هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
ای در دلم نشسته
از تو کجا گریزم.... -
خسته ام.. خسته تر از مرغ
پر و بال شکسته... -
گل در بر و می در کف و معشوق به کام است....
-
سلطان جهانم به چنین روز غلام است...
-
ای غم
-
نمیدانم
-
روز رسیدن روزی گام که خواهد بود
-
اما درین کابوس خون آلود
در پیچ و تاب این شب بن بست..... -
بنگر چه جان های گرامی رفته اند از دست....
-
دردی ست چون خنجر...
-
و خنجری ست چون درد...
-
این من که در من
پیوسته می گرید
در من
کسی آهسته می گرید.... -
۰۰:۵۱