هرچی تو دلته بریز بیرون 5
قفل شده است
غیر درسی
-
بهر ودای آخرین
بوسید موی یکدگر... -
خیلی چیزا شد بغض بدون اشک...
-
و همچنان سرگردان( :
-
چقدر مظلوم بوده...
و چقدر دوست داشتم واسه همیشه همونجا بمونم( : -
خاک در خون خدا میشکفد میبالد
آسمان غرق تماشاست... -
هعییییییییییییی.....
-
بیشتر از همه
دلم واسه اونی سوخت که
دلش سوخته بود( :
که برادرا و دوستاش جلوش پرپر شده بودن( :
که خودش باید میرفته تک تک این خبرا رو به خونواده هاشون میداده( :
بغض و اشکای این آدم؛ بد خنجر زد به دلامون... -
من دیگه نمیتونم...
-
تو صاف بودی؛ ساده جنگیدی…
اما جوابِ آیینه ها؛ سنگه( : -
بیشتر از هرچیزی
خودم خودمو اذیت میکنم...
خودم...
خودم...
خودم... -
amir ahmadi
هن؟ -
zeinab dehghani
منتظرتم