️
اطلاعیه ثبت‌نام ایجاد و ترمیم سابقه تحصیلی
پایه ضعیف
-
بچه ها من تو یه پست منشن شدم. یکی از بچه ها درباره مشاورش صحبت کرده بود که می‌گفت یه سوال ریاضی گذاشت جلوش و فقط به خاطر اینکه اون یه دونه سوالو نتونست حل کنه بهش گفت تو پایت ضعیفه و باید چهار سال دیگه بخونی کنکور بدی. من داشتم اونجا براش می‌نوشتم که اشتباهی دستم خورد رو دکمه برگشت و هر چی نوشتم پرید و کلا اون پستو هم گم کردم. امیدوارم اینجا که نظرمو میگم به دستش برسه.
بذارین درباره پایه ضعیف و اینا یه خاطره تعریف کنم. دوره پدرم انقلاب شده بود، نظام آموزشی تازه عوض شده بود، حتی سالی که بابام کنکور داد شهرشون از منطقه ۳ شده بود منطقه ۲! یعنی با بچه های زرنگ تری باید رقابت می‌کردن.درسا به شدت سنگین بود طوری که بچه ها دوشیفت مدرسه می‌رفتن( از مامان باباتون بپرسین بهتون میگن) و طبیعتا به خاطر عوض شدن نظام آموزشی بچه ها منبع تست تقریبا نداشتن ( مثل بچه های نظام جدید ما). کمک درسی هم فقط یه دونه بود اونم باید می‌رفتن تهران می‌گرفتن. تو خانواده بابام هم هیشکی به درس اهمیت نمی‌داد. حتی می‌گفت مامان بابام اول منو فرستادن رشته فنی حرفه ای! بعد دوهفته خودم انصراف دادم رفتم سر کلاس تجربی نشستم. خونشونم امکان درس خوندن نبود. اتاق جدا نداشتت، صندلی تو خونه نداشتن و باید رو زمین درس میخوندن.و کسی هم نبود که تو درسا بهش کمک کنه چون کسی اصن درس نمیخوند. با تمام این‌ها بابام می‌گفت من از تابستون سوم دبیرستان شروع کردم به خوندن( میشه یازدهم ما)، درسای سال گذشته رو تو تابستون خوندم و گذشت و بازم خوندم و رسیدم به کنکور. کنکور رودادم و تابستون کنار عموم داشتم کار بنایی میکردم( کلا بچه‌های دهه ۴۰ به این معروفن که در کنار درس، کار هم می‌کردن.) بعد همسایمون که فرهنگی بود اومد ازم پرسید کلاس چندمی؟ گفتم دیپلم گرفتم. اونم پرسید کنکور هم دادی؟ گفتم آره. شدم ۳۴۸. چشاش گرد شد. فکر کرد شتباه شنیده. گفت ۲ هزار و چند؟ منم گفتم نه! ۳۴۸!. چشاش بیشتر گرد شد گفت یعنی پزشکی قبول میشی؟ گفتم آره. بعد با کلی هیجان رفت پیش مامان بابام گفت میدونین این رتبش چند شده؟ مامان بابامم از فضای کنکور خبر نداشتن فقط بهشون گفته بودم خوب دادم. اونا هم به همسایمون گفتن میگه که خوب داده. بعد همسایمون با کلی تعجب گفت چییی؟ خوب دادهههه؟ این پزشکی میارههههه.
اینا رو گفتم که بگم این همه سال کنکور برگزار شده و ما هم تازه میایم و فکر می‌کنیم کنکور فقط برا ما اختراع شده و سالای پیش اصلا کنکوری به سختی سال ما نبوده. تو هر کنکوری سختی های خودش بوده و بچه ها هم باید با همون سختیا دست و پنجه نرم می‌کردن. شاید تیپ سوالای کنکور عوض شده باشه ولی هنوز اصول درس خوندن برا کنکور همونه. من امسال کنکور دادم ولی کلی مشاوره از بابام درباره نحوه درس خوندن می‌گرفتم چون هنوز اصول همونه.درباره پایه ضعیف هم بگم بابای من با اون همه درسای سنگین و مدرسه دوشیفتی و نداشتن امکانات و منبع تست و تغییر سهمیه منطقشون( از منطقه ۳ شده بودن ۲،) یک سال دیر شروع کرد ولی به چیزی که میخواست رسید. پس ما هم می‌رسیم حتی با پایه ضعیف، حتی با دیر شروع کردن، حتی با حذف شدن عمومی و دو مرحله‌ای شدن کنکور و کلی سختیای دیگه که فکر می‌کنیم مانعمونه ولی نیست.زکات علم نشر آن است
-
بچه ها من تو یه پست منشن شدم. یکی از بچه ها درباره مشاورش صحبت کرده بود که می‌گفت یه سوال ریاضی گذاشت جلوش و فقط به خاطر اینکه اون یه دونه سوالو نتونست حل کنه بهش گفت تو پایت ضعیفه و باید چهار سال دیگه بخونی کنکور بدی. من داشتم اونجا براش می‌نوشتم که اشتباهی دستم خورد رو دکمه برگشت و هر چی نوشتم پرید و کلا اون پستو هم گم کردم. امیدوارم اینجا که نظرمو میگم به دستش برسه.
بذارین درباره پایه ضعیف و اینا یه خاطره تعریف کنم. دوره پدرم انقلاب شده بود، نظام آموزشی تازه عوض شده بود، حتی سالی که بابام کنکور داد شهرشون از منطقه ۳ شده بود منطقه ۲! یعنی با بچه های زرنگ تری باید رقابت می‌کردن.درسا به شدت سنگین بود طوری که بچه ها دوشیفت مدرسه می‌رفتن( از مامان باباتون بپرسین بهتون میگن) و طبیعتا به خاطر عوض شدن نظام آموزشی بچه ها منبع تست تقریبا نداشتن ( مثل بچه های نظام جدید ما). کمک درسی هم فقط یه دونه بود اونم باید می‌رفتن تهران می‌گرفتن. تو خانواده بابام هم هیشکی به درس اهمیت نمی‌داد. حتی می‌گفت مامان بابام اول منو فرستادن رشته فنی حرفه ای! بعد دوهفته خودم انصراف دادم رفتم سر کلاس تجربی نشستم. خونشونم امکان درس خوندن نبود. اتاق جدا نداشتت، صندلی تو خونه نداشتن و باید رو زمین درس میخوندن.و کسی هم نبود که تو درسا بهش کمک کنه چون کسی اصن درس نمیخوند. با تمام این‌ها بابام می‌گفت من از تابستون سوم دبیرستان شروع کردم به خوندن( میشه یازدهم ما)، درسای سال گذشته رو تو تابستون خوندم و گذشت و بازم خوندم و رسیدم به کنکور. کنکور رودادم و تابستون کنار عموم داشتم کار بنایی میکردم( کلا بچه‌های دهه ۴۰ به این معروفن که در کنار درس، کار هم می‌کردن.) بعد همسایمون که فرهنگی بود اومد ازم پرسید کلاس چندمی؟ گفتم دیپلم گرفتم. اونم پرسید کنکور هم دادی؟ گفتم آره. شدم ۳۴۸. چشاش گرد شد. فکر کرد شتباه شنیده. گفت ۲ هزار و چند؟ منم گفتم نه! ۳۴۸!. چشاش بیشتر گرد شد گفت یعنی پزشکی قبول میشی؟ گفتم آره. بعد با کلی هیجان رفت پیش مامان بابام گفت میدونین این رتبش چند شده؟ مامان بابامم از فضای کنکور خبر نداشتن فقط بهشون گفته بودم خوب دادم. اونا هم به همسایمون گفتن میگه که خوب داده. بعد همسایمون با کلی تعجب گفت چییی؟ خوب دادهههه؟ این پزشکی میارههههه.
اینا رو گفتم که بگم این همه سال کنکور برگزار شده و ما هم تازه میایم و فکر می‌کنیم کنکور فقط برا ما اختراع شده و سالای پیش اصلا کنکوری به سختی سال ما نبوده. تو هر کنکوری سختی های خودش بوده و بچه ها هم باید با همون سختیا دست و پنجه نرم می‌کردن. شاید تیپ سوالای کنکور عوض شده باشه ولی هنوز اصول درس خوندن برا کنکور همونه. من امسال کنکور دادم ولی کلی مشاوره از بابام درباره نحوه درس خوندن می‌گرفتم چون هنوز اصول همونه.درباره پایه ضعیف هم بگم بابای من با اون همه درسای سنگین و مدرسه دوشیفتی و نداشتن امکانات و منبع تست و تغییر سهمیه منطقشون( از منطقه ۳ شده بودن ۲،) یک سال دیر شروع کرد ولی به چیزی که میخواست رسید. پس ما هم می‌رسیم حتی با پایه ضعیف، حتی با دیر شروع کردن، حتی با حذف شدن عمومی و دو مرحله‌ای شدن کنکور و کلی سختیای دیگه که فکر می‌کنیم مانعمونه ولی نیست. -
بچه ها من تو یه پست منشن شدم. یکی از بچه ها درباره مشاورش صحبت کرده بود که می‌گفت یه سوال ریاضی گذاشت جلوش و فقط به خاطر اینکه اون یه دونه سوالو نتونست حل کنه بهش گفت تو پایت ضعیفه و باید چهار سال دیگه بخونی کنکور بدی. من داشتم اونجا براش می‌نوشتم که اشتباهی دستم خورد رو دکمه برگشت و هر چی نوشتم پرید و کلا اون پستو هم گم کردم. امیدوارم اینجا که نظرمو میگم به دستش برسه.
بذارین درباره پایه ضعیف و اینا یه خاطره تعریف کنم. دوره پدرم انقلاب شده بود، نظام آموزشی تازه عوض شده بود، حتی سالی که بابام کنکور داد شهرشون از منطقه ۳ شده بود منطقه ۲! یعنی با بچه های زرنگ تری باید رقابت می‌کردن.درسا به شدت سنگین بود طوری که بچه ها دوشیفت مدرسه می‌رفتن( از مامان باباتون بپرسین بهتون میگن) و طبیعتا به خاطر عوض شدن نظام آموزشی بچه ها منبع تست تقریبا نداشتن ( مثل بچه های نظام جدید ما). کمک درسی هم فقط یه دونه بود اونم باید می‌رفتن تهران می‌گرفتن. تو خانواده بابام هم هیشکی به درس اهمیت نمی‌داد. حتی می‌گفت مامان بابام اول منو فرستادن رشته فنی حرفه ای! بعد دوهفته خودم انصراف دادم رفتم سر کلاس تجربی نشستم. خونشونم امکان درس خوندن نبود. اتاق جدا نداشتت، صندلی تو خونه نداشتن و باید رو زمین درس میخوندن.و کسی هم نبود که تو درسا بهش کمک کنه چون کسی اصن درس نمیخوند. با تمام این‌ها بابام می‌گفت من از تابستون سوم دبیرستان شروع کردم به خوندن( میشه یازدهم ما)، درسای سال گذشته رو تو تابستون خوندم و گذشت و بازم خوندم و رسیدم به کنکور. کنکور رودادم و تابستون کنار عموم داشتم کار بنایی میکردم( کلا بچه‌های دهه ۴۰ به این معروفن که در کنار درس، کار هم می‌کردن.) بعد همسایمون که فرهنگی بود اومد ازم پرسید کلاس چندمی؟ گفتم دیپلم گرفتم. اونم پرسید کنکور هم دادی؟ گفتم آره. شدم ۳۴۸. چشاش گرد شد. فکر کرد شتباه شنیده. گفت ۲ هزار و چند؟ منم گفتم نه! ۳۴۸!. چشاش بیشتر گرد شد گفت یعنی پزشکی قبول میشی؟ گفتم آره. بعد با کلی هیجان رفت پیش مامان بابام گفت میدونین این رتبش چند شده؟ مامان بابامم از فضای کنکور خبر نداشتن فقط بهشون گفته بودم خوب دادم. اونا هم به همسایمون گفتن میگه که خوب داده. بعد همسایمون با کلی تعجب گفت چییی؟ خوب دادهههه؟ این پزشکی میارههههه.
اینا رو گفتم که بگم این همه سال کنکور برگزار شده و ما هم تازه میایم و فکر می‌کنیم کنکور فقط برا ما اختراع شده و سالای پیش اصلا کنکوری به سختی سال ما نبوده. تو هر کنکوری سختی های خودش بوده و بچه ها هم باید با همون سختیا دست و پنجه نرم می‌کردن. شاید تیپ سوالای کنکور عوض شده باشه ولی هنوز اصول درس خوندن برا کنکور همونه. من امسال کنکور دادم ولی کلی مشاوره از بابام درباره نحوه درس خوندن می‌گرفتم چون هنوز اصول همونه.درباره پایه ضعیف هم بگم بابای من با اون همه درسای سنگین و مدرسه دوشیفتی و نداشتن امکانات و منبع تست و تغییر سهمیه منطقشون( از منطقه ۳ شده بودن ۲،) یک سال دیر شروع کرد ولی به چیزی که میخواست رسید. پس ما هم می‌رسیم حتی با پایه ضعیف، حتی با دیر شروع کردن، حتی با حذف شدن عمومی و دو مرحله‌ای شدن کنکور و کلی سختیای دیگه که فکر می‌کنیم مانعمونه ولی نیست. -
Honey M کنجکاو شدم بدونم پدرتون رفتن پزشکی؟!
-
ریحانه کشاورز آره
Honey M چقد عالی
-
بچه ها من تو یه پست منشن شدم. یکی از بچه ها درباره مشاورش صحبت کرده بود که می‌گفت یه سوال ریاضی گذاشت جلوش و فقط به خاطر اینکه اون یه دونه سوالو نتونست حل کنه بهش گفت تو پایت ضعیفه و باید چهار سال دیگه بخونی کنکور بدی. من داشتم اونجا براش می‌نوشتم که اشتباهی دستم خورد رو دکمه برگشت و هر چی نوشتم پرید و کلا اون پستو هم گم کردم. امیدوارم اینجا که نظرمو میگم به دستش برسه.
بذارین درباره پایه ضعیف و اینا یه خاطره تعریف کنم. دوره پدرم انقلاب شده بود، نظام آموزشی تازه عوض شده بود، حتی سالی که بابام کنکور داد شهرشون از منطقه ۳ شده بود منطقه ۲! یعنی با بچه های زرنگ تری باید رقابت می‌کردن.درسا به شدت سنگین بود طوری که بچه ها دوشیفت مدرسه می‌رفتن( از مامان باباتون بپرسین بهتون میگن) و طبیعتا به خاطر عوض شدن نظام آموزشی بچه ها منبع تست تقریبا نداشتن ( مثل بچه های نظام جدید ما). کمک درسی هم فقط یه دونه بود اونم باید می‌رفتن تهران می‌گرفتن. تو خانواده بابام هم هیشکی به درس اهمیت نمی‌داد. حتی می‌گفت مامان بابام اول منو فرستادن رشته فنی حرفه ای! بعد دوهفته خودم انصراف دادم رفتم سر کلاس تجربی نشستم. خونشونم امکان درس خوندن نبود. اتاق جدا نداشتت، صندلی تو خونه نداشتن و باید رو زمین درس میخوندن.و کسی هم نبود که تو درسا بهش کمک کنه چون کسی اصن درس نمیخوند. با تمام این‌ها بابام می‌گفت من از تابستون سوم دبیرستان شروع کردم به خوندن( میشه یازدهم ما)، درسای سال گذشته رو تو تابستون خوندم و گذشت و بازم خوندم و رسیدم به کنکور. کنکور رودادم و تابستون کنار عموم داشتم کار بنایی میکردم( کلا بچه‌های دهه ۴۰ به این معروفن که در کنار درس، کار هم می‌کردن.) بعد همسایمون که فرهنگی بود اومد ازم پرسید کلاس چندمی؟ گفتم دیپلم گرفتم. اونم پرسید کنکور هم دادی؟ گفتم آره. شدم ۳۴۸. چشاش گرد شد. فکر کرد شتباه شنیده. گفت ۲ هزار و چند؟ منم گفتم نه! ۳۴۸!. چشاش بیشتر گرد شد گفت یعنی پزشکی قبول میشی؟ گفتم آره. بعد با کلی هیجان رفت پیش مامان بابام گفت میدونین این رتبش چند شده؟ مامان بابامم از فضای کنکور خبر نداشتن فقط بهشون گفته بودم خوب دادم. اونا هم به همسایمون گفتن میگه که خوب داده. بعد همسایمون با کلی تعجب گفت چییی؟ خوب دادهههه؟ این پزشکی میارههههه.
اینا رو گفتم که بگم این همه سال کنکور برگزار شده و ما هم تازه میایم و فکر می‌کنیم کنکور فقط برا ما اختراع شده و سالای پیش اصلا کنکوری به سختی سال ما نبوده. تو هر کنکوری سختی های خودش بوده و بچه ها هم باید با همون سختیا دست و پنجه نرم می‌کردن. شاید تیپ سوالای کنکور عوض شده باشه ولی هنوز اصول درس خوندن برا کنکور همونه. من امسال کنکور دادم ولی کلی مشاوره از بابام درباره نحوه درس خوندن می‌گرفتم چون هنوز اصول همونه.درباره پایه ضعیف هم بگم بابای من با اون همه درسای سنگین و مدرسه دوشیفتی و نداشتن امکانات و منبع تست و تغییر سهمیه منطقشون( از منطقه ۳ شده بودن ۲،) یک سال دیر شروع کرد ولی به چیزی که میخواست رسید. پس ما هم می‌رسیم حتی با پایه ضعیف، حتی با دیر شروع کردن، حتی با حذف شدن عمومی و دو مرحله‌ای شدن کنکور و کلی سختیای دیگه که فکر می‌کنیم مانعمونه ولی نیست. -
Honey M هانیه جون هنوز مصاحبتون نیومده من هنوز بی، صبرانه منتظرم
ریحانه کشاورز هنوز مصاحبه نکردن
زکات علم نشر آن است
-
ریحانه کشاورز هنوز مصاحبه نکردن
Honey M 🥺
-
چه حس خوبی داشت این پست...
به پدرتون افتخار کنین خیلی قوی هستن...
ممنون از انگیزه‌ای که دادین
@sara-83
-
ریحانه کشاورز هنوز مصاحبه نکردن
Honey M امروز زنگ زدن گفتن چهارشنبه ایشالا
-
honey سلام گلم امیدوارم حالت عالی باشه راستش من همین الان مصاحبتو دیدم راستش امروز صبح رفتم رتبه ها الا رو ببینم دیدم اسمتون نیست الان اومدم دیدم و وقتی اسمتونو دیدم واقعاااا خیلیی خوشحال شدم 🥺
اول اینکه خیلی خوشحال شدم دیدمت
دو اینکه بازم بهت تبربک میگم واقعا:) -
honey سلام گلم امیدوارم حالت عالی باشه راستش من همین الان مصاحبتو دیدم راستش امروز صبح رفتم رتبه ها الا رو ببینم دیدم اسمتون نیست الان اومدم دیدم و وقتی اسمتونو دیدم واقعاااا خیلیی خوشحال شدم 🥺
اول اینکه خیلی خوشحال شدم دیدمتدو اینکه بازم بهت تبربک میگم واقعا:)ریحانه کشاورز ممنون عزیزم
. راستش نتونستم اونجا به خیلی از سوالای بچه ها جواب بدم و میخوام تو همین آلا خونه تو یه پست جدا سوال و جوابا رو به صورت ویس بذارم -
ریحانه کشاورز ممنون عزیزم
. راستش نتونستم اونجا به خیلی از سوالای بچه ها جواب بدم و میخوام تو همین آلا خونه تو یه پست جدا سوال و جوابا رو به صورت ویس بذارمHoney M دمتم گرم:)
-
بچه ها من تو یه پست منشن شدم. یکی از بچه ها درباره مشاورش صحبت کرده بود که می‌گفت یه سوال ریاضی گذاشت جلوش و فقط به خاطر اینکه اون یه دونه سوالو نتونست حل کنه بهش گفت تو پایت ضعیفه و باید چهار سال دیگه بخونی کنکور بدی. من داشتم اونجا براش می‌نوشتم که اشتباهی دستم خورد رو دکمه برگشت و هر چی نوشتم پرید و کلا اون پستو هم گم کردم. امیدوارم اینجا که نظرمو میگم به دستش برسه.
بذارین درباره پایه ضعیف و اینا یه خاطره تعریف کنم. دوره پدرم انقلاب شده بود، نظام آموزشی تازه عوض شده بود، حتی سالی که بابام کنکور داد شهرشون از منطقه ۳ شده بود منطقه ۲! یعنی با بچه های زرنگ تری باید رقابت می‌کردن.درسا به شدت سنگین بود طوری که بچه ها دوشیفت مدرسه می‌رفتن( از مامان باباتون بپرسین بهتون میگن) و طبیعتا به خاطر عوض شدن نظام آموزشی بچه ها منبع تست تقریبا نداشتن ( مثل بچه های نظام جدید ما). کمک درسی هم فقط یه دونه بود اونم باید می‌رفتن تهران می‌گرفتن. تو خانواده بابام هم هیشکی به درس اهمیت نمی‌داد. حتی می‌گفت مامان بابام اول منو فرستادن رشته فنی حرفه ای! بعد دوهفته خودم انصراف دادم رفتم سر کلاس تجربی نشستم. خونشونم امکان درس خوندن نبود. اتاق جدا نداشتت، صندلی تو خونه نداشتن و باید رو زمین درس میخوندن.و کسی هم نبود که تو درسا بهش کمک کنه چون کسی اصن درس نمیخوند. با تمام این‌ها بابام می‌گفت من از تابستون سوم دبیرستان شروع کردم به خوندن( میشه یازدهم ما)، درسای سال گذشته رو تو تابستون خوندم و گذشت و بازم خوندم و رسیدم به کنکور. کنکور رودادم و تابستون کنار عموم داشتم کار بنایی میکردم( کلا بچه‌های دهه ۴۰ به این معروفن که در کنار درس، کار هم می‌کردن.) بعد همسایمون که فرهنگی بود اومد ازم پرسید کلاس چندمی؟ گفتم دیپلم گرفتم. اونم پرسید کنکور هم دادی؟ گفتم آره. شدم ۳۴۸. چشاش گرد شد. فکر کرد شتباه شنیده. گفت ۲ هزار و چند؟ منم گفتم نه! ۳۴۸!. چشاش بیشتر گرد شد گفت یعنی پزشکی قبول میشی؟ گفتم آره. بعد با کلی هیجان رفت پیش مامان بابام گفت میدونین این رتبش چند شده؟ مامان بابامم از فضای کنکور خبر نداشتن فقط بهشون گفته بودم خوب دادم. اونا هم به همسایمون گفتن میگه که خوب داده. بعد همسایمون با کلی تعجب گفت چییی؟ خوب دادهههه؟ این پزشکی میارههههه.
اینا رو گفتم که بگم این همه سال کنکور برگزار شده و ما هم تازه میایم و فکر می‌کنیم کنکور فقط برا ما اختراع شده و سالای پیش اصلا کنکوری به سختی سال ما نبوده. تو هر کنکوری سختی های خودش بوده و بچه ها هم باید با همون سختیا دست و پنجه نرم می‌کردن. شاید تیپ سوالای کنکور عوض شده باشه ولی هنوز اصول درس خوندن برا کنکور همونه. من امسال کنکور دادم ولی کلی مشاوره از بابام درباره نحوه درس خوندن می‌گرفتم چون هنوز اصول همونه.درباره پایه ضعیف هم بگم بابای من با اون همه درسای سنگین و مدرسه دوشیفتی و نداشتن امکانات و منبع تست و تغییر سهمیه منطقشون( از منطقه ۳ شده بودن ۲،) یک سال دیر شروع کرد ولی به چیزی که میخواست رسید. پس ما هم می‌رسیم حتی با پایه ضعیف، حتی با دیر شروع کردن، حتی با حذف شدن عمومی و دو مرحله‌ای شدن کنکور و کلی سختیای دیگه که فکر می‌کنیم مانعمونه ولی نیست.
