دست ها را برد زیر آب؛ آب را آورد بالا، سمت دهانش، «فَذَکَرَ عَطَشَ الحُسَین(علیه السلام)»؛ به یاد تشنگی برادر افتاد؛ آب را روی آب ریخت. مشک را پر از آب کرد و حرکت کرد؛ آمد به سوی خیمه ها. در بین راه چه کردند؟ کاری کردند که صدای اباالفضل(علیه السلام) بلند شد:«وَ اللهِ إنْ قَطَعْتُمُو یَمِینِی إنِّی أُحَامِی أبَداً عَنْ دِینِی». مشک را به شانه چپ انداخت. کاری کردند که اباالفضل(علیه السلام) بند مشک را به دندان گرفت. اما«فَأتَاهُ سَهْمٌ وَ أصَابَ القِرْبَۀَ»؛ تیری آمد و به مشک خورد. آب سرازیر شد. «فَوَقَفَ العَبَّاسُ»[1] اینجا بود که اباالفضل (علیه السلام) ایستاد. خبیثی آمد و عمودی به فرق عباس زد که...
آیت الله آقا مجتبی تهرانی
-
من عوض شدم ولی
تو حسین بچگیمی️
-
حواست هست
به موه های سفید سرم
چقدر امسال از گذشته شکسته ترم
حواست هست اقا نوکرت داره پیر میشه
بخرم ببرم
به حرم🥺
داره دیر میشه128
-
ای ماهمحرم.
باید تو را به خدا سپرد
ما میمانیم و غم بیکرانه حسینات 🥺
که تا ابد در دلمان خواهد ماند.
باشد که این آخرین ماه محرم عمر من نباشد.
-
خنجرش نمی برید
دخترت رو می زدسیدنا المظلوم سیدنا العطشان سیدنا الغریب 🥺
حسین حسین حسینیاحسین
-
الله اکبر
-
سیدی ماکو مثلک الغریب
🥺 -
سالار زینب؛ امیری حسینم
و نعم الامیرم
-
از تو ممنونم، نکردی جوابم 🥺
با حالِ خرابم؛
توو جمع گداهات تو کردی حسابم -
https://tekye.net/content/audio/52050
حاصل اشکای تو فتح شامات خیلی دور از ذهن نیست
که شام و لرزوندی وقتی استادت عمه جان ساداتِدوستش دارم
یک عالمه
دختر پادشاهمه️
یا رقیه
خاک رو چادرت مقدسشهادت غریبانه دختر سه ساله امام حسین (علیه السلام) تسلیت باد.
-
هفتم صَفَر؛ سالروز شهادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی(علیه السلام ) تسلیتباد
-
این روزا ؛
یکی دنبال گذرنامهس
یکی دنبال دینارِ
یکی دنبال خرید وسایلشِ
یکی کوله بارشو بسته
آقا من چی ؟!
من منتظر اجازه شمام آقا
یعنی میشه منم تو لیست زائرات باشم ؟! -
-
هر کس یه شب جمعه، بین الحرمین باشه
باید همه عمرش هم
دلتنگ حسین باشه( :
...
ما که نبودیم....
ولی آقا جانم...
اگه شما نبودین که ما بعد از هر گندکاری ای بیایم زیر سایهتون
کجا میرفتیم؟ ( :