داشته هامون

[Abbas Zangaraky]

سلام نمیدونم چرا نمیشد تو بخش مناسبش بپرسم
اگه اجازه بدین اینجا بپرسم
من یه بی خدام تقریبا میشه گفت قران رو هم داشتم اتیش میزدم
اما خودم میدونم اینطور نمیشه ادم به پوچی میرسه وقتی تصور میکنی خدایی نیست تموم اهدافت هم پوچ میشه فکر خودکشی میاد سراغم اما فقط به خاطر مادرم اینکارو نمیکنم
هزار بار گفتم خدایی که از رگ گردن نزدیک تری یه نشونه کوچیک تو خواب یا بیداری بده که یکم اروم شم من خیلی به حضرت عباس ارادت داشتم از ایشون خواهش کردم اما فایده ای نداشت حس میکنم خدا هم از من متنفره مثل پدرم برادرم حتی کسی که دوسش داشتم
همین موضوع باعث میشه حالم بد شه و نتونم برا کنکور بخونم میشه کمک کنید

[Abbas Zangaraky]

@دانش-آموزان-آلاء

[Succinate]

Abbas Zangaraky
سلام خب من آدم مذهبی اینایی نیستم ولی گفتم شاید بتونم کمک تون کنم و بگم نمیخوام چیزی رو بهتون تحمیل کنم قصدم این نیست
به نظرم وقتی تو همین جهان آفرینش یه نگاه بندازید می فهمیم یه خدایی وجود داره از اون سلول ریز یا الکترون و نوترون اینا بگیری تا کیهان و جهان هستی به اون بزرگی میتونید پی ببرید حتما یه سازنده ای داره
رشته تون ریاضیه ولی خب همین که به کارکرد و فعالیت سلول به این کوچولویی نگاه کنید که چجوری انقدر باحال و برنامه ریزی شده مثلا تقسیم سلول میکنه یا اینکه از یه سلول یه جنین به وجود به وجود خدا حتما پی می برید
و اینکه خدا رو با صمیم قلب دوست داشته باشید بندگیش رو بکنید اصلا ساده ترین این کار اینکه از خواب بیدار میشی می بینی سلامتی خانوادت و دوستات سلامتن خداروشکر کنی
اصلا یه جور دیگه نگاه کنیم الان من و شما سلامتی داریم مثلا بدون هیچ مریضی و سلامتی کامل ولی یکی تو بیمارستان الان دعا میکنه که سلامتی بیاره یعنی نعمتی که خدا راحت به ما داده یکی دیگه از خدا میخواد خب این رو واقعا باید خداروشکر گفت اصلا سر همین آبی که داریم حالا می نوشیم یا کارای دیگه باید شکر خدا کنیم با همین خداروشکر گفتن ساده هم انرژی مثبت می گیرید و هم اینکه یه آرامش خاصی می گیرید اصلا احساس می‌کنید که به خدا نزدیک شدید
و اصلا نگید دیره و این حرفا من مثلا قرآن رو اومدم آتیش بزنم و این حرفا هنوزم میتونی به خدا نزدیک شی اصلا خدا جزئی از ماست و حتی بنده ای رو هم که توبه کنه و بهش ایمان رو بیاره رو خیلی دوست داره
نمیخواستم آیه و اینجور چیزا بیارم سعی کردم چیزایی رو بگم که خودم رو به خدا خیلی نزدیک میکنه و امیدوارم کمک تون بکنه
ولی حتما یادتون نره هنوز دیر نیست برای رسیدن به خدا و با کارهای کوچیک مثل شکرگزاری هم میشه خدا رو تو قلب مون حس کنیم

[Fatemeh Babazadeh]

Abbas Zangaraky
(هزار بار گفتم خدایی که از رگ گردن نزدیک تری یه نشونه کوچیک تو خواب یا بیداری بده که یکم اروم شم)
(خودم میدونم اینطور نمیشه ادم به پوچی میرسه)

---

سلام وقت بخیر
یه استادی که اسمشون خاطرم نیست، دقیقا حرف شمارو زدن
گفتن ما توقع داریم مثل یسریا خواب و... ببینیم تا متحول بشیم و این حرفا

---

ایشون میگفتن این درحالیه که اگر ما روزمره مون رو زیر ذره بین قرار بدیم،خیلی مواقع اون نشونهه هست،اما این ماییم که بی تفاوت ازش رد شدیم

---

شما نشونه میخواین، میگین میخواستم قران اتیش بزنم اما نزدین، و همچنین میگین تصور اینکه خدایی نباشه،ختم میشه به پوچی..

---

من از شما سوال دارم،ایا ممکن بود شما بدتر از این هم پیش برید؟
پس چرا عقایدتون بدتر نشد؟
این حال و احوال شما، خودش شروع یک مسیر جدید نیست؟

[Abbas Zangaraky]

@sania-andiravan سلام
اول اینکه ممنون از وقتی که گذاشتید
راستش سلامت که نیسم و اینکه بعد این اتفاقا اصلا دلم نیس حتی اسمشو بیارم من کار بزرگی ازش نخواستم فقط یه نشونه کوچیک که فقط بفهمم نگاه میکنه
من بشدت مذهبی بودم اگه یه ساعت نمازم دیر میشد عذاب وجدان میگرفتم اما انگار کافی نبوده
بازم ممنون ازتون گفته هاتون رو یادداشت کردم لطف کردین

[Abbas Zangaraky]

Fatemeh Babazadeh سلام
اره میتونست خیلی خیلی بدتر شه حتی میخواشتم عضور فراماسون ها شم به پیشنهاد دوستم اما بعدها فهمیدم اونا قتل میکنن و من نمیتونم

[Abbas Zangaraky]

Fatemeh Babazadeh نمیدونم گیر کردم

[strang 78]

Abbas Zangaraky سلام عزیزم
ببین تو دنیا مثله یه بازی میمونه نمیدونم فیلمه ماتریکس رو دیدی یا نه ولی دنیا همونه کاملا کد گذاری شده، بعضی وقتها یه چیزارو قبول نداری ولی اون کاره خودشو میکنه مصه چی؟ مصه جاذبه زمین تو هررچقدرم بگی قبولش ندارم بازم میکشتش سمت خودت
میخوام یه چیزی بهت بگم تو فقطط و فقطط یه دلیلی هست که هستی دلیلشم اینه که خدا میخواد مطمئن باشش ببین منو مطمئن باش از ته ته ته دلم مطمئنم اگه دلیلی نداشت که باشی وجودت بی فایده بود یه ثانیه که زیاده یه هزارم ثانیه نبودی اگه خدا یا هرکیه دیگه که فکر میکنی قادره دنیا رو نگه داره ولت میکرد همین الان اگه داری پیامو میخونی نبودی پس الان حس کن یکی باهات هست.
ببین من میگم اگه به قول خودت وجود نداشتن خدا یا هرچیزه دیگه ای رو قبول نداری بهت حس بدی رو میده پس این حسو ادامه نده ببین عباس اسم کاربریت اینه منم همونو میگم ببین عباس جان بهت گفتم دنیا رو کد نویسی و برنامه نویسی میره جلو خب و یکی از مهمممم ترین کد هاشم شادی و عشقه اصلن جهان نمیفهمهه اصلللن نمیفهمههه که تو یه چیزیو میخوای یا نمیخوای مصن بگی من فلان خودکارو نمیخوام واقعا بهت میگم معنی نون منفی رو نمیفهمه و میگه چون تو فکرشه منم میارم جلوی چشمش. هرچی که تو فکرته میاد جلو چشمت هممون ها منم همینطور کلا ادم ها ماشین اثبات افکارشون هستن این قطعیه خیلی مثال هست مصلن تو یه کاسه اش بخوای نمیگی من کجا و اش کجا یه چن دقیقه یا حتی چند روزه دیکه میبینیش و میخوری چرا میگن خدا مراد شکمو زود میده؟ چون که نمیگی من کجا و آش کجا برو بابا وجود نداره نه اینطوری فکر نمیکنی برای همینه که بعضی اوقات به چیزای بلند دیگه بهش فکر میکنیم دیرتر بهش با اصلا نمیرسیم چون داریم با افکارمون رشدش میدیم.
تو دنیا خودت مطمئنن میدوتی که خیلی چیزا هست خیلییی چیزای خفن که من و تو دهنمون باز میمونه و یه سزی چیزای خیلی بعد پس میشه گفت تو دنیا همههه چی هست و اون برنامه هایی که منتظرن تو کد نویسی شون کنی همون کائنات میگن تو این دنیای پری قطعا به چیزی فکر میکنه که میخواد چرا باید به یه چیز دیگه فکرر کنه برای همین میارن برات تو چه به کائنات و بقیه قاننون ها اعتقاد داشته باشی چه نه مهم نیست اون کاره خودشو میکنه موضو اینه که تو قوانینو میری برنده شی یا نه قوانینو نقض کنی و بشی تماشا چی میگیری منظورمو؟ منظورم مصله همون فوتباله مصه اینکه منکر این بشی یکی از قوانین اینه که با پا بازی کنی توپو برداری بگی من میخوام با دست بازی کنم خو قطعا میذارنت کنار
عزیز من میخوام بگم اگه الان این حسارو داری و اینگه بیانش کردی یعنی دنباله اینی که خوب و درست بشه که حالت بهتر بشه که این قدم خیلییی بزرگیه شاید نبینی ولی این اولین قدمه تو اول باید شروع کنی به فهم این که چی ها حالتو خوب میکنه و حتی شدهه به دروغ بخندی و انجامشون بدی کی میگه الکی خندیدن و دروغکی به خودت امید دادن کار بدیه ؟؟ من میگم کار خوبیه چرا چون همون نرم افزار نویسا همون کائنات فرقشو نمیفهمن و کم کم کاری میکنن که برات واقعی شه با اتفاق های جدید تر
بیشتر به خودت و اطرافت مصله دیوونه ها به کوچیک ترین چیزا توجه کن که قل قلکت بدنو خوشحال شی ببین دیوونه بودن به شدت چیزه خوبیه چون فقط برای خودت شادی و خیلی کمتر باعص میشه بقیه بهمت بریزن
عباس جان کم کم فکر کن انجام بده و به چشم ببینی بازگشت انرزی واقعیه
نمیدونم متوجه اش شدی یا نه ولی هرچی بیشتر تو حس سرگرمی بمونی حالت بدتر میشه چرا؟ چون تو انرژیشی و داره کارا و اتفاقا و چیزای مشابه اون برات میاد و بهت نزدیک میشه برای خودت و مادرت سعی کن اومدن سراغت دورشون کنی و بیای به مخالفش فکر کنی اگه فلان چیزه دیگه بشه چی؟ ضورته خوبه یه چیز که دوست داری رو بگو بعد انرزی هات عوض میشن یه جور دیگه برمیکردن و میبینی
میتونی خودت بخونی سرچ بزنی و ببینی و منن بهت بهه شدتتت به شدت استاد عرشیان فر عزیز دل رو پیشنهاد میکنم اگه اینستا داری سرچ بزن ببینش و اگه هم فکر میکنم یه دوره ی 20 جلسه ای رایگان داشت که میتونی تو اینتزنت پیدا کنی یا اگه خواستی ازم بپرسی تا لینکشو پیدا کنم و برات بذارن
اگه میخوای بهتر شی و به خودت زحمت دادی که تا اخر پیام منو بخونی یعنی هنوز خییلی چیزا دلت میخواد و میخواد اوضاع عوض شه پس اینهایی که گفتم میتونن شروعه کار و راهت باشن یه امتحانی بهشون بده ارزششو داره
با کلی حال خوب تقدیم به تو و خداحافظ

[Abbas Zangaraky]

این پست پاک شده!

[Abbas Zangaraky]

strang 78 سلام ممنون از اینکه وقت گذاشتین و نوشتین برام
راستش چه دلیلی میتونه داشته باشه که من باشم من هدف هام ارزوهایی بودن که اگه بهشون میرسیدم میتونستم خیلی کارا کنم اصلا هم کم کاری نکردم
ولی نشد به کائنات اعتقاد داشتم اهدافمو مینوشتم رو کاغذ تا بهشون برسم تا کائنات بهم بدن ولی خب نشد
ویدیو اقای عرشیانفر اونجایی که تو خودرو هستن رو دیدم که میگفتن هر فکری کنیم همون اتفاق میوفته سرنوشت همون چیزیه که ما بهش فکر میکنیم
اما اهدافم که بهشون فکر میکردم چرا به حقیقت تبدیل نشدن
سرتون رو درد نیارم لطف کردین

[strang 78]

strang 78 و یه چیزه دیگه دوست دارم بهت بگم قوانین شادی موفقیت و حال خوب خییییلیی راحتن ولی چون انقدر راحتن فکر میکنیم الکیه اگه انقدر راحته پس چرا همه اینطوری نیستن؟؟ چون همه باور ندارن
باور کن که کسی مکه همچین خیلی لولش بالاست و خیلییی کارای خفنی کرده که تو روو قلقلک میده حتمن همچین شخضی وجود داره برات یا باید پیداش کنی و بخونی دربارش
اونم یه ادمه مصه تو که هرچی که لازمه رو داره فکر و قدرتش و همین کافیه واقعا میگم پس یه کاری خودش کردی یه کاریم نتیجه اشو از اونور دیده هلش داده مصه قوانین فیزیک تو از اینور زور میزنی یه چیز دیگه هم میاد از اونور کمکت که تورو متعادل کنه پس اون شخص هم هیچ چیزه خای نداشته فقط از رمز ها رفته شادی و اثر مرکب و ییعنی ذره ذره انجام دادنش و یهو رشد زیادی دیدن ازش اوکی؟
من به خودم اینزوری میگم اون چیزی که برای ساختن اون شخص بوده منم دارم وجود خودم رو دارم و خدای اون هم خدای من هم هست اکه برای اون توونسته برای منم صددد در صددد میتونه به خودش بگو برای اون شده برای منم میشه قانون برگشت انرژس داره تا تو بشینی و منتظز شی چیزی بهت برنمیگیردی چون توو کاری نکردی که اون نیروی دیکه هم بیاد تو حرکت بزن تا ببینی و بیاد دقیقا قوانین فیزیک هم همینه
کارو برای خودت اسون تر بکن اوللل اولل از خودت شروع کن خودتو با خودت حسابشو صاف کن و خیلیییی مهمه رو کاغذ چون خیلی جاها دیدیم که حرف و شفاهی باده و رو کاغد مصه یه قرارداد میمونه بنویس بهشون فکر کن خودتو تو موقعین های مختلف بذار حلش کن و بندازش بره کمک کنندست

[Fatemeh Babazadeh]

Abbas Zangaraky
بیشتر روی اتفاق ها تمرکز کنید،مجدد میگم همین حال شما خودش یک شروعه
فقط عقایدتون رو محدود نکنید به تلنگری که خیلیا منتظرش نشستن

مستند زندگی پس از زندگی رو از اپارات اگر خواستین نگاه کنید

[Abbas Zangaraky]

Fatemeh Babazadeh چشم خیلی ممنون

[Fatemeh Babazadeh]

Abbas Zangaraky خواهش میکنم
موفق باشید

[strang 78]

Abbas Zangaraky عزیزم میدونی یه مسئله ی دیگه هم هست یه چیزه خیلی مهم
اینکه ما مسئول صدددد در صدیی موقعیت و شرایط خودمونیم شاید سخت باشه بعضی وقتها قبولش ولی واقعا مسئول چیزی که ما الان هستیم چن ساله قبلمونه
عباس چقدر چقدررر دلت قوی بود ب چیزایی که میخواستی و مینوشتی؟ باید یه جوری باشه که بگی قطعیه شک نکن ببین مثه این که بگی بعد از ضبح حتما شب میشه اونقدر مطمئن هم بگو باید بشه بایدیه به کائنات و خدا و هرچیه دیگه که میدونی بگو من میکنم و جواب دیدنش هم بایدیه مصه شبی که بعد صبح میاد
چرا چرا گفتن خیلی راحته و دورمون میکنه یه جوری انگار تسلیم باشیم در برابر باد هایی که به قایقمون میوزه که مارو ببره و بگیم چرا اینجا برد من که یه چیز میخواستم و اینا
یا پاشی بادبانتو تنظیم کنی و بادو مجبور کنی که به همون مسیر ببرتت
خلاصه عزیزم تصمیم با توست ببینی چی حالتو بهتر میکنه انتخابش کن
اگه چرا چرا ها حالتو خوب کرد ادامه اش بده
ولی من میگم همه ادم ها برای ی مدتی خق دارن بگن چرا یه مدتی حق دارن شاکی یا ناراحت و گریه کنن ولی به فاعلم دقت کن یه مددددتی و تسلیم شدن حق نیست !

[nazanin karima]

Abbas Zangaraky سلام
برادر من بزا رک باشم باهات،این حالات تو سن ماها خیلی پیش میاد،یعنی میتونم بگم انگار طبیعت سنمونه،حالا مسلمون و زرتشت و یهود نمیشناسه،یهو وایمیسی میمونی کدوم وری بری،حالا تحت هر عاملی که وجود داشته و نظرتو عوض کرده.اما این نباید باعث بشه خودتو ببازی یا اینکه بگی خب پس هیچی.اول از همه بگرد کانالایی که اخبار خاص و منفی بهت انتقال میدنو کامل ببند،بعد بنظرم برو به این آدرسی که میگم:سایت بیان معنوی،تو قسمت منوی سایت رو گزینه تنها مسیر بزن،بعد یسری سخنرانی ضبط شده و بترتیب گفته شده هست اونا رو شروع کن گوش دادن.شروع کن اینکارو اگه نتیجه نگرفتی،من صدرصد میگم شدنیه چون تجربشو دارم دقییق
اما در مورد کنکور و اینا،بنظرم مثلا قبل یا بعد تایمای درسی(صبح زود یا آخر شب) شده درحد ۱۰ دقیقه وقت بزار یکم یه این موضوعات رسیدگی کن(چند دقیقه تفکر و سخنرانی ها)
حالا فک نکنی دیگه شیطون ولت میکنه ها،دیگه میگه بفرما اینم خدا و آرامشی که میخواستی!هنوزم هی سنگ جلو پات میندازه و از تک و تا نمیوفته چون قسم خورده که کارش اینه،مهم مصمم بودن توعه...
حالا که دیگه مصمم شدیو پوز شیطونو مالیدی،همچین قشنگ چشمات باز میشه و میبینی اوف چقد نعمت و نشونه ریخته جلو چشام،ارادت به حضرت ابولفضل هم تازه جون میگیره و اصلا دست حمایتگرشونو رو شونه هات حس میکنی....
سوالی بود درخدمتم

[Asiyeh Mallahi kongi]

سلام دوست من تونستی از یه روانپزشک در زمینه افکارت میتونی کمک بگیری و اینکه بهترینا رو برات آرزومندم همین موفق باشی

[_Biliifti_]

Abbas Zangaraky سلام ترجیحا خواستم چیزی نگم اسم تاپیکو که دیدم فهمیدم محتواش چیه؛ من یه تجربه میگم بقیش با خودتون...
اول اینکه هیچوت سعی نکنید مسیر زندگیتونو بقیه ی آدما بهتون نشون بدن
این خودتونید که باید برید دنبالش و پیداش کنید اینجاست که تا تهش میرید...
نمونش همین که
من و شما بچه بودیم تو گوشمون خوندن خدا
بزرگتر شدیم گفتن خدا
اینقدر گفتن که باهاش رشد کردیم و خودمونم باورش کردیم ولی رسید به اینجای راه

تا اینجای راه ...
همه ی بچه های اینجا حتی خود من یه عقیده دارن و چیزی بر خلاف اون ببینن شروع میکنن به متقاعد کردن همدیگه حتی به غلط
همین داستان توحید و تکامل؛ سال هاست دارن روش بحث میکنن حتی بعداز خود داروین
هنوز که هنوزه دارن رو عقاید ناباروری خدای نیچه کار میکنن
شما کتاب وقتی نیچه گریست رو خوندید؟
ملت عشق رو خوندید؟
قران خودمونو معنیشو خوندید؟

دیدی چجور دارن نظر همو رد میکنن و عقاید خودشونو تحمیل میکنن
همشون هم؛ منطق دَرش بیداد میکنه

اینجاست که نمیدونی چی درسته چی غلط
کی راست میگه کی دروغ
و آخرش میخوری به همین بمبستی که یکی مثل من و شما داره حتی یه جورایی بیخیال زندگیش میشه!!
هیچوقت نمیگم حتما اینکارو کن چون این خود شمایید که باید برید دنبالش
سخته ولی شدنیه
چون غیر ممکنه نشه؛ چون ما از بچگی جوری با خدا بودیم که حتی اگر نباشه هم مثل الان که خودتون میگید همه چیز پوچه... پس این خودش یعنی یقین یعنی ایمان

اوایل خب قرانو قبول نداشتم
دوسه بار کمک خواستم نشد
با کلی از بچه های اینجا بحث کردیم سرش اینقدر فشار روم بود که یه مدتی کوتاه درسو کنار گذاشتم
اینجا بود که فهمیدم این خود آدمان که باید خداشونو
پیدا کنن
شروع کردم به تحقیق و اول از همه از خود ریشش یعنی همون قران شروع کردم
منبع معتبر سرچ کنید مطالب قدیمی ترین قران بیرمنگام بریتانیا رو بخونید و...
من وضعیتم مثل شماست ولی از همه ی جنبه ها بهش نگاه کردم
و درآخر
نیچه اصلا خدارو باور نداشت
کلی توهینایی که نکرده بود
کلی عقایدی که از دید اسلام خیلی ببخشید؛ چرت بود
از دلیل و اثباتاش گرفته تا وجود خودش همیشه داشته خدارو تکذیب میکرده
ولی در آخر
اومد یه جمله خوبی گفت
نیچه گفت که
حتما "چیزی" هست
حالا برو بگرد ببین این چیزی جز خدا چی میتونه باشه:))

[Abbas Zangaraky]

strang 78 خیلی خیلی مطمعن انقدی که به بعضیا قول داده بودم، یکسال روزی حداقل سه چهار ساعت براش تلاش کردم (منظورم کنکور نیس) نشد

[Abbas Zangaraky]

nazanin karima سلام چشم حتما سخنرانی هارو گوش میکنم خیلی ممنون