هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
پسرک با کینه و نفرت سرش فریاد کشید:
تمام خاطرات بد من از بین رفته ولی چرا...
چرا نمیتونم خوشحال باشم!؟
_سپس جادوگر طبق قولی که به یکدیگر داده بودن، روحش رو با خودش برد....
و بهش گفت:
خاطرات پر از درد و زخم....
خاطرات پر از پشیمانی های عمیق....
خاطرات آسیب زدن به کسی و آسیب دیدن از کسی....
خاطرات رها شدن....
فقط کسایی با همچین خاطراتی در قلبشون....
میتونن قوی تر، پرشورتر....
بااحساس تر بشن....
وفقط اون ها هستند که میتونن به شادی دست پیدا کنند«پسری که از کابوس هایش تغذیه میکرد»
-
Amir 6
یه پیشنهاد برات دارم از جعبه لایتنر استفاده کن منم لغاتم قبلا ضعیف بود ولی الان خیلیییی بهتر شدم.
کتاب لقمه مهر و ماه ( واژگان )هم خیلی خوبه من دارمش. -
zahra movahedizadeh
استفاده میکنم اما خب حجم زیاد لغات رو نمیشه خوند یهو
باید روزی پنج الی ده تا لغت بزارم که کمه فکر کنم
البته لغات قبلی هم موندن