هرچی تو دلته بریز بیرون 2
-
-
-
آسمانش را گرفته تنگ در آغوش
ابر؛ با آن پوستین سردِ نمناکش.
باغ بی برگی،
روز و شب تنهاست،
با سکوت پاکِ غمناکش.
سازِ او باران، سرودش باد.
جامه اش شولای عریانیست.
ور جز،اینش جامه ای باید .
بافته بس شعله ی زرتار پودش باد .
گو بروید ، هرچه در هر جا که خواهد، یا نمی خواهد .
باغبان و رهگذران نیست .
باغ نومیدان
چشم در راه بهاری نیست
گر زچشمش پرتو گرمی نمی تابد،
ور برویش برگ لبخندی نمی روید؛
باغ بی برگی که می گوید که زیبا نیست؟
داستان از میوه های سربه گردونسای اینک خفته در تابوت پست خاک می گوید .
باغ بی برگی
خنده اش خونیست اشک آمیز
جاودان بر اسب یال افشان زردش میچمد در آن.
پادشاه فصلها ، پائیز ..(مهدی اخوان ثالث)اینم شعر دوست داشتنی من ازاول عمر تا الان
-
@zahra-m1999
کلامت لغت های قاموسم راپرپر کرد
الکی مثلا منم شاعرم -
این پست پاک شده!
-
@zahra-m1999
باید برم از کتاب عکس بگیرم آپلود کنم بفرستم واست
میصرفه بنظرت -
@zahra-m1999
هوس مشاعره کردم -
فااطمه در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
سلام دوستان
سلام فاطمه خانوم : ))
خوبید؟؟سلامتید؟؟ -
@dr-yassi در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@zahra-m1999
باید برم از کتاب عکس بگیرم آپلود کنم بفرستم واست
میصرفه بنظرتتا که میلت چه طلب کند با دل من .....
-
@javadm328 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
فااطمه در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
سلام دوستان
سلام فاطمه خانوم : ))
خوبید؟؟سلامتید؟؟سلام اقا جواد
خوبم که نه نیستم
شما خوبید خوشید؟!