ma.a
ما مست و پاتیلیم
با دست و پا میریم
تا از تو تا مریخ
راه دست و پا کنیم
که بری فضا راحت
بیست و چهار ساعت
فکر من اینه که
بگم چی دیدم که ندیدی تو
یا که چیزی بخونم که نشنیدی خب
ma.a
هنوز با گیردادنای مادرم جون میگیرم
هنوز با دمپایی از سر کوچه نون میگیرم
هنوز تو اوج بلندی از همه خار ترم
هر چی پخته بشم باز از همه خام ترم
رئیس هم که بشم واسه وطن کارگرم
اینا رو نوشتم تا از این دنیا لال نرم