تقسیم یاخته

[آدمک]

@Rnn در هرکی یه گزاره۳ گفته است:

گزاره واکوئل های گوارشی در پارامسی به مولکول هایی با عمل اختصاصی نیاز دارند

فک کنم باید بگه درشت مولکول

[آدمک]

@Rnn در هرکی یه گزاره۳ گفته است:

ر انسان افزایش بیش از حد هورمون های پاراتیروئیدی در خون منجر به تنگی رگ های خونی می شود

حس میکنم درسته، خب اگه کلسیم خیلی زیاد بشه تو خون ممکنه رسوب کنه
شایدم منظورش این باشه مقداری کلسیم از خون وارد بافت پوششی و بعدش وارد ماهیچه رگ بشه و باعث انقباض بیشتر بشه (که بنظرم یخورده بعیده)

[فراموش شده]

آدمک گزاره کنکوره گزاره ای که باهاش میونه ی خوبی ندارم واکوئل گوارشی چه نیاز به انزیم داره داره اون واکوئل غذایی که باید کافنده تن بهش متصل بشه و آنزیم هاش برن روش اثر بزارن ولی خب چیکار کنیم طراحش گزاره رو درست گرفته

[آدمک]

@Rnn بنظرم اوکیه بالاخره واکوئل گوارشی هم به واسطه آنزیماش کارو انجام میده
من گفتم شاید ایراد الکی از مولکول گرفته باشه ک خداروشکر اینطور نبوده چون بالاخره درشت مولکول هم نوعی مولکوله

[فراموش شده]

آدمک در هرکی یه گزاره۳ گفته است:

اگه کلسیم خیلی زیاد بشه تو خون ممکنه رسوب کنه

یون کلسیم مگه می تونه توی خون رسوب کنه؟

آدمک در هرکی یه گزاره۳ گفته است:

حس میکنم درسته

تنگی رگ ها می تونه یا تحت تاثیر رسوب مواد در دیواره داخلی رگ ها باشه مثل کلسترول یا در نتیجه انقباض ماهیچه های دیواره ی رگ ها تحت تاثیر برخی مواد باشه. در اینجا افزایش غلظت یون کلسیم باعث افزایش فشار اسمزی درون رگ ها میشه که یعنی نیروی وارده بر دیواره داخلی رگ ها افزایش پیدا می کنه افزایش فشار خون اما این به این معنی نیست که باعث انقباض رگ ها و تنگی اون ها میشه

[فراموش شده]

آدمک مگه نمی گیم واکوئل گوارشی واکوئلیه با کافنده تن ادغام شده و آنزیم های گوارشی روش اثر کردن در نتیجه دیگه نیازی به آنزیم نداره. اشتباه می کنم؟

[آدمک]

@Rnn در هرکی یه گزاره۳ گفته است:

یون کلسیم مگه می تونه توی خون رسوب کنه؟

اره در سطح دبیرستان نیس ولی میتونه با کلسترول ترکیب شه پلاک تشکیل بده و رسوب کنه

@Rnn در هرکی یه گزاره۳ گفته است:

این به این معنی نیست که باعث انقباض رگ ها و تنگی اون ها میشه

هوممممم گفتم که بعید بنظر میرسه، واسه همین بیشتر رو رسوب تاکید داشتم
پس در کل گزاره غلطی بود

[آدمک]

@Rnn ببین اره میفهمم چی میگی
ولی منظور اینه بالاخره به انزیمایی ک توش هستن نیاز داره
مثه اینکه بگیم معده به انزیمایی که داخلش موقع هضم هستن نیاز نداره. خب داره دیگه
بخاطر همین میگم درسته

[فراموش شده]

گزاره در یک فرد سالم سطح فعالیت بدن برخلاف مقدار فعالیت آن از عوامل تعیین کننده برون ده قلبی نیست.

[پرستو بابایی]

بیاین اینجا رو راه بندازیم دوبارهههه
_ Reza _ @دختر-بهار
Foruhar
@f-nalist
آدمک
@Rnn
***M*** Tina
Reza-H
Anzw 18
@Violet28
Sachli
@Nasrin-sani

[Nasrinsani]

چون ماهیچه های متصل به کره چشم،تنها نیاز به انقباض سریع دارند،پس فقط حاوی تارهای تند هستند.

[پرستو بابایی]

@Nasrin-Sani
غ ،چون بسیاری از یاخته های بدن هم تار کند هم تند رو دارن پس قطعیتی وجود نداره

[Nasrinsani]

پرستو بابایی توی جزوه طلایی ماز بود🥲 گفته چون کتاب گفته بسیاری از ماهیچه ها هر دو نوع تار تند و کند دارن،چشم ازون هایی هست که فقط تند داره.

[پرستو بابایی]

@Nasrin-Sani
وای چه جالب!
ولی اینکه از‌کجای کتاب برداشت شده رو نمی دونم
صبر می کنیم بقیه بچه ها هم نظرشون رو بگن

[فراموش شده]

گزاره تحت تاثیر موقعیت ستیز و گریز ممکن است افزایش ورود پیروات به راکیزه در ماهیچه ی موثر در حرکت مو همانند ماهیچه ی ذوزنقه ای رخ دهد.

[فراموش شده]

پرستو بابایی به نظرم از مفهوم قابل استنباطه توی شکل و متن چیزی نیست چون حرکات کره چشم سریعه پس میشه اینو درست گرفت و از طرفی هم کتاب گفته بسیاری از ماهیچه ها هر دو نوع یاخته را دارند. نه همه ماهیچه ها

[پرستو بابایی]

@Rnn
اوهوم بله درسته ممنونم

[فراموش شده]

@Rnn در هرکی یه گزاره۳ گفته است:

گزاره تحت تاثیر موقعیت ستیز و گریز ممکن است افزایش ورود پیروات به راکیزه در ماهیچه ی موثر در حرکت مو همانند ماهیچه ی ذوزنقه ای رخ دهد.

گزاره من فراموش نشه ببینم کی شاخ این گزاره رو می شکنه

[_ Reza _]

@Rnn
تحلیل من :
ماهیچه موثر در حرکت مو : صافه
ماهیچه ذوزنقه ای : اسکلتیه
موقعیت ستیز و گریز : افزایش ضریان قلب ( افزایش خون رسانی به ماهیچه قلبی / افزایش خون رسانی به ماهیچه اسکلتی ... با افزایش خون رسانی و فعالیت هرکدوم از اینا تنفس هوازی هم زیاد میشه یعنی میزان پیرووات بیشتری باید به میتوکندری سلول ماهیچه اسکلتی و قلبی وارد شه .. اما صاف اونجا غلطش میکنه بنظرم

[f.nalist]

فرهمند نیا علتش رو اینجور گفت

که به نظرتون چرا حس بینایی سازش پیدا نمیکنه
مگه نمیگیم اگه در معرض محرک ثابتی قرار بگیره دیگه نباید چیزی نمایش بده
گفت باید اینجور استنباط کنیم که همواره چشم برای نیفتادن این اتفاق حرکت تندی داره و چشم ثابت نیست و برای همین سازش پیدا نمیکنه
برای همین هم نیاز به تار ماهیچه ای تند فقط داره که این اتفاق رخ بده
یه دلیل دیگه هم که گفت این بود تا ما به چیزی نزدیک نگاه میکنیم چشامون زود خسته میشه و باید بهش استراحت بدیم و این یه ویژگی تند هستش

برام جالب بود