شروع یک نظام قدیمی

[Heydar Chanani]

سلام به همه رفقا.‌ امروز میخوام تا تمام درسا و تجربیاتی که گرفتم از سال کنکورم رو بنویسم ولی صد حیف که "کلمه" تابِ انتقالِ این حسرت و افسوسِ نهفته پشت این چندخط رو نداره ولی علی‌ایحال من مینویسم...

نکته خیلی خیلی مهم:
هرچی که در ادامه میخونید، صرفاً تجربه شخصی منه و ممکنه غیر علمی باشه و من هیچ ادعایی مبنی بر درست بودن این پیشنهادات ندارم

1. تو مشاوره نمون:
   اول کاری ترجیح‌میدم با این نکته شروع کنم. الان تابستونه و احتمالاً تو هم داری روش‌های مطالعه دروس مختلف رو میخونی، مصاحبه‌های رتبه‌برترها رو میبینی، ده ها مقاله در مورد اینکه "چگونه ساعت مطالعه خود را افزایش دهیم" مطالعه میکنی و از اینجور کارها...

خیلی هم عالی و دمت گرم داری که میخوای با یه شناخت نسبی وارد اين رقابت بشی، ولی یادت نره این مطالب حکم ‌گرم کردن قبل بازی رو داره، یه روز دو روز یه هفته سرچ کافيه براش سریع تر باید بیای تو بازی عقیبیم بابا. مثل من نشی که کل تابستون و پاییز و بخشی از زمستونت رو بذاری پای این پست‌های مشاوره ای و به خاطر همین نرسی درس بخونی ها. نکن این کارو

2. محدودیت هات رو بپذیر:
   اووووف آقا این خیلی مهمه. من به خاطر شرایط مالی، نتونستم کتاب تست بخرم، کتابخونه هم از نظر وقت و راحتی نمیصرفید برم، چاپ جزوه نکته‌وتست هم گرون درمیومد، و تنها راهی که داشتم اين بود که یا دستنویس جلو برم یا بی‌خیال مکتوب‌سازی بشم و با pdf به طوری که سوال تو گوشی خودم و جوابا تو گوشی دیگه و ویدیوهای حل‌تست کار رو پیش ببرم؛ که خب قطعاً با این شرایط نمیتونستم تمام مثلا ده مبحث ریاضی رو مسلط بشم ولی خب یه سه چارتایی که میشد شاید هم بیشتر، ولی خب من این محدودیت رو حاضر نشدم بپذیرم و تمام سال معطل این بودم که کتاب تست گیربیارم، و اتفاقی که افتاد این شد که این سه چهارتا مبحث رو هم از دست دادم

3.کمالگرا نباش( نه به قرطی بازی):
یکی از دلایلی که باعث میشد ساعت مطالعه‌ خیلیییی پایین داشته باشم، این بود که دنبال راه‌های خلاقانه و نوینی میگشتم تا هیچ تایمی حتی درحد یکی دودقیقه هم ازم تلف نشه و حداکثر استفاده رو ببرم و برا همین کل تایمم رو به اینکار مشغول بودم و درسی نمیخوندم. و یه چیز دیگه وسواسی هم نباش
من چندماه سعی کردم زمانِ خالصِ خالص درس خوندنم رو حساب کنم، در حدی که برگه از کشو هم میخواستم دربیارم زمان رو متوقف میکردم و استرس زیادی هم میداد بهم و اینکه پشت میز بشینم از نون شب برام واجب تر بود ولی در خرداد که به خاطر امتحانا ساعت مطالعه‌‌‌ی جهشی پیدا کردم با روی زمین نشستن خیلی بیشتر راحت بودم تا روی میز. غرض اینکه تایم هم میگیری وسواسی طور عمل نکن بهونه هایی مثل میز و صندلی هم متوقفت نکنن.

4.ترس برادر مرگه:
یکی از دلایلی که باعث میشد تردید داشته باشم در درس خوندنم، این بود و هست که خب من که خانوادم نمیتونن از نظر مالی حمایتم کنن، چطور برم شریف و از مخارج زندگی تو تهران بربیام. هرچندکه این یه نگرانیه معقولیه، ولی خب اینکه هنگام انتخاب رشته، خودم شریف رو انتخاب نکنم با اینکه کلا به خاطر درس نخوندنم، رتبم طوری نشه که بتونم شریف قبول بشم خیلی توفیر داره و واقعاً چون هیچوقت اون‌طور که باید شروع و ادامه ندادم یه بازنده ام.

5. نماد بازی؟! نه هرگز
   حاجی از تخیل بیا بیرون و مثل من نشو که با اینکه میدونست در حد قبولی شریف نیست مقدار و کیفیت درس‌خوندنش، ولی بسیار بسیار از اینکه خودم رو با این رویا سرگرم کنم لذت میبردم و حالت نشئه‌گی برام داشت فکر کردن به قبولی شریف، درحدی که حتی با کوچه‌و خیابونای شهرم خداحافظی میکردم، تو ولی واقعبین باش و تو توهم سیر نکن لطفآ

6. رشته‌شناسی: فریبنده، زیبا و کشنده

شاید سم ترین کاری که بشه سال کنکور انجام داد، تحقیق در مورد رشته های مختلف و بازارکارشونه. ببین من کل سال رو در مورد رشته‌های مختلف سرچ کردم، با بقیه حرف زدم کلیپ دیدم، ولی هییییچ حاصلی جز سردرگمی بیشتر، بی‌انگیزه ترشدن، و تهش هیچی قبول نشدن برام نداشت. چون تا دیگه تصمیم میگرفتم که آره درس میخونم به عشق قبولی تو این رشته، اطلاعات جدیدی میومد دستم که نه این رشته هم به دردم نمیخوره و فقط اضطراب الکی به خورد خودم دادم. پس تو دوست من جلوی خودت رو بگیر که سرچ نکنی در مورد رشته

7. گاهی برای شروع خیلی دیره:
   مثل من نباش، هروقت خواستم شروع کنم گفتم یعنی میرسم؟! ترسیدم نرسم گفتم بعداً و شروع نکردم. و این چرخه تا کمتر از ۲۰ روز قبل کنکور ادامه داشت و بدیهیه که اون زمان شروع کردن احتمال موفقیتش نزدیک صفره. البته گاهی هم که میخواستم شروع کنم دنبال یه روز رند و خاص برا شروع میگفتم بذار از مهر، بذار از بعد امتحانا، بذار از ۱۰۰ روز، بذار از عید، بذار هر وقت چترنجات اومد و اینطوری کل عمرمون رو بر باد دادیم.هعی

حالا که این همه حرف زدم، بذارید برداشتم از سبک درسا رو هم بگم بهتون حیفم میاد نگم.

8. تا سیر نشدی بلند نشو:
   زهر و دردی از این یکی کشیدم که نپرس. آقا توروخدا اگه از یه فصل یه ریزموضوعش رو هم بلد نبودی، نرو فصل بعدی
   من عاشق فصل یک فیزیک بودم و با تستاش خیلی حال میکردم منتها فقط دو تا ریزموضوعِ -سقوط آزاد- و -حرکت دو متحرک- رو مسلط نبودم و هر روز میگفتم به‌زودی روشون کار میکنم، و رفتم سر فصل‌های بعدی و آخرسر، تو کنکور اکثر سوالای فصل یک فیزیک از همین "حرکت دومتحرک" اومد که من بلد نبودم. حاجی من تجربش کردم نمی‌ارزه به افسوسش همین الان اوکیش کن

9. ریاضی: پسرِ درونگرا
   آقا ریاضی خوندن تو اون ۱۷ روز بعد نهایی تا کنکور، باعث نشد بتونم تستی تو کنکور حل کنم ولی یه چیز طلایی و شگفت انگیز رو بهم نشون داد
   اینکه ریاضی مثل یه پسر/دختر درونگراست، خودش خیلی آدم صاف و بی‌شیله پیله‌ایه، منتها اکثر افرادی که سمتش میان رو با ترسناک جلوه دادن خودش، پس میزنه و فقط به کسایی اجازه میده باهاش ارتباط بگیرن که صبور باشن و جا نزنن. در واقع یا باید رفیق فاب ریاضی بشی یا جایی برای تو در کنارش نیست
   البته اینکه نتونی هیچ تست ریاضی رو حل کنی طبیعیه، چون تو تموم این سالها فقط با سبک سوالات تمرینای کتاب آشنایی داری پس نگران نشو، یه دوسه تا ویدئو حل تست پست‌سر هم،بلافاصله بعد یادگرفتن مفاهیم ببینی و سعی کنی همراه و بعد معلم حل کنی خودت، قلقش میاد دستت که چطور دیتا استخراج کنی از صورت سوال. یادت نره آدم درونگرا زود با کسی نمیجوشه، ظاهر خشنش رو تحمل کن تا باطن اکلیلی اش را نشونت بده. راستی از آقا صادق ثابتی هم غافل نشید

10. شیمی؟ برگرد به دهم
    آقا اگه از دهم و یازدهم، تست کار نکردی خودت رو معطل دوازدهم نکن. فایده نداره سوالا ترکیبین، تا وقت هست برگرد و از دهم بیا جلو تا هرجا هم که رسیدی، رسیدی و سه هیچ جلویی از بقیه. از ما گفتن

و در آخر هم امیدوارم این نکته‌هایی که گفتم به دردت بخوره. ببخشید که خیلی طولانی شد
ریاضیا
تجربیا
دانش-آموزان-آلاء

[Marziehh]

سلام
ممنون از این که تجربیاتت رو در اختیارمان گذاشتی
هر جا که هستی موفق و پایا باشی

[f.nalist]

بالاخره توصیه های مفید تو حوزه تجربیات :))

[پنیرک]

زندگی (و به تبعش کنکور که بخشی از زندگیه) در اقیانوسی از احتمالات و شانس شناوره
درس و تراز و رتبه و همه‌چیت هم خوب باشه، بازم کنکور بخشی از زندگیه و هیچ‌وقت نمیشه پیش‌بینی‌ش کرد. چه بخوایم چه نخوایم، شانس هم تاثیر گذاره. خیلی هم تاثیر گذاره. بعضیا تاثیرش رو محسوس می‌بینن بعضیا نمی‌بینن. بعضیا شانس کمکشون می‌کنه و بعضیا خلافش.
من دیدم. پارسال دوازدهم بودم و در آماده‌ترین شکل ممکن، ولی ۳ روز قبل کنکور کرونا گرفتم و صبح کنکور با تب و قرص و شربت امتحان دادم.
خراب شد. ولی چه میشه کرد. زندگیه دیگه
یه کنکوریِ شکست خوردهِ پرمدعا هم باید دوباره بلند شه و ادامه بده.
این مهم‌ترین تجربه من بود. از دوازدهم و امسال که پشت بودم.

[Marziehh]

@Amin-Forouzan

[Heydar Chanani]

Marziehh سلام. لطف دارید وظیفه بود. قربان شما همچنین

[Heydar Chanani]

@Amin-Forouzan عجب چه تراژدی داشتین سال کنکورتون🥺
امیدوارم شیرینی موفقیت امسال، تلخی اون بیماری رو بشوره ببره🫂

[Marziehh]

Heydar Chanani
چه دعای قشنگی️