محفل مذهبی
-
gomnam gharib
میخواید بدونید اون خواب چی بود یا نهgomnam gharib آره
-
@infinitie-a در محفل مذهبی گفته است:
@roghayeh-eftekhari در محفل مذهبی گفته است:
@infinitie-a من داستان مینویسم اصلا؟
خو همین
احسنت که همراهی میکنی
منو تو یا طومار میدیم بهم یا باز طومار میدیم بهم@roghayeh-eftekhari در محفل مذهبی گفته است:
@infinitie-a در محفل مذهبی گفته است:
@roghayeh-eftekhari در محفل مذهبی گفته است:
@infinitie-a من داستان مینویسم اصلا؟
خو همین
احسنت که همراهی میکنی
منو تو یا طومار میدیم بهم یا باز طومار میدیم بهمآورین
خب این جای خب گفتن نداره -
@roghayeh-eftekhari در محفل مذهبی گفته است:
@infinitie-a در محفل مذهبی گفته است:
@roghayeh-eftekhari در محفل مذهبی گفته است:
@infinitie-a من داستان مینویسم اصلا؟
خو همین
احسنت که همراهی میکنی
منو تو یا طومار میدیم بهم یا باز طومار میدیم بهمآورین
خب این جای خب گفتن نداره -
@roghayeh-eftekhari آها اوکی
-
هیچ وقت واسه خانوادم تعریفش نکردم فقط برای دونفر از دوستای صمیمیم گفتم هربارم که میخوام تعریف کنم اصلا نمیتونم لرزیدن دستامو یا جلوی گرفتن اشکامو بگیرم
ما تو مازندران زندگی میکنیم اول خواب خودم نبودم
شهرمون بود شهر که نه خرابه خرابه بود
خونه ها همینجوری داشتن میریختن
درختا همه داشتن میفتادن
ماشینا همه له شده بودن سیلم همینجوری میومد بعضیا رو سیل داشت میبرد ولی بعضیارو نه
مردم همه میخواستم بیان سمت مسجد ؛ مسجدم تقریبا خراب شده بودا ولی تنها جایی بود که هنوز سالم بود
نصف مردم موقع رفتن به مسجد میمردن خون و مردم مرده و تیربرقای افتاده و... -
@roghayeh-eftekhari آها اوکی
-
@roghayeh-eftekhari اوکی خب
-
مرد و زن اصلا فرقی نمیکرد همه جیغ میزدن همه گریه میکردن احساس میکردم تو خواب دونفر شدم
یکی تو مسجد بود یکی داشت انگار همه چیز رو نشون میداد
یک دفعه هم خودمو دیدم توی مسجد بودم ؛ مسجد پر بودا اصلا ادم توش به زور نشسته بودن میگن مرد گریه نمیکنه ولی مرداهم حتی گریه میکردن اونم بلند بلند
دیوار مسجد خیس بود اب میومد از سقف
بعد همونطور که داشتم داخل مسجد رو میدیدم دیدم سر یک نفر برگشت سمت من ؛ خیلی بده اینکه تو کل خواب فکرکنی خودتی که داری همه صحنه هارو میبینی بعد یکی مثل خودت برگرده سمتت اونم نه با لبخند نه با صورت گرم وقتی برگشت سمتم به خدا قلبم ریخت دیدم چشمام به سفیدی میزنن یه جوری داشت منو نگاه میکرد انگار میخواست از تو چشماش بهم حرفشو بزنه
منم تو چشم خوندن هیچ وقت قوی نبودم ولی اونجا فهمیوم -
@roghayeh-eftekhari اوکی خب
-
من فقط احساس کردم تو نگاهش میخواد بگه واست متاسفم بعد یک دفعه همه منظره خواب از دید اون ریحانه ای که تو مسجد نشسته بود شد
اینم بگم دست همه مردم قران بود همه گریه میکردن
بعد یک دفعه یک نوری از سمت در اومد همه ساکت شدیم یک نور زیاد انگار که نورخورشید داره میاد سمت سیاهی شب ما همه سیاه ولی اون ور همه چیز سفید
یه شال سبز یه نور زیاد بعد دیگه یواش یواش صدای خودمو تو خواب میشنیدم
ازخواب که پریدم ساعت ۳ نصف شب بود تمام لباسم خیس شده بود حتی موهام حتی بالشتم
احساس کردم عین مرده متحرک شدم فقط بلند شدم لباسمو عوض کردم و خوابیدم یعنی احساس میکردم روح هنوز تو تنم نیست
تا ۳ روز همینجوری بودم
البته من از قبلش خیلی به امام زمان گفته بودم اگه هستی خودتو نشون بده من دارم سعی میکنم بفهمم ولی کسی نیست خودتونم میدونید وضعیت شما چطوریه خیلی وضعیت اسفناکیه بخصوص لب ساحل من به شخصه شرمم میشه برم لب ساحل اینجاهم روحانیاش از نظر من فقط بلدن از کلمات کلیشه ای استفاده کنن -
من فقط احساس کردم تو نگاهش میخواد بگه واست متاسفم بعد یک دفعه همه منظره خواب از دید اون ریحانه ای که تو مسجد نشسته بود شد
اینم بگم دست همه مردم قران بود همه گریه میکردن
بعد یک دفعه یک نوری از سمت در اومد همه ساکت شدیم یک نور زیاد انگار که نورخورشید داره میاد سمت سیاهی شب ما همه سیاه ولی اون ور همه چیز سفید
یه شال سبز یه نور زیاد بعد دیگه یواش یواش صدای خودمو تو خواب میشنیدم
ازخواب که پریدم ساعت ۳ نصف شب بود تمام لباسم خیس شده بود حتی موهام حتی بالشتم
احساس کردم عین مرده متحرک شدم فقط بلند شدم لباسمو عوض کردم و خوابیدم یعنی احساس میکردم روح هنوز تو تنم نیست
تا ۳ روز همینجوری بودم
البته من از قبلش خیلی به امام زمان گفته بودم اگه هستی خودتو نشون بده من دارم سعی میکنم بفهمم ولی کسی نیست خودتونم میدونید وضعیت شما چطوریه خیلی وضعیت اسفناکیه بخصوص لب ساحل من به شخصه شرمم میشه برم لب ساحل اینجاهم روحانیاش از نظر من فقط بلدن از کلمات کلیشه ای استفاده کننgomnam gharib
چقد جالب.... -
در نتیجه کسی نبود که بخواد جواب سوال منو بده
من بعد اون ماجرا تصمیم گرفتم واقعا عین ادم اسلام رو بفهمم ؛ کتاب سه دقیقه در قیامت ، شنود ، بازگشت، انسوی مرگ ، فرار ازجهنم ، مردی در اینه ، دمشق شهر عشق ، نسل سوخته و بی تو هرگز رو خوندم
که مردی در اینه و سه دقیقه در قیامت و فرار از جهنم و دمشق شهر عشق و نسل سوخته و بدون تو هرگز پی دی اف رایگانشون موجوده میتونید از تو اینترنت دانلود کنید
بعد تصمیم گرفته بودم که قرآن رو شروع کنم به حفـظش خودم حس میکردم جواب سوالام تو قرانن
خلاصه ما قران رو شروع کردیم ولی چقدر مخ معلم قرانمو خوردم اون یه ایه معنیشو میگفت من بازم صدتا فلسفه و دلیل و منطق میاوردم ؛ قرآن خیلی وقته که برای من کتاب عجیبیه ؛ هر ایش و هرکلمش ده خط معنی و تفسیر داره اخه چطور ممکنه کدوم کتابه که یک صفحش اندازه ۲۰ صقحه ترجمه داشته باشه کتاب کدوم دینه؟ -
در نتیجه کسی نبود که بخواد جواب سوال منو بده
من بعد اون ماجرا تصمیم گرفتم واقعا عین ادم اسلام رو بفهمم ؛ کتاب سه دقیقه در قیامت ، شنود ، بازگشت، انسوی مرگ ، فرار ازجهنم ، مردی در اینه ، دمشق شهر عشق ، نسل سوخته و بی تو هرگز رو خوندم
که مردی در اینه و سه دقیقه در قیامت و فرار از جهنم و دمشق شهر عشق و نسل سوخته و بدون تو هرگز پی دی اف رایگانشون موجوده میتونید از تو اینترنت دانلود کنید
بعد تصمیم گرفته بودم که قرآن رو شروع کنم به حفـظش خودم حس میکردم جواب سوالام تو قرانن
خلاصه ما قران رو شروع کردیم ولی چقدر مخ معلم قرانمو خوردم اون یه ایه معنیشو میگفت من بازم صدتا فلسفه و دلیل و منطق میاوردم ؛ قرآن خیلی وقته که برای من کتاب عجیبیه ؛ هر ایش و هرکلمش ده خط معنی و تفسیر داره اخه چطور ممکنه کدوم کتابه که یک صفحش اندازه ۲۰ صقحه ترجمه داشته باشه کتاب کدوم دینه؟gomnam gharib
خب واسه همینه که کامل ترینه -
مغز معلم قرانمو خوردم ؛ از بس که انقدر قران سنگینه تصمیم گرفتم که توی یه وقت ازاد نهج البلاغه روهم بخونم نهج البلاغه اومده قشنگ قران رو برای ادم باز کرده
من بعد اینکه راجع به قرآن و داستانهاش تحقیق کردم و حتی اثبات علمی داستان حضرت موسی و عصاش رو پیدا کردم یعنی از هیچی نگذشتم ؛ فهمیدم مغزم داره میسوزه همینم بود ؛ مثلا تو سوره اعراف صفحات اولش خدا به مردم میگه اگر تونستید با خودتون خوبی ای به اون دنیا بیارید من ۱۰ برابرشو میدم بهتون بعد از معلم قرانم پرسیدم که چرا میگه اگد میتونید منظورش چیه؟
معلممون گفتن ما یه اخلاص قبل عمل داریم اخلاص هنگام عمل اخلاص بعد عمل ؛ که این رو شنیدم حواسم رفت سر داستان سه دقیقه در قیامت که شخصیت داستان چون جون یه بچه رو نجات داد اخلاص بعد عمل نداشت و مغرور شد و اون کارخوب از دفتر نامه اعمالش محو شد
بعد متوجه شدم علاوه بر ظاهر چقدر نیت مهمه تو دین و چقدر ارزش داره -
gomnam gharib
خب واسه همینه که کامل ترینه@f-seif-0
آره و چقدر کتاب جالب و عجیبیه -
اما بعدش منم تصمیم گرفتم که تغییر کنم خیلی سخت بود خیلی خیلی خیلی خیلی سخت بود
مثلا فکرشو بکنید یه دفعه توی یه مهمونی بخوام با روسری و حجاب کامل برم -
اما بعدش منم تصمیم گرفتم که تغییر کنم خیلی سخت بود خیلی خیلی خیلی خیلی سخت بود
مثلا فکرشو بکنید یه دفعه توی یه مهمونی بخوام با روسری و حجاب کامل برمgomnam gharib
اهوم درک میکنم.. -
gomnam gharib
اهوم درک میکنم..@f-seif-0
ببخشید مادرم کارم داشتن
هیچ اولین شبی که من با یک ظاهر متفاوت رفتم مهمونی
چقدررررر پسرداییام بهم خندیدن ؛ ازم بزرگترن حدودا ۱۰ سال ؛ شوهرخالم و پسرخالم دستشونو اوردن جلو من دست ندادم
چقدر شب افتضاحی بود واقعا و تنها کسایی که مثل همیشه پیشم موندن مادربزرگ مادریم بود و ازاونور دایی بزرگم خیلی ازم تعریف کردن بقیه دیگه تا جایی که تونستن شخصیت مارو له کردن ؛ خداییش فامیل نیست که ما داریم چه پدری چه مادری علاقه دارن به تخریب شخصیت دیگران
البته من واسم مهم نیست
اما من همچنان شیطونم وحشتناک شیطونم فقط کافیه تصمیم بگیرم به دراوردن حرص کسی یا بخوام کسی رو اذیت کنم یا بخوام کسی رو بخندونم -
@f-seif-0
ببخشید مادرم کارم داشتن
هیچ اولین شبی که من با یک ظاهر متفاوت رفتم مهمونی
چقدررررر پسرداییام بهم خندیدن ؛ ازم بزرگترن حدودا ۱۰ سال ؛ شوهرخالم و پسرخالم دستشونو اوردن جلو من دست ندادم
چقدر شب افتضاحی بود واقعا و تنها کسایی که مثل همیشه پیشم موندن مادربزرگ مادریم بود و ازاونور دایی بزرگم خیلی ازم تعریف کردن بقیه دیگه تا جایی که تونستن شخصیت مارو له کردن ؛ خداییش فامیل نیست که ما داریم چه پدری چه مادری علاقه دارن به تخریب شخصیت دیگران
البته من واسم مهم نیست
اما من همچنان شیطونم وحشتناک شیطونم فقط کافیه تصمیم بگیرم به دراوردن حرص کسی یا بخوام کسی رو اذیت کنم یا بخوام کسی رو بخندونمgomnam gharib
اره میدونم
منم گاهن چادری میشم حجاب میکنم بقیه تیکه میندازن
ولی خب مهم نیست اصن هرجور دوست داری زندگی کن و به کسی ضربه نزن مهم همینه -
gomnam gharib
اره میدونم
منم گاهن چادری میشم حجاب میکنم بقیه تیکه میندازن
ولی خب مهم نیست اصن هرجور دوست داری زندگی کن و به کسی ضربه نزن مهم همینه@f-seif-0
اره میدونم
ولی سخته میدونی واسه منی که همیشه خوشحالم و همه رو میخندونم اما گاهی اوقات وقتی ناراحتم و هیچ ادمی نیست سخته
از بس انقدر حرفامو تودلم ریختم خسته شدم همیشه فقط میگم خدایا ممنون که هستی چون تو تنها کسی هستی که درکم میکنی و ناراحتیامو میدونی تو تنها کسی هستی که همیشه هستی یعنی همش میگم خدایا فقط ممنون که هستی بودنت واسم کافیه همین