هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
استاد امروز کلیک کرده بود روی من
و کاملا سر به سرم میذاشت
استاد:ایشون که از اول کلاس فقط میخنده
من:
استاد:اصن ایشون کنکور داده که بیاد بیوشیمیست بشه
من:️
استاد:یه عکس العملی نشون بده خانممم
بلهای خیری
من:
استاد:میخواستی یا نمیخواستی؟
من:نه!!
استاد:نمیخواستی؟
من: قطعا نهه -
و تهشم که بچه ها بهم خندیدن
آخه تو کلاس بی حاشیه ام
بعد یهو اینجوری کردم
کلاس رفت رو هوا -
@arianaaa در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
میاد بهت بیشتر از هر رنگی سفید:)
چرا هر چی می بینم ربط میدم ️
روپوووش
نگو دیوونه شدی
خودم میدونم -
رفتن. رفتن که بهانه نمیخواهد، یک چمدان میخواهد از دلخوریهای تلنبارشده و گاهی حتی دلخوشیهای انکارشده، رفتن که بهانه نمیخواهد، وقتی نخواهی بمانی با چمدان که هیچ بی چمدان هم میروی… ماندن، ماندن اما بهانه میخواهد. دستی گرم، نگاهی مهربان. دوست دارمهایی که میشنوی و از ته دل باور میکنی. یک فنجان چای. یک آهنگ مشترک. خاطرات تلخ وشیرین، وقتی بخواهی بمانی حتی اگر چمدانت پر از دلخوری باشد خالیش میکنی و باز هم میمانی، میمانی وقتی بخواهی بمانی، نم باران را رگبار میبینی و بهانه اش میکنی برای نرفتنت، آری آمدن دلیل میخواهد. ماندن بهانه. اما رفتن هیچکدام...
"سهراب سپهری"