حس میکنم آدم اگه درونگراترین هم باشه
بازم
با مامانش حرف کم نداره واسه گفتن
Ansel
دیدگاهها
-
-
پیام هاتون با اکو تو ذهنم پلی میشه
-
Danial.al در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Ansel مگه چقدر بد بوده انتخاب واحدت
سه شنبه ها افتضاح️
اونم به خاطر آموزش دانشگاه نه من -
این بیکاری بین کلاس
ذره ذره میکشتت... -
از کوچیک ترین و اولیه ترین ویژگی های داشتن شخصیت تو آدما همین که تو یه مکان عمومی با صدای بلند تو گوشیشون فیلم نبینن...
-
این که همه چی بدون وی پی ان میاد ولی دایرکت ها نه
درس زندگی که اینستا میده
همیشه قرار نیست همه چی باهم اوکی باشه واست️ -
officer k
خواهش می کنم -
officer k در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
بچهها
صبح مایل به ظهرتون بخیر
کسی سایتی که با قیمت پایین (حالا منظورم قیمت مناسبه دیگه) جزوه پرینت بگیره میشناسه؟
ممنون میشم بگید =)))))
@دانش-آموزان-آلاء
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@فارغ-التحصیلان-آلاءنمیدونم الان جواب دادن بدردتون میخوره یا نه
ولی من از سایت راسل پرینت استفاده کردم خوب بود -
نه
یه بخشیش هم به خاطر اینکه بچه ها چشماشون آبی نی... -
من پیش از آن که خونت، روشن کند جهان را
رنگی ندیده بودم بالاتر از سیاهی...!:)))🖤
-
یکم از این طرف موافقم یکم از اون طرف...
ولی در کل
منی ک کنکور ندارم با دیدن یه سری عکس ها سردرد گرفتم
و حتی خیلی هاش سعی میکردم نبینم -
باگ کم حرف بودن با یه سری آدما کم اهمیت تو زندگی هم اینه که اگه سر یه موضوعی سرسنگین باشی و بخوای باهاشون کم کم فاصله بگیری فکر میکنن همه چی اوکیه و تو همون ادم قبلی...
-
دیگه یه جوری بلاتکلیف میزارن بچه های مردم
آدم نمیدونه چه جوابی بده بهشون -
والا روز اول ترم ۱ که خاطره خیلی خاص که بگم نداشتم
ولی ترم ۳ دو تا خاطره عجیب همون روز اول واسم به وجود اومد:|| به قولی خیلی طوفانی شروع کردماول اینکه ساعت ۸ و ده دقیقه تاکسی گرفتم برم(کلاسمون ۸ شروع شد)و از اونجایی که خیلی عجله داشتم سریع از ماشین پیاده شدم که برم یهو راننده بنده خدا گفت خانوم ببخشید کرایه رو حساب کردید؟(عجله داشتم خب،یادم رفت)
بعد حساب کردن و عذرخواهی سریع رفتم اونور خیابون که به ساختمون جدید دانشگاه سلام کنم ولی رفتم داخل دیدم عه چرا انقدر شبیه مدرسه است:///
گفتم ولش کن شاید مدلش رفتم تو سالن دیدم عه چرا انقدر پسر هست اینجا دانشگاه ما تا ترم قبل مختلط نبود(فرهنگیان)
اوناهم به شدتی که من از دیدنشون تعجب کرده بودم،تعجب کرده بودن
به هرحال اعتماد به نفس خودم حفظ کردم و گشتم دنبال پله تو سالن(چون کلاس های ما طبقه دوم و سوم بود)
و دوباره دیدم که عه اینجا کلا یه سالن و پله نداره
اونموقع بود که یخورده شک کردم و اومدم بیرون بعد تماس با دوستم که فهمیدم کلاس تشکیل شده و استاد اومده
اومدم بیرون و تابلو سردر ساختمونش که دیدم فهمیدم بله
من اومدم هنرستان پسرانه کنار ساختمون دانشگاه:)))همین دیگه
-
دیدار تو گر صبح ابد هم دهدم دست
من سرخوشم از لذت این چشم به راهی...:))
-
@Matrix در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
فکر می کردم فقط منم که علاقم به شیرینی بیش از حده.
منم هستم که احساس تنهایی نکنی
-
حوصله سر رفتن بده
کار داشته باشی و حوصلت سر بره از اون بدتر...پ ن:دِ پاشو دیگه:|||
-
چه شبیه کای پارکر بود
-
خب البته میتونه به خاطر نداشتن حالت عادی یه آدمی به خاطر مصرف هر چیزی باشه:||
-
@M-Tina
این دیدم یاد این یکی افتادم
میگه حالا من بلد نبودم بگم دوست دارم
تو با خودت نگفتی این چرا ساعت ۳ شب ازم میپرسه بنظرت چرا بعضی ماکارونی ها صافن بعضی ها شکلی
هرچی تو دلته بریز بیرون 5
هرچی تو دلته بریز بیرون 5
هرچی تو دلته بریز بیرون 5
هرچی تو دلته بریز بیرون 5
هرچی تو دلته بریز بیرون 5
هرچی تو دلته بریز بیرون 5
هرچی تو دلته بریز بیرون 5
هرچی تو دلته بریز بیرون 5
هرچی تو دلته بریز بیرون 5
♥شعردانه♥
هرچی تو دلته بریز بیرون 5
هرچی تو دلته بریز بیرون 5
هرچی تو دلته بریز بیرون 5
از روزای اول دانشگاهت بگو :)
اللهم عجل لولیک الفرج
هرچی تو دلته بریز بیرون 5
هرچی تو دلته بریز بیرون 5
هرچی تو دلته بریز بیرون 5
هرچی تو دلته بریز بیرون 5
هرچی تو دلته بریز بیرون 5