هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
SiliS حقش بود
ولی بعدش که کنکور داشت
من خیلی لجباز بودم و مامانم همش دعوا میکرد
من میرفتم پشتش قایم میشدم و محکم نگهش میداشتم
اونم مامانمو التماس میکرد منو نزنهههمش موقع کنکورش اذیتش میکردم
هرچند مامانم منو نمیزد اصلا، فقط میترسوند و با جارو دنبالم میکرد
یادش بخیر -
بیچاره پاش شکسته بود
پرید رو میزه با اون حالش -
پرستو بابایی هوف خیلی بدههه لعنتی اون مظلوم به چشام نگا میکرد من جیغ میکشیدم
-
ای چندش
-
کم کم دارم حالت تهوع می گیرم خدافظ