هرچی تو دلته بریز بیرون 3
-
سالها مرکز پرگار حوادث شده اند
تا از این دایره ها بال و پری یافته اند...کاش امتیاز داشتم میشد «درباره ی من»نوشت...
دیر شد دیگ،بگیر بخواب بچه و بچه ها
شب خوش همگی خدانگهدار:) -
سالها مرکز پرگار حوادث شده اند
تا از این دایره ها بال و پری یافته اند...کاش امتیاز داشتم میشد «درباره ی من»نوشت...
دیر شد دیگ،بگیر بخواب بچه و بچه ها
شب خوش همگی خدانگهدار:) -
سالها مرکز پرگار حوادث شده اند
تا از این دایره ها بال و پری یافته اند...کاش امتیاز داشتم میشد «درباره ی من»نوشت...
دیر شد دیگ،بگیر بخواب بچه و بچه ها
شب خوش همگی خدانگهدار:) -
@زمستان خوبه که میبینم نیستی. دیروز سه تا بودیم ولی خواسته ی تو امروز اینجا رو شلوغ کرد.
پ.ن: خوشحالم که دوستات خوشحالن
پ.ن2: مهدی اگه بود میگفت وقتتونو تلف نکنید برید درس بخونین. شبکه چهارم نبینید
پ.ن3: مهدی تو هم دوباره برمیگردی. مطمئنم -
Saram در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
glad اگ پسر باشه نمیگه عینک نزده فلان
دختره :|چرا عکس پروفایلش پسرونس
-
حتما بخونید
در حادثه کربلا با سه نمونه شخصیت روبرو میشویم.
️اول: حسین
حاضر نیست تسلیمِ حرفِ زور شود. تا آخر میایستد.
خودش و فرزندانش شهید میشوند.
هزینه انتخابش را میدهد
و به چیزی که نمیخواهد تن نمیدهد.
از آب میگذرد، از آبرو نه...️دوم: یزید
همه را تسلیم میخواهد.
مخالف را تحمل نمیکند.
سرِ حرفش میایستد.
نوه پیغمبر را سر میٔبرد.
بی آبرویی را به جان میخرد
تا به چیزی که میخواهد برسد️سوم: عمرِ سعد
به روایتِ تاریخ تا روز ٨ محرّم در تردید است.
هم خدا را میخواهد هم خرما،
هم دنیا را میخواهد هم آخرت.
هم میخواهد حسین را راضی کند هم یزید را.
هم اماراتِ ری را میخواهد، هم احترامِ مردم را.
نه حاضر است از قدرت بگذرد، نه از خوشنامی.
هم آب میخواهد هم آبرو.
دستِ آخر اما عمرِ سعد تنها کسی است که به هیچکدام از چیزهایی که میخواهد نمیرسد.
نه سهمی از قدرت میبرد نه از خوشنامیما آدمهایِ معمولی راستش نه جرات و ارادهِ حسین شدن را داریم،
نه قدرت و ابزار یزید شدن را
اما در درون همه ما یک عمر سعد هست!بیش از همه از عمر سعد شدن باید ترسید
پ.ن: خودم ک خیلی خوشم اومد؛ گفتم شایدبرای دوستان آلایی هم خوندنش خالی ازلطف نباشه..
شب خوش
-
چه خوب می بود اگر این امکان فراهم می شد که بتوان همه آنچه را در ذهن رخ می دهد، به همان دقت و همان سرعت روی کاغذ آورد. اما این یک ناممکن است.
برای همین انسان، انسانی که ذهنی چنان شتابنده و پرتپش دارد، در نوشتن دچار احساس غبن می شود از این که کمترین از آن انبوهه را هم نتوانسته است روی کاغذ ثبت کند.
اما چه توان کرد؟#محمود_دولت_آبادی
#سلوکپ ن : باید کتابش رو بگیرم کامل بخونم
شب خوش