هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
ی بار از چیزی که دوسش داشتم حرف زدم
این که زندگیم رو دوس دارم چجوری تصور کنم
همون خونه و آدما رو تصور کنوقتی از دانشگاه برمیگردم
میرم بازار یکم خرید میکنم
میرم خونه
برای خودم ی غذای ساده میپزم
غذای پفک و خونسرد
(گربه حنایی و گربه سیاه و سفید)
رو میدم بهشون
زنگ میزنم به مامان حالشو میپرسم
بهم میگه برای عید میای پیشمون بمونی
میخندم میگم عید که تو باید بیای شمال اینجا
و خب -
خانوم در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
ی بار از چیزی که دوسش داشتم حرف زدم
این که زندگیم رو دوس دارم چجوری تصور کنم
همون خونه و آدما رو تصور کنوقتی از دانشگاه برمیگردم
میرم بازار یکم خرید میکنم
میرم خونه
برای خودم ی غذای ساده میپزم
غذای پفک و خونسرد
(گربه حنایی و گربه سیاه و سفید)
رو میدم بهشون
زنگ میزنم به مامان حالشو میپرسم
بهم میگه برای عید میای پیشمون بمونی
میخندم میگم عید که تو باید بیای شمال اینجا
و خببه این قسمت که میرسه مغزم قفل میکنه.
-
H_R در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Señorita در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
H_R
اه اه
تولدت مبارک ️خیلی ممنون ساقیا مهندسم️🫂
موفق باشی عزیزم️قربونت توهم همینطور ️
-
amir ahmadi
میخوام برم منفی که به پست سحر دادم
که بری،رو تبدیل به مثبت کنم -
@Soniaaa
شما تا زمانی که"دیگه"رو میگی"دگ" همزمان منو ۴۲قسمت کردی -
نگرانم که به تو هدیه کنم شعرم را
و تو آن را به کسی..وای! ولش کن اصلا!•سخت گذشته بهش
-
_MILAD_ در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
خانوم تو هم نوچه میگی؟؟؟؟؟؟من این روزا خیلی استفاده میکنم از این واژه
اره نمیدونم چرا
-
_MILAD_ در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
خانوم من مصرف نوچه گفتنم خیلی بالارفته تعجب کردم گفتی خوبی چخبر
خوب نیستم
نمیدونم
فکرم مشغوله