من که توی شهر سفیدم ولی میترسم برم مدرسه

mahsaaaaaa82
دیدگاهها
-
بازگشایی مدارس -
شعردانه
هر لحظه حالم بدتره تو این روزا
امروز اگه اینه که ای وای از فردا
دلگیرم از تموم دنیا فقط بیا
بیا که زندگیمو این دوری سوزوند
چه خاطراتی از تو پیش من جا موند
قصه غمگینمو جز تو کسی نخوند
بی هم میمیریم شبیه زنجیریم
یه لحظه دور از هم آروم نمیگیریم
بارون دیوونگی داره
عاشق که بی عشقش طاقت نمیارهتو بی من و من بی تو چی مونده از ما
بیا یه مرحمی بزار رو این دردا
نیستی و من دل تو دلم نیست فقط بیا
غرورمو هیچی بجز اشکت نشکوند
بهم بگو چی آخه چشماتو ترسوند
بی تو واسه نفس کشیدن هوا نموند
بی هم میمیریم شبیه زنجیریم
یه لحظه دور از هم آروم نمیگیریم
بارون دیوونگی داره
عاشق که بی عشقش طاقت نمیاره
بی هم میمیریم شبیه زنجیریم
یه لحظه دور از هم آروم نمیگیریم
بارون دیوونگی داره
عاشق که بی عشقش طاقت نمیاره
اهنگ گرشا رضایی
فیلم ماهورا -
" مشاعره "@Saahaar ما را همه شب نمی برد خواب
ای خفته ی روزگار دریاب -
" مشاعره "mrf روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خواست
وندر طلب طعمه پر و بال بیاراست -
کی کِی تولدشه@محمد-حسین-81 گذشت ولی مبارک
-
شعردانه
-
شعردانه
-
شعردانه
گر بگویم که تو در خون منی بهتان نیست
حاصلی از هنر عشق تو جز حرمان نیستآه از این درد که جز مرگ منش درمان نیست
این همه رنج کشیدیم و نمی دانستیم
که بلاهای وصال تو کم از هجران نیست
آنچنان سوخته این خاک بلاکش که دگر
انتظار مددی از کرم باران نیست
به وفای تو طمع بستم و عمر از کف رفت
آن خطا را به حقیقت کم از این تاوان نیست
این چه تیغ است که در هر رگ من زخمی ازوست
گر بگویم که تو در خون منی بهتان نیست
رنج دیرینه ی انسان به مداوا نرسید
علّت آن است که بیمار و طبیب انسان نیست
صبر بر داغ دل سوخته باید چون شمع
لایق صحبت بزم تو شدن آسان نیست
تب و تاب غم عشقت دل دریا طلبد
هر تنک حوصله را طاقت این طوفان نیست
” سایه ” صد عمر در این قصه به سر رفت و هنوز
ماجرای من و معشوق مرا پایان نیست
هوشنگ ابتهاج
-
شعردانه
من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو
پیش من جز سخی شمع و شکر هیچ مگو
-
شعردانه
تا کی روم از عشق تو شوریده به هر سوی
تا کی دوم از شور تو دیوانه به هر کوی
-
شعردانه
گفته بودی که چرا محو تماشای منی
آن چنان مات که حتی مژه بر هم نزنیمژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی -
شعردانه
چون درد عاشقی به جهان هیچ درد نیست
تا درد عاشقی نچشد مرد مرد نیست -
شعردانه
تا در تو نظر کردم رسوای جهان گشتم
آری همه رسوایی اول ز نظر خیزد“عطار”
-
شعردانه
بیهوده مگو که دوش حیران شده ای
سر حلقه ی عاشقان دوران شده ایاز زلزله و عشق خبر کس ندهد
آن لحظه خبر شوی که ویران شده ای …“شفیعی کدکنی”
-
شعردانه
ماجرای من و تو، باور باورها نیست
ماجراییست که در حافظه دنیا نیستنه دروغیم نه رویا نه خیالیم نه وهم
ذات عشقیم که در آینه ها پیدا نیستتو گمی درمن و من درتو گمم باورکن
جز دراین شعر نشان و اثری ازما نیستشب که آرام تر از پلک تو را میبندم
بادلم طاقت دیدار تو تا فردا نیستمن و تو ساحل و دریای همیم اما نه!
ساحل اینقدر که درفاصله با دریا نیست…“محمد علی بهمنی”
-
شعردانه
ماییم و شب تار و غم یار و دگر هیچ
صبر کم و بی تابی بسیار و دگر هیچ …!“عرفی شیرازی”
-
شعردانه
تو چه دانی که چه ها کرد فراقت با من؟
داند این آنکه ازین غم بود او را قدریغم هجران تو ای دوست، چنان کرد مرا
که ببینی نشناسی که منم یا دگری؟“عراقی”
-
" مشاعره "mrf یک نفر آمد صدایم کرد و رفت در قفس بودم، رهایم کرد و رفت
-
شعردانه
-
هرچی تو دلته بریز بیرون 4عاغا چرا اینجوری شده
من ندوست عادت ندارم بش