هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
@amir-bernousi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@kosar-mottaghi اضغاث احلام بهش میگن :|
-
خواب میدیدم دانشگاه ها حضوری شده
چه وضع داغونی بود
خوابگاه چقدر قشنگ شده بود
بعد یه نفر منو دزدید
یه پیرمرد شبیه بابابزرگم اومد منو نجات داد
و چندتا مانتو هم خریده بودم که خیلی دوسشون میداشتم
بعد دیدم نمره هامونو زدن تو سایت
رفتم نگاه کنم گوشیم زنگ خورد بیدار شدم
از همه جذاب تر اون قسمت دزدیده شدن من بود
خیلی جالب دزدیده شدم -
پاییز می رسد که مرا مبتلا کند
با رنگ های تازه تر مرا آشنا کند
یه خاطراتی هست بوی بستی وانیلی و تمشک میده
شیرین و ترشش قاطیه
قشنگه،زشته،
شبیه این لبخند : ) ک مشخص نیست دقیقا چیه.. لبخنده؟ زهرخنده؟ پره از کلی حس و خالی از همه چی
ی سری جاها هم همینطورن..پر از خاطره و خالی از هرچی
بهر حال هرطوری هم ک باشن تو یه گوشه از قلب و ی گوشه از خاطرات میمونن ،این مدتش ممکنه خیلی طولانی بشه..
معلوم هم نیست کی تاریخ انقضای این سکونت مُهر بشه . -
@amir-bernousi شایدم منتظرت باشه!
-
خانومِ_دوست_داشتنی
یاد یه دیالوگ افتادم- شاید منتظره برگردی، خب برگرد!
- حتی خود منم منتظر من نیست که برگردم
-
سلام
-
مهشید حسن زاده 0
سلام علیکم مهربانو -
یه سریام هستن که میخوان همه چیو ماورایی و رمانتیک نشون بدن:|
مگه فیلمه؟ -
@amir-bernousi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
خانومِ_دوست_داشتنی
یاد یه دیالوگ افتادم- شاید منتظره برگردی، خب برگرد!
- حتی خود منم منتظر من نیست که برگردم
چقد نا امیدی و بی انصافی هست تو این دیالوگ.:(
-
با نمک خانم
-
قبل ویرایشتو من دیدم
-
یه آهنگی هم بود میگفت
آخر خط که میرسیم،خط رو درازش میکنن.
دقیقن شده ماجرای این فیلما
تموم نمیشه لامصب