شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم
-
پیروز وای ... دیوانه شدم تز دست دبیر ادبیات آلا . کاش عوضش کنن. یاد سخنرانی های شیخا تو مجالس میفتم. نه این خوباش که جدا یه چی بهت یاد میدن . نه ... از اوناش که بین هر کلمه به چرت میزنن . تهش هم خودشون نمیفهمن چی میگن ... :|
-
تعدادی استاد دانشگاه رو دعوت کردن به فرودگاه و اونا رو توی یک هواپیما
نشوندن و وقتی درهای هواپیما رو بستن از بلندگو بهشون اعلام کردن که:
این هواپیما ساخت دانشجوهای شما ست ..!
وقتی اساتید این خبرو شنیدن همه از دم اقدام به فرار کردن!همه رفتن به سمت در خروجی جز یه استاد که خیلی ریلکس نشسته بود ..!
پرسیدن : چرا نشستی؟ نگو که نمی ترسی!!
استاد با خونسردی گفت:
اگه این هواپیما ساخت دانشجوهای من باشه عمرا اگه روشن بشه -
یه بارم زنگ زدم دوستم خودمو آماده کرده بودم حسابی مورد عنایت قرارش بدم
یهو باباش گوشیو برداشت
گفت شما؟؟؟
حول شدم گفتم :من دوست دخترتون هستم
گفت :چیییییی؟
گفتم:من دختر دوستتون هستم
گفت :چیییی؟
یه نفس عمیق کشیدم محکم گفتم من همکلاسی دخترتون هستم
خندید قطع کرد گوشو به دوستم نداد