هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
لحظه هایی هستند که هستیم
چه تنها چه در جمع اما
با خودمان نیستیم . .
انگار روحمان می رود
همان جا که می خواهد
بی صدا بی هیاهو . .
همان لحظه هایی که،
شنیدیم و نفهمیدیم
خواندیم و نفهمیدیم،
دیدیم و نفهمیدیم!
هوا روشن شد،
تاریک شد، چای سرد شد!
یک لحظه سکوت برای لحظههایی
که با خودمان نیستیم -
Comrade_Bayat
من خودم هروقت از اینا میبینم یاد گلن گدن اسلحه میفتم ، بگید تنها نیستم
-
«مدرسه كه میرفتيم، هربار كه دفتر مشقمون رو جا میذاشتيم معلممون میگفت "مواظب باش خودتو جا نذارى" ما میخنديديم و فكر میكرديم نمیشه خودمونو جا بذاريم!
بزرگ كه شديم بارها و بارها يه قسمت از خودمون رو جاگذاشتيم؛ توى يه كافه، توى يه خيابون، توی یه شعر...»
توی یه خونه توی یک عکس... -
این پست پاک شده!
-
میخواستم تابستان این ارشیو رو کامل کنم، ولی نه حوصله اجازه داد نه درس...(یه چالشی که دارم اینه که تمام نسخه های کالاف دیوتی رو روی سخت ترین سختی ممکن یعنی veteran رد کنم. حتی اگر دوران دبیرستان نشه، تابستان این چالش رو به جدیدترین نسخه اون زمان میرسونم) -
:)))
-
من دلم تنگه برای خودم...
-
کثافت همه غم دنیا رو ریخته تو میکس