هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
ی زمانی میگفتیم تا کنکور اردی 8 ماه مونده
ی زمانی گفتیم 3 ماه
ی زمانی رفتیم کانون گفتن 70 روز و این برگه رو دادن
الان کنکورو دادیم چن روزم گذشت
تنها چیزی ک ب ذهنم رسید
زندگی عجیب در گذر است
زمان برای هیچ کس و هیچ کاری حتی ثانیه ای فداکاری نمیکند
زمانی وقت ما هم میرسد که باید بریم درحالیکه بچهای زیادی به شوق دانشگا دارن میخونن شاید ما داریم آخرین نفسامونو میکشیم
بی رحمانه س ولی واقعیت همینه
(= -
داشتم کتابای تخصصیمو فعلن جم میکردم اینو دیدم واقعن دلم گرفت
-
برای این همه برایreplied to Hamid.s on آخرین ویرایش توسط برای این همه برای انجام شده
Hamid.s در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
بیایید اگه خواستید یه کلمه بگید که علاقه ای و حس خاصی به اون کلمه دارید ؟
مادر
رفیق
دریایِ شب -
@khanoomi
چه کلمه هایی رو این وقت شب یادآوری کردید
در رابطه با مادر این بیت در خاطرم هست
این همه از عاشقی گفتیم
کدامش عشق مادر به فرزند است
در رابطه با دریا هم
لب دریا… نسیم و آب و آهنگ …
شکسته… ناله های موج … بر سنگ.
مگر دریا دلی … داند … که ما را…
چه توفان ها ست … در این سینه تنگ !
تب و تابی ست … در موسیقی آب
کجا … پنهان شده ست … این روح بی تاب
فرازش … شوق هستی … شور پرواز…
فرودش : غم … سکوتش : مرگ ومرداب …!
سپردم … سینه را … بر سینه کوه
غریق بهت جنگل های انبوه …
غروب بیشه زارانم … در افکند -
ابربارنده به دریا میگفت:
گر نبارم توکجا دریایی؟
دردلش خندهکنان دریا گفت:
ابربارنده! توهمازمایی...شبتون خوش
-
چقدر جدی گرفته بودیم
-
فکر نمیکردم یه روز موش کور بشم