سلام وقتتون بخیر 🌷
چند تا سوال داشتم.
۱. میتونیم بگیم لایه عنکبوتیه از هر دو طرف با مایع مغزی_نخاعی در تماس هست؟ پاسخنامه یک تستی گفته بود که از بخش خارجی با مایع مغزی_نخاعی و از قسمت داخلی با بافت مغز در تماس هست.
۲. چرا دندریت نورون های حرکتی و رابط حتما فاقد غلاف میلین هستند؟
۳. وقتی ناقل عصبی توسط شبکه آندوپلاسمی زبر ساخته میشه، دستگاه گلژی میاد اون رو در ریزکیسه ها بسته بندی میکنه و بعد اون ها با فرآیند برون رانی به خارج از جسم یاختهای ترشح میشن. طبق شکل کتاب زیست دهم فصل اول در خصوص فرآیند برون رانی، با پیوستن غشای وزیکول به غشای یاخته، شاهد افزایش مساحت غشا هستیم. الان در یاخته عصبی هم قاعدتاً باید همچین اتفاقی بیوفته. زمانی که ناقل های عصبی با فرآیند آندوسیتوز از یاخته خارج میشن یعنی دیگه داخل ریزکیسه قرار ندارن؟ طبق شکل کتاب در طول آکسون، ناقل های عصبی درون وزیکول قرار دارند.
@یازدهم @دوازدهم @تجربیا @دانش-آموزان-آلاء
سلام
خسته نباشید
«طول بخشی از دنای اولیه که در آن پیوندهای هیدروژنی بین نوکلئوتیدهای با بازهای مکمل بین دو رشته دنای اولیه میشکند به تدریج زیاد می شود»
من اصلا نمیفهمم چرا دنای اولیه باید طولش افزایش پیدا کنه اصلا منظورش رو نمیفهمم ممنون میشم برام توضیح بدید
۲. محل تولید هررنابسپاراز سیتوپلاسم
میتوکندی و کلروپلاست از این قاعده مستثنی نیستند؟
@تجربیا
@بچه-های-تجربی-راه-ابریشم
@بچه-های-تجربی-ابریشم-پرو
@بچه-های-تجربی-کنکور-1403
IMG_20240918_231512.jpg
IMG_20240919_183410.jpg
IMG_20240919_183533.jpg
سلام. منظورش از اینکه میگه شیب غلظت تفاوت داره چی هست؟ شیب غلظت یون های سدیم و پتاسیم چه در پتانسیل عمل و چه در پتانسیل آرامش به ترتیب به سمت داخل و خارج یاخته هست و این هیچ وقت تغییر نمیکنه.
IMG_20240918_231808.jpg
منظور گزینه ۳ چی هست؟ و اینکه میتونیم بگیم باز شدن کانال های دریچه دار پتاسیمی برعکس کانال های دریچهدار سدیمی وابسته به ولتاژ هست؟
IMG_20240918_232134.jpg
وقتی میگه نوار مغزی نتیجه فعالیت الکتریکی نورون ها هست، یعنی فقط موقع پتانسیل عمل ثبت میشه و زمان پتانسیل آرامش دیگه نوار مغزی ثبت نمیشه؟
@یازدهم @دوازدهم @تجربیا @دانش-آموزان-آلاء
IMG_20240918_231512.jpg
IMG_20240919_183441.jpg
IMG_20240919_183533.jpg
سلام. منظورش از اینکه شیب غلظت یون ها تغییر میکنه چی هست؟ همیشه چه در پتانسیل عمل و چه در پتانسیل آرامش شیب غلظت یون های پتاسیم به سمت خارج یاخته و یون های سدیم به سمت داخل یاخته هست.
IMG_20240918_231808.jpg
منظور گزینه ۳ چی هست؟
IMG_20240918_232134.jpg
وقتی میگه نوار مغزی نشان دهنده فعالیت الکتریکی یاخته های عصبی هست، یعنی موقعی که یاخته عصبی در حالت آرامش باشه نوار مغزی ثبت نمیشه؟ حتما باید پتانسیل عمل اتفاق بیوفته تا نوار مغزی ثبت بشه؟
@یازدهم @دوازدهم @دانش-آموزان-آلاء @تجربیا
IMG_20240910_201755.jpg
سلام. اون حفره ای که با رنگ قرمز مشخص کردم و در قسمت لگنچه قرار داره چی هست؟
اون قسمتی هم که با رنگ سبز مشخص کردم، یک جا داره نشون میده که انشعابی از سرخرگ کلیه بدون اینکه وارد لنگچه بشه از زیر این قسمت عبور کرده و مستقیما وارد بخش مرکزی کلیه شده؛ درسته؟ یک قسمت زرد رنگی هم دقیقا در مجاورت سرخرگ کلیه قرار داره. میخواستم بدونم آیا اون بافت چربی هست؟
@دهم @یازدهم @دوازدهم @تجربیا
@دانش-آموزان-آلاء
توضیحات زیست یازدهم صفر تا صد استاد موقاری
-
ساختار استخوان
همه استخوان ها بافت استخوانی فشرده و اسفنجی دارند اما میزان و محل قرار گیری متفاوت است.
در استخوان ران در قسمت تنه غالب بافت فشرده و کمی بافت اسفنجی است و در قسمت سرها غالب بافت اسفنجی و کمی بافت فشرده است.
برای فهمیدن میزان بافت ها به نوع استخوان نگاه میکنیم.
بافت فشرده تیغه های منظم دارد اما بافت اسفنجی تیغه های نامنظم دارد که باعث ایجاد حفره می شوند.
در مجرای هاورس رگ ها (خونی و لنفی) و اعصاب وجود دارد.
*در بافت اسفنجی سامانه هاورس نداریم.
*هر سلول استخوانی در بافت فشرده الزاما در سامانه هاورس حضور ندارد.
*ماده زمینه ای بافت پیوندی را خود سلول های آن بافت ترشح می کنند.ماده زمینه ای استخوان
در ماده زمینه ای رشته های کلاژن ، رشته های الاستیکی ، مواد معدنی ، کلسیم و فسفات داریمبافت پیوندی دو لایه
در بافت پیوندی که استخوان را احاطه کرده است رشته کلاژن (بیشتر) و رشته های الاستیکی (کمتر) هم حضور دارند.
لایه درونی در تماس مستقیم با بافت فشرده است و ارتباط مستقیمی با بافت اسفنجی ندارد.
*از طریق مجراهای افقی رگ های خونی به بافت اسفنجی هم می رسند.
رگ های خونی برای خروج از هردو لایه بافت پیوندی میگذرند.مغز استخوان
هرجا که بافت اسفنجی باشد الزاما این نیست که آنجا مغز قرمز استخوان باشد / اغلب این اتفاق می افتد اما همیشه نیست
*تعداد زیادی از مجرای مرکزی هاورس وجود دارد اما فقط یک مجرای مرکزی در استخوان وجود دارد.
مغز قرمز و مغز زرد در بافت فشرده نیست.
تمام روند تولید یاخته های خونی در بافت اسفنجی اتفاق می افتد. -
تولید ماده زمینه ای با توده استخوانی و تراکم آن رابطه مستقیم دارد.کاهش ترشح ماده زمینه ای میتواند باعث پوکی استخوان شود.
دوتا عامل در افزایش توده اسخوانی نقش دارند =افزایش فشار، ورزش و تحرک
*بخاطر وجود بیشتر هورمون تستوسترون در آقایون تراکم توده استخوانی در تمام سنین بیشتر است.
در بازه ۲۰_۵۰ سال کاهش توده استخوانی در یک آقا بیشتر از یک خانم است اما درکل نسبت به خانم ها بیشتر است. -
مفصل
مفصل ها انواع متفاوتی دارند برخی از مفاصل از نوع ثابت هستند. بیشتر مفاصل انسان از نوع متحرک است.
در جمجمه بیشتر مفاصل ثابت هستند برخی متحرک هستند.
*هر مفصل جمجمه ثابت نیست.
دو عامل کمک می کنند تا در محل مفصل اصطحکاک کاهش پیدا کند و به حداقل برسد ۱_مایع مفصلی، ۲_سطح صیقلی غضروف
انواع مفصل ← ۱_ ثابت = مانند بیشتر مفاصل جمجمه، بین دو استخوان در محل مفصل مایع مفصلی وجود ندارد، استخوان های متصل شده بهم فاقد حرکتند
۲_متحرک = مایع مفصلی دارد، توانایی حرکت استخوان دارد که چند دسته می شوند← ۱_گوی و کاسه = چرخش در تمامی جهات مثل مفصل شانه، مفصل نیم لگن و ران
۲_لولایی = چرخشی ندارد، حرکت دوجهته مثل مفصل زانو، آرنج و بین انگشتان
۳_لغزنده = چرخش ندارد ، حرکت دو جهته ندارد ، استخوان های متصل روی هم میلغزند مثل مفصل بین زوائد کناری بین مهره ها ، مفصل بین ۱۰ جفت دنده بالایی جناغ -
*سر استخوانی که در مفصل متحرک قرار گرفته است از غضروف پوشیده شده است.
لایه نارنجی رنگ اطراف مفصل سازنده مایع مفصلی است که آن را به درون ترشح می کند.
مایع مفصلی در ارتباط مستقیم با کپسول مفصلی نیست.
وسعت کپسول مفصلی نسبت به غضروف و پرده سازنده مایع مفصلی بیشتر است.
*مایع مفصلی از بالا و پایین به یک غضروف متصل نیست.
جنس کپسول مفصلی مشابه زردپی و رباط است.
جلسه ۳۹ -
ماهیچه ذوزنقه ای که در ناحیه گردن قرار دارد با استخوان ترقوه اتصال دارد، ماهیچه دلتایی نیز با استخوان ترقوه اتصال دارد.
ماهیچه سینه ای از بالا با ترقوه و از کنار با جناغ اتصال دارد.
ماهیچه توام از بالا به استخوان ران و از پایین به پاشنه پا اتصال دارد.
*هر ماهیچه اسکلتی که زردپی دارد قطعا به استخوان متصل نیست.
جلو بازو از طریق یک زردپی واحد به زند زبرین وصل می شود.
جملات دو سمتی
حرکات ارادی قطعا ناشی از انقباض ماهیچه اسکلتی است ← همه انقباض های ماهیچه اسکلتی هم ارادی نیست.
حرکات ارادی قطعا ناشی از انقباض ماهیچه اسکلتی است ← همه انقباض های ارادی ماهیچه اسکلتی منجر به حرکت نمی شود.
همه ماهیچه های دستگاه حرکتی قطعا اسکلتی است ← همه ماهیچه های اسکلتی هم جزء دستگاه حرکتی نیست.
حرکات ارادی باعث کوتاه شدن ماهیچه اسکلتی می شود ← همه انقباض های ارادی ماهیچه اسکلتی هم منجر به کوتاه شدن ماهیچه اسکلتی نیست.
همه ماهیچه های متصل به استخوان قطعا اسکلتی هستند ← همه ماهیچه های اسکلتی به استخوان وصل نیستند.
همه ماهیچه های متصل به استخوان قطعا دارای زردپی است ← همه ماهیچه های اسکلتی دارای زردپی متصل به استخوان نیستند.
همه حرکات ارادی قطعا ناشی از انقباض ماهیچه اسکلتی است ← همه حرکات فقط ناشی از انقباض ماهیچه اسکلتی نیست.
همه حرکات استخوان ها ناشی از انقباض ماهیچه اسکلتی است ← انقباض همه ماهیچه های اسکلتی باعث حرکت استخوان نمی شود.
حرکات ارادی قطعا ناشی از انقباض ماهیچه اسکلتی است ← حرکات غیر ارادی می تواند ناشی از انقباض ماهیچه اسکلتی باشد. -
بافت پیوندی رشته ای ← دور ماهیچه ها ، دور دسته تارها ، اطراف تار ماهیچه ای
در ماهیچه اسکلتی ماهیچه صاف هم به واسطه رنگ های خونی دیده می شود.
سارکومر
در جایی که اکتین یا میوزین تنها باشد آنجا قطعا قسمت روشن است و قسمتی که تیره است است دو باهم هستند.
*هم اکتین دو رشته ای است هم میوزین.
دم میوزین در قسمت مرکزی سارکومر (قسمت تیره) است و سر آن در انتهای مناطق تیره رنگ است. -
دستگاه عصبی مرکزی ← بخش مرکزی دستگاه عصبی محیطی ← سیناپس (یاخته حرکتی با ماهیچه مخطط) ← آزاد شدن ناقل (اگزوسیتوز) ← تغییر پتانسیل غشاء یاخته ← ایجاد موج الکتریکی (درطول غشاء) ← تحریک یاخته ماهیچه ای ← شبکه اندوپلاسمی صاف ← آزاد شدن کلسیم به سیتوپلاسم ← کلسیم+ATP ← اتصال سرهای میوزین و اکتین ← اتصال و تغییر میوزین ← سرهای میوزین، اکتین را به وسط سارکومر میکشد ← نزدیک شدن دو خط Z بهم ← کوتاه شدن تار ← کوتاه شدن طول دسته تار ← کوتاه شدن طول ماهیچه
*از نزدیک شدن خط Z بهم به بعد برای همه ماهیچه های اسکلتی نیست.
*در نزدیک شدن خطوط Z طول بخش تیره تغییری نمی کند اما بخش سفید کوتاه می شود.
*برای متصل شدن سر میوزین به اکتین ATP نباید به سر میوزین وصل باشد. -
*برای انقباض ماهیچه مخطط وجود ATP و کلسیم ضروری است.
*در انقباض شدید خط های Z درحدی بهم نزدیک می شوند که کاملا بخش سفید ناپدید می شود.
*وقتی ADP به سر میوزین متصل است می تواند به اکتین وصل باشد اما نمیتواند حرکت پارویی داشته باشید.
*کلسیم برای انقباض ماهیچه صاف هم ضروری است.
انقباض دو نوع ایزوتونیک و ایزومتریک است.
ایزوتونیک با کوتاه شدن ماهیچه همراه است اما ایزومتریک با کوتاه شدن ماهیچه همراه نیست.
*هم برای انقباض هم برای انبساط ماهیچه ATP مصرف میکنیم .
*سیناپس برای انبساط ماهیچه از نوع غیرفعال است.
*هنگامی که سر میوزین دارای ATP است قطع به یقین به اکتین متصل نیست. -
*توی تارهایی که برای حرکات استقامتی اختصاصی شدهاند همه آنها سرعت انقباضشون از نوع کند نیست.
انواع تار =
۱_کند ← رنگ: قرمز ، تامین انرژی (بیشتر): هوازی ، میزان میوگلوبین: زیاد ، اختصاصی برای حرکات استقامتی: استقامتی ، O2 ذخیره ای: بیشتر ، زمان نگهداری انرژی: طولانی تر ، خستگی: دیر ، تعداد میتوکندری: بیشتر ، بیشتر در افراده...: ورزشکار ، سرعت انقباض:پایین ، سرعت ماندگاری انقباض: بیشتر ، تولید ATP: بیشتر ، مصرف O2: بیشتر ، مصرف ATP: بیشتر ، تولید CO2: بیشتر ، تولید H2O: بیشتر ، تولید لاکتیک اسید: کمتر ، مویرگ خونی در اطراف: بیشتر ، سرعت کوتاه شدن تارچه: کمتر ، سرعت کوتاه شدن سارکومر: کمتر ، سرعت نزدیک شدن خطوط Z بهم: کمتر ، تعداد دفعات اتصال و جدا شدن میوزین و اکتین: کمتر۲_تند ← رنگ: سفید ، تامین انرژی (بیشتر): بی هوازی ، میزان گلوبین: کم ، اختصاصی برای حرکات استقامتی: سریع ، O2 ذخیره ای: کمتر ، زمان نگهداری انرژی: کوتاه تر ، خستگی: زود ، تعداد میتوکندری: کمتر ، بیشتر در افراده...: کم تحرک ، سرعت انقباض:بالا ، سرعت ماندگاری انقباض: کمتر ، تولید ATP: کمتر ، مصرف O2: کمتر ، مصرف ATP: کمتر ، تولید CO2: کمتر ، تولید H2O: کمتر ، تولید لاکتیک اسید: بیشتر ، مویرگ خونی در اطراف: کمتر ، سرعت کوتاه شدن تارچه: بیشتر ، سرعت کوتاه شدن سارکومر: بیشتر ، سرعت نزدیک شدن خطوط Z بهم: بیشتر ، تعداد دفعات اتصال و جدا شدن میوزین و اکتین: بیشتر
*میوگلوبین در سیتوپلاسم تارهاست.
*اگر دراسکلت درونی جانوری استخوان دیده شد صد در صد میتوان غضروف دید اما در جانوری که غضروف دیده می شود صد در صد نمیتوان استخوان دید. -
دستگاه درون ریز
دستگاه درون ریز از غده برون ریز، سلول های درون ریز و هورمون های آن تشکیل شده است که یکی از مهمترین دستگاه های ارتباطی بدن است.
*یک سلول میتواند چندین گیرنده برای چندین هورمون داشته باشید اما یک هورمون هرگز نمی تواند چندین گیرنده داشته باشد.
*یک هورمون فقط یک گیرنده دارد.
*هورمون ها به جریان خون سیاهرگی میریزند.
*برای پیک شیمایی که ناقل است صد در صد گیرنده بر روی غشاء سلول هدف است.
*سلول عصبی که هورمون میسازد در جسم سلولی این سلول عصبی این هورمون ها ساخته می شود.مقایسه هورمون های ناقل
ریزش= اگر پیک شیمیایی در فضای بین سلولی ماند ناقل ست اما اگر نماند و وارد خون شد، هورمون است.
سازنده= هورمون رو هم یک سلول درون ریز هم یک سلول عصبی می تواند بسازد اما ناقل را فقط سلول عصبی می سازد.
سلول هدف= سلول های هدف ناقل ماهیچه ای، نورون دیگر و غده است اما سلول هدف هورمون میتواند هر سلولی باشد.
سرعت= ناقل سرعت بیشتری دارد اما هورومون به نسبت سرعت کمتری دارد.
عمر و مدت اثرگذاری= هورمون ها عمری بیشتری نسبت به ناقل ها دارند.
محل گیرنده= محل گیرنده هورمون درون سلول و روی سطح غشاء است، محل گیرنده ناقل روی سطح غشاء است.
مسافت= ناقل کوتاه برد و هورمون دور برد است.
ورود به سلول هدف= هورمون میتواند وارد سلول هدف شود اما ناقل خیر. -
پیک های شیمیایی و غده ها
*گیرنده ناقل و هورمون قطعا پروتئینی است.
*یک ماده واحد هم میتواند ناقل باشد هم هورمون مثل اپی نفرین و نور اپی نفرین.
*غده ها تقریبا همیشه یا استوانه ای یا مکعبی هستند.
*هر سلول درون ریز غده نیست اما هر غده ای شامل سلول درون ریز هست.
غده های درون ریز مغز ← هیپوتالاموس، اپی فیز، هیپوفیز
هیپوفیز ← ۱_پیشین= بزرگترین بخش هیپوفیز است، ساختار غده ای و غیر نورونی دارد.
۲_میانی= کوچیکترین بخش هیپوفیز است، ساختار غده ای و غیر نورونی دارد، در انسان بالغ خیلی کوچیک است یا کلا نیست.
۳_پسین= ساختار غیر غدهای و نورونی دارد.
*غده تیموس پشت جناغ و جلوی نای قرار دارد.
لوالمعده دو بخش درون ریز و برون ریز دارد. بخش برون ریز قوی ترین آنزیم های گوارشی به همراه بی کربنات میسازد.
بخش درون ریزش که به آن جزایر لانگرهانس میگوییم برای ما انسولین و گلوکاگون ترشح می کند. -
*هم غده درون ریز هم غده برون ریز با خون ارتباط دارند اما غدهی درون ریز پیک شیمیایی به خون میریزد.
*هیپوتالاموس به طور غیر مستقیم میزان هورمون های تحت نظرش تنظیم میکند اما به صورت مستقیم هم تنظیم میکند.
*هیپوتالاموس فعالیت تمام هورمون ها را تنظیم نمیکند.
در ساقه مغز وقتی هیپوتالاموس به بخش پسین متصل میشود رابط رگ خونی است اما در اتصال به بتش پسین از طریق دسته آکسون است.
*هورمون ها یا پروتئینی یا استروئیدی هستند اما بعضی هم فقط چند تا آمینواسید هستند که به این ها پروتئین گفته نمیشود. -
هنگامی که مادر به فرزند شیر میدهد دوتا هورمون ترشح میشود ← ۱_پرولاکتین: تولید شیر را به عهده دارد. ۲_اکسی توسین: خروج شیر را بر عهده دارد.
*هیپوتالاموس ← آزاد کننده، مهار کننده (تنظیم کننده عملکرد غده ها)، به طور مستقیم هیپوفیز پیشین و غیر مستقیم تیروئید، غدد جنسی و بخش قشری غده فوق کلیه تنظیم میکند و هرچهار هورمون پروتئینی هستند و در نهایت به خون میریزند.
*هر هورمون هیپوتالاموس پس از تولید به فضای بین سلولی و بعد به خون ترشح نمیشود.
*هورمون اکسی توسین و ضد ادراری توسط هیپوتالاموس ساخته می شود و توسط آکسون های یاخته های عصبی در هیپوفیز پسین ذخیره میشود.
*یاخته های هدف هورمون اکسی توسین یاخته های ماهیچه های صاف هستند. -
غده تیروئید
*به T4 تیروکسین هم میگویند.
T4 و T3 دی پپتیدس هستند و پروتئین نیستند.
گیرنده T4 و T3 درون هستهی سلول هدفش قرار داد یعنی برای رسیدن به گیرنده باید از شش لایه فسفولیپید عبورکنند.
*چهار هورمونی که قند خون را افزایش میدهند ← گلوکاگون ، اپی نفرین ، نوراپی نفرین ، کورتیزول
هورمون های تیروئیدی باعث تجزیه گلوکز میشوند، باعث افزایش گلوکز خون نمیشوند،
کاهش ید غذا ← تحریک هیپوتالاموس ← ترشح هورمون آزاد کننده ← ترشح به هیپوفیز پیشین ← ترشح هورمون محرک تیروئید -
*کم کاری و پرکاری تیروئید دلایل مختلفی دارد فقط مربوط به ید نیست.
*هورمون میتواند هورمون واحدی باشد اما پیام های مختلفی را به چند سلول هدف برساند.هورمون پاراتیروئیدی (پاراتورمون)
اثرمستقیم برکلیه: تاثیر بر سلول های کلیه (نفرون) ← بازجذب کلسیم ← کلسیم خون بالا میرود ← کلسیم ادرار پایین میآید ← اثر مستقیم بر استخوان ها ← تاثیر بر سلول های استخوان ← آزاد کردن کلسیم از ماده زمینه ای ← کلسیم خون بالا میرود ← کلسیم استخوان پایین میآید ← استحکام استخوان بالا میرود
اثر غیرمستقیم بر روده: تاثیر مستقیم بر ویتامین D ← ویتامین D فعال ← ویتامین D فعال اثر مستقیم بر روده ← جذب کلسیم از روده بالا میرود ← کلسیم مدفوع پایین میآید ← کلسیم خون الا میرود
*هورمون پاراتیروئیدی اثر غیرمستقیم بر روده دارد. بر ویتامین D نیز اثر میگذارد و بعد ویتامین D بر سلول های روده اثر می گذارد. -
غده فوق کلیه
آلدسترون به طور مستقیم سدیم را بازجذب میکند و درنتیجه غیر مستقیم باعث افزایش بازجذب آب میشود.
مقایسه بخش سمپاتیک با بخش مرکزی غده فوق کلیه ← هر دو در پاسخ آنی دخالت دارند، هردو هورمون سلول عصبی سازنده آنهاست، در تنش اول سمپاتیک و بع بخش مرکزی و بعد بخش قشری پاسخ میدهند.
*پیک شیمیایی اپی نفرین و نور اپی نفرین هم میتوانند ناقل و هم هورمون باشند، اگر ناقل باشند مربوط به بخش مرکزی نیست اگر هورمون باشند مربوط است.
*بخش قشری غده است که زیر نظر هیپوتالاموس است اما کاری با بخش مرکزی ندارد.لوزالمعده
جزایر لانگرهانس← ۱_گلوکاگون= قندخون: بیشتر ، گلیکوژن= کمتر
۲_انسولین= قندخون:کمتر ، گلیکوژن: بیشتر
*در فردی که دیابت دارد فعالیت پروتئازها و لیپازهای آن افزایش پیدا میکند. -
نوع یک ← خود ایمنی ، جزایر لانگرهانس مورد حمله واقع شده ، تعداد مبتلایان کمتر ، معمولا از کودکی و زیر ۲۰ سال رخ میدهد ، اثر ژنتیک (زمینه ارثی) در ابتلا بیشتر ، تعداد گیرنده های انسولین در فرد: بیشتر
نوع ۲ ← جزایر لانگرهانس سالم است ، معمولا در افراد بالای ۴۰ سال ، کثر ژنتیک (زمینه ارثی) در افراد کمتر ، مبتلایان بیشتر ، نقش: تعداد کمی گیرنده سالم دارد ، انسولین میتواند بیشتر از حالت طبیعی بالا برود.
شباهت های دیابت نوع ۱ و۲ ← زمینه ارثی ، مشکل در جذب قند خون توسط سلول ها ، افزایش قندخون ، افزایش حجم ادرار فرد ، وجود گلوکز در ادرار فرد ، افزایش احساس تشنگی و نوشیدن آب ، افزایش فعالیت لیپاز و پروتئاز (برای تجزیه پروتئین و چربی) ، کاهش پروتئین و چربی های بدن و پیامدهایش
تفاوت ها دیابت نوع ۱ و۲ ← جمعیتی ، داستان خود ایمنی ، حمله به جزایر لانگرهانس ، میزان انسولین (ترشح انسولین به خون) ، میزان گیرنده های سالم انسولین ، معمولا سن ابتلا ، اثر ژنتیک در ابتلا م تحت کنترل بودن یا نبودن
*دیابت نوع ۲ قابل کنترل نیست، دیابت نوع ۱ قابل کنترل است.
*انسولین در یک فرد سالم باعث کاهش قند در پلاسما و افزایش قند در ستوپلاسم میشود. -
*هیپوفیز زیر مغز میانی قرار دارد و اپی فیز روی مغز میانی قرار دارد.
جنس هورمون ها= ۱_استروئیدی: سازنده ← شبکه آندوپلاسمی صاف _ ساختار ← لیپیدی (ازکلسترول) _ هیچ رمزی در هسته ندارد _ گیرنده ← درون سلول (هسته یا سیتو پلاسم) ← نمونه: استروژن ، پروژسترون ، تستسرون ، آلدرسترونگ، کورتیزول
۲_آمینواسیدی: سازنده ← شبکه اندوپلاسمی زبر _ در هسته رمز ندارد ← نمونه: T4 و T3 ۶← گیرنده هردو درهسته
۳_پروتئینی (پلی پپتیدی): سازنده ← شبکه اندوپلاسمی زیر _ در هسته رمز دارند _ گیرنده همهشان روی غشاء است _ نمونه ← انسولین ، گلوکاگون ، اکسی توسین ، LH ، FSH ، ضد ادراری ، اپی نفرین ، نور اپی نفرین ، ملاتونین ، هورمون های آزاد کننده و مهار کننده ، هورمون رشد ، پرولاکتین ، لکسی تونین ، چهار هورمون محرک هیپوفیز پیشین ، سکرتین ، گاسترین -
سیستم ایمنی
جملات دو سمتی:
1_هربیماری الزاما سیستم ایمنی را فعال نمی کند ← کم خونی، فقر آهن
2_هرعاملی هم که سیستم ایمنی را فعال کند الزاما بیماری نیست ← پیوند عضو پس زده شده
3_هر بیماری هم که سیستم ایمنی را فعال کند الزاما عامل آن عوامل بیماری زا نیست ← سرطان
4_هرعامل بیماری زا الزاما موجود زنده نیست ← ویروس ها
5_هرعامل بیماری زا زنده الزاما به شکل میکروب و قارچ و...نیست ← کرم ها
6_هرمیکروبی هم الزاما بیماری زا نیست ← میکروب های مفید روده و روی پوست
7_هدف حمله سیستم ایمنی الزاما بیگانه نیست ← خودایمنی MS یا دیابت نوع 1
*خط اول و دوم سیستم ایمنی غیر اختصاصی هستن و خط سوم، خط اصلی و اختصاصی است.
*درحالت طبیعی در خط دوم وسوم شناخت سلول خودی از غیر خودی را داریم.
*سیستم ایمنی هر فردی دارای توانایی شناخت سلول خودی از غیرخودی نیست ممکن است سیستم ایمنی فرد دچار اختلال باشد.
*جوش های پوشتی و شوره های سر با چربی پوست ارتباط دارند. -
پوست
درم ← عملا غیر قابل نفوذ _ چربی ← محیط اسیدی _ بافت پوششی ← (1_لایه شاخی، یاخته های بافت پوششی بهم چسبیده) _ عرق ← لیزوزیم، نمک _ میکروب های مفید ← رقابت سرغذالوله تنفس
موهای بینی ← مانع ورود _ عطسه و سرفه ← خروج میکروب ها _ لایه مخاطی ← (سد محکم_حرکت دادن خلط سمت حلق، مایع خاطی ترشح شده_لیزوزیم.به دام انداختن)لوله گوارش
بزاق ← لیزوزیم _ لایه مخاطی (سد محکم، مایع مخاطی ترشح شده_لیزوزیم. به دام انداختن) _ اسیدمعده ← نابودی میکروب های غذا و خلط _ مدفوع و استفراغ ← خروج میکروب هاچشم ها
اشک ← (لیزوزیم_نمک)، پلک و مژه ← محافظت از چشم هاگوش ها
موهای گوش ← مانع ورود، ترشح ماده موم مانند ← به دام انداختن و مانع ورودمجاری ادراری، تناسلی
دفع ادرار ← خروج میکروب ها، لایه مخاطی ← (سدمحکم، مایع مخاطی ترشح شده_لیزوزیم.به دام انداختن)