هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
پاورقی
مردم فراموش میکنند شما چه گفتهاید،
فراموش خواهند کرد چه کردهاید ...
اما هرگز فراموش نمیکنند که
چه حسی در آنها ایجاد کردید ... -
@سپیده_علوی در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Narges_
فردا جز پلنت بزارنمیتونم:)))
البته شایدم شد اگه 2 شنبه نرم مدرسهمیبینی چقدر توی تمرکز و روتین درسیت تاثیر میزاره
اصلا فوق العادست️آره کلا کارایی که آدم بهشون علاقه داره انجام دادنشون یه حس خوب ایجاد میکنه واسه ادامه بقیه کارا
خودش یه تنه تا یه هفته انرژی لازم برات تامین میکنه
دقیقا
-
‹مَنبَراتون شنیدنِیهخَبرخوب
واشکشوقبعدشوآرزومیکُنم -
یک تعدای دیگه عکس طبعیت هست
یک سری هاش خوبه قرار بگیره. -
مسیری عبوری اب جای جالبیه
صفحه گوشی از حالت عمودی به افقی تغییر
بدید
نگاه کنید بهتر مشخص میشه. -
۰۰:۲۲
-
ی زمانی میگفتیم تا کنکور اردی 8 ماه مونده
ی زمانی گفتیم 3 ماه
ی زمانی رفتیم کانون گفتن 70 روز و این برگه رو دادن
الان کنکورو دادیم چن روزم گذشت
تنها چیزی ک ب ذهنم رسید
زندگی عجیب در گذر است
زمان برای هیچ کس و هیچ کاری حتی ثانیه ای فداکاری نمیکند
زمانی وقت ما هم میرسد که باید بریم درحالیکه بچهای زیادی به شوق دانشگا دارن میخونن شاید ما داریم آخرین نفسامونو میکشیم
بی رحمانه س ولی واقعیت همینه
(= -
داشتم کتابای تخصصیمو فعلن جم میکردم اینو دیدم واقعن دلم گرفت
-
برای این همه برایreplied to Hamid.s on آخرین ویرایش توسط برای این همه برای انجام شده
Hamid.s در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
بیایید اگه خواستید یه کلمه بگید که علاقه ای و حس خاصی به اون کلمه دارید ؟
مادر
رفیق
دریایِ شب -
@khanoomi
چه کلمه هایی رو این وقت شب یادآوری کردید
در رابطه با مادر این بیت در خاطرم هست
این همه از عاشقی گفتیم
کدامش عشق مادر به فرزند است
در رابطه با دریا هم
لب دریا… نسیم و آب و آهنگ …
شکسته… ناله های موج … بر سنگ.
مگر دریا دلی … داند … که ما را…
چه توفان ها ست … در این سینه تنگ !
تب و تابی ست … در موسیقی آب
کجا … پنهان شده ست … این روح بی تاب
فرازش … شوق هستی … شور پرواز…
فرودش : غم … سکوتش : مرگ ومرداب …!
سپردم … سینه را … بر سینه کوه
غریق بهت جنگل های انبوه …
غروب بیشه زارانم … در افکند -
Hamid.s
خیلی قشنگ بود -
ابربارنده به دریا میگفت:
گر نبارم توکجا دریایی؟
دردلش خندهکنان دریا گفت:
ابربارنده! توهمازمایی...شبتون خوش
-
چقدر جدی گرفته بودیم
-
فکر نمیکردم یه روز موش کور بشم