+مهدی نگو توهم مثل من میگفتی بذار کنکور تموم شه زندگی میکنم
بذار کنکور تموم شه اینکار میکنم
فقط تموم شه
...
چرا قشنگ ترین روزای زندگیمون رو داره اینقدر راحت خراب میکنیم
از سن ۱۸ سالگی تا ۶ آذر۹۸ زندگی نکردم
دقیقا تو این سن ابوالفضل هم اوضاع قلبش خوب بود
مقصر کنکور هست؟
مقصر نظام اموزشی ایران؟
ن مقصر فقط خودمونیم
کنکور اولین قدم زندگی هرکس هست
پزشکی،مهندسی ،وکالت و....
از کنکور هرکدوم سخت ترن
+پس مهدی کسایی ک عمومی هم میخونن
بگن بذار این هفت سال تموم شه بعد زندگی کنم؟
بذار این مشکلم تموم شه بعد زندگی کنم
اما اصلا متوجه نخواهیم شد ک ثانیه ب ثانیه عمرمون داره میگذره
روزی ک متوجه شدم من از بچگی دچار بدترین اگزما ک ب قول پزشکم خیلی باید بد شانس باشی ک دچار بشی هستم
تا چندروز ب شدت حالم خراب بود
ب خودم گفتم:مگه من چقدر زنده هستم ک تاآخرعمرم باید بااین اگزما زندگی کنم
هیچ وقت زندگی اونی ک ما میخوایم نمیشه
هیچ وقت همه شرایط مهیا نمیشه
پس باید زندگی کنیم
پ.ن:ب شدت دختر افسرده ای بودم و هنوز دارم ب دوش میکشم این افسردگی رو
اما تمام تلاشم میکنم ک زندگی کنم
زندگی ک شاید یک ساعت دیگه
شاید یک ماه دیگه
شاید چندسال دیگه واسه همیشه تموم شه
برای خودمون از کنکور غول نسازیم
کنکور هم یک مرحله اززندگی هست
تمام روزامون رو زندگی کنیم
قبل ازاینکه ی روز دیگه ۲۴ساعت رو زندگی نکنیم
فقط نفس نکشید
MaryaM._.sh
دیدگاهها
-
-
برای هیچ کس مهم نیست تو چجوری شباتو صبح میکنی،
پس بذار هرکی هرچی دلش میخوادپشت سرت بگه
و توواسه خودِ لعنتیت زندگی کن
و از هرلحظش لذت ببر
عمر تو اینقدر طولانی نیست ک بخوای نگران این چیزای بیخود باشی
آخرش خودتی و خدای خودت
....
سال اول موندن پشت کنکور و بعد سه ماه متوجه شدم من منابعی رو خریدم ک ب درد هیچی نمیخورن
منابعی ک الان نمیدونم حتی کجا هستن
اون تایم افسردگی من شروع شد
اون دختر درسخون نابود شد
میدونی فقط میترسیدم
میترسیدم فرداکنکور همه بگن دیدی نتونست
دیدی این همه باباش گفت دختر من میدونم پزشک میشه و نشد؟
الان دوسال میگذره
هرصبح همین حرفا تو ذهنم تکرار میشد
افسردگی ک دیگه از اتاق نمیومدم بیرون
منی ک روزی ده ساعت میخوندم با کلی ذوق و شوق حالا دیگه هیچی ازم نمونده بود
حتی دیگه باخانوادم غذا نمیخوردم
سعی میکردم واسه رهایی از افکار بیشتر اوقات بیروت بادوستام باشم
واسه چی؟واسه کی دست ب تباهی خودم زدم؟
واسه آدمایی ک الان بیشتر از یکسال هست ندیدم شون
واسه آدمایی ک اگه من بمیرم حتی شاید واسم ناراحت نشن
واسه آدمایی ک حتی یک بار از حال من خبر نگرفتن...
ارزش ندارن
خیلی چیزا ارزش حتی ناراحت شدن ندارن ن
و تصمیمم رو گرفتم
تصمیمی ک بدتر بهم ضربه زد -
تصمیم گرفتم و پذیرفتم
مریم شهیدپور شکست خورد
دی ماه بود
ی روز سرد زمستونی اقلید
آره میفهمی مریم شکست خورد
اولش کلی گریه کردم
ولی من مجبور بودم ب قبول
اما کاش قبول نمیکردم
کاش ادامه میدادم
چرا ب آخرش فکر کردم؟
چرا ب آخر چیزی فکرکردم ک هنوز نرسیده بود
چرا؟
چرا ب جای تلاش و ادامه مسیر
دل خوش کردم ب سال آینده
من حال رو ازدست دادم واسه آینده ای ک نیومده بود
این چرخه یک سال دیگه هم تکرار شد بله
من عادت کردم ب شکست
وشاید بدترین تصمیم زندگیم
اینقدر بد ک هنوز خودم سرزنش میکنم
اینقدر بد ک هنوز هضم نکردم چ بلایی سر خودم آوردم
+مریم
_جانه دلم
+بافکرکردن ب گذشته و حسرت خوردن چیزی درست میشه؟
گذشته برمیگرده؟
_ن
+پس آینده رو بساز
گذشته روفراموش نکن
گذشته رو تکرار نکن
از گذشته تجربه کسب کن
ب قول
صوفی
ب نتیجه فکر نکن
فقط هرروز و هرروز واسه رسیدن ب هدفت تلاش کن -
باید از اینجا برم
راستش بخوای دلم نیومد عکسایی ک ب عشق تاپیکم گرفته بودم و نذارم
از تجربه تلخ زندگیم
از تصمیمات اشتباه زندگیم
نگم و برم...
ممنونم از تیم آلا و آلایی های دوست داشتنی
شاید گاهی بداخلاقی کردم ببخشید
حلالم کنید
شاید هنوز حتی نتونستم ب۵۰ درصد از حرفام و تجربیاتم از گذشته عمل کنم
اما امیدوارم آینده رو بسازم
امیدوارم آیند اونی بشه ک میخوام و رویاش رو دارم
...
آلایی های عزیزم موفق باشید
و بهترین هارو براتون آرزومندم -
نمیدونمـ چیـ شد
شاید از دلگیریـ بود کـ تصمیمـ بـ رفتنـ گرفتمـ
شاید...
ولیـ فکـ کنمـ نیازهـ...
Virus خودتـ میدونیـ کجایـ زندگیمیـ
بانو اگهـ روزیـ دختر دار شدمـ
دخترمـ رو مثـ مادر شما تربیتـ میکنمـ
چـ باشمـ چـ نباشمـ فراموشتونـ نمیکنمـ هیچـ وقتـ
دکتر نویسندهـ انجمنـ
ققنوس اسمتـ کـ میادتا اعماقـ وجودمـ درد رو احساس میکنم
از دیشبـ موندمـ چیـ بگمـ
فقط ازخدا میخوامـ بهترینـ هارو براتـ رقمـ بزنهـ
reihann دختر مهربونـ و خواهریـ خودم
موفقیتتـ رو ازخدا میخوامـ
اکالیپتوس امیدوارمـ همیشهـ اینقدر با ذوقـ باشید
واینـ همهـ رنگـ تو زندگیتونـ جاریـ باشهـ مثـ نقاشیـ هاتونـ
Mahdyyy پسر مهربونـ
از خدا بهترینارو براتونـ آرزو میکنمـ
dlrm بابتـ همه حرفاتونـ
همه کمکاتونـ
همیشهـ ممنونمـ ازتونـ
@M__saDra__b شیمیـ دانـ انجمنـ
بمونهـ براتـ تاابد∞
marylb فرشتهـ مجهولـ
عشقـ بابا
امیدوارمـ همیشهـ خندهـ رو لباتونـ نقشـ ببندهـ
@Mah-s امیدوارمـ روزیـ شاهد این باشمـ کـ نتیجهـ تلاشـ هاتونـ اونیـ شدهـ کـ خودتونـ میخواستید
@Milad91 ازخدا میخوامـ زندگیـ تونـ همونـ جوریـ پیشـ برهـ کـ خودتونـ دوسـ دارید
Flight ایشاا...امسالـ پزشکیـ قبولـ شید
وهرچهـ زودتر پسرخالهـ تونـ سلامتیـ شونـ رو بـ دستـ بیارنـ
nwh91 خیلیـ روزایـ خوبیـ کنارشما تو انجمنـ داشتمـ
دلتـ شاد
@رُزِعــآبیـ امیدوارمـ تااخر مسیر رو طیـ کنید و نتیجهـ تلاشـ هاتونـ بشهـ همونیـ ک خودتونـ میخواید
صوفی صوفی جانمـ
خیلی بهمـ کمکـ کردی خودمـ و کمالـ گرابودنم رو بیخیالـ شمـ
بـ قولـ صوفی بیخیالـ نتیجهـ
امروز رو واسهـ رسیدنـ ب هدفاتـ سختـ تلاشـ کنـ
اینمـ از خانوادهـ کوچیکـ منـ تو انجمنـ آلا
خانوادهـ منـ همیشهـ برامـ میموننـ چـ باشمـ چـ نباشمـ
منـ دختر رنگیـ رنگیـ انجمنـ میمونمـ
وهیچـ کسـ حقـ ندارهـ جایـ دختر رنگیـ رنگیـ رو تو انجمنـ بگیرهـ
میدونمـ حسودمـ
برمیگردمـ
شاید زود
شاید دیر
اما میامـ
پایدار باشیـ آلا∞ -
امشب،اولین شب عمرت رو میگذرونی
سال ۹۹ تا قبل از تو سال خوبی برای هیچ کدوممون نبود
اما ب دنیا اومدنت همه چیز رو قشنگ کرد
میگن ته چهرت شبیه من هست
پس قراره خیلی خوشگل بشی
میدونی ب چی فکر میکنم امیر حسین جانم
داستان زندگی تو قراره چجوری باشه؟
الان ک دارم برات مینوسم،داستان زندگی دختر عمه ت پراز درد،سختی،عشق،شکست و..
میدونی امیرحسین ب دنیا اومدن خیلی سخته ویک بار نیست
هنوز وقتی یادم میفته دیشب مامانت چقدر حالش بد شد کل وجودم پراز ترس میشه
سخت اما زیبا
اینقدر زیبا ک امروز خوشحالی و امید رو میتونستم تووجود همه نزدیکات حس کنم...
میدونی امیر حسین
خیلی خواستم گذشته رو پشت سر رها کنم
مریم گذشته رو تمومش کنم
ب امید آینده،حال رو زندگی کنم
اما نتونستم...
اخه سخته ن ؟
و تو میتونی درکش کنی
اما تو ب دنیا اومدی
بااینکه برادر یاخواهرت ازبین رفت
(امیر حسین ی قل دیگه داشت ک قلبش تشکیل نشد وب روشivfبعداز از ده سال ب دنیا اومد)
دقیقا مثل من
میدونی عمه فاطمه بخاطر آجی زهرا منو نمیخواست
عمه فاطمه وقتی من رو باردار بود ب هر روشی سعی کرد من بمیرم اما نشد
حتی باورت میشه من خفه شده بودم موقع تولد
اما سخت واسه ب دنیا اومدن جنگیدم
دقیقا مثل تو
تو متولد شدی
منم متولد شدم
دوباره هم میتونم متولد بشم ن امیر حسین؟
میدونی امشب چ قولی ب خودم دادم
وقتی خوندن یاد گرفتی و خواستی واسه اولین بار برام بخونی
این متن رو نشونت بدم
برام بخونیش
و ازم بپرسی داستان زندگیت چی شد؟
واون موقع توی گوشت زمزمه کنم
تونستم دوباره ازنو متولد بشم
و
داستان زندگیم اونی شد ک توفکرم بود.
1399.12.28
1:38
-
اینقدر برام دعا کردید
اینقدر مدیون تون هستم تاابد
ک نمیدونمچجوری حتی بیان کنم
خداروشکر ریه ابوالفضل اصلا درگیر نشده
و خفیف هست
و دکتر براش دارو نوشته و دکتر قلبش دیگه باید اجازه ترخیص بده
ممنونم بابت همه چیز
ممنونم بابت همه دعاهاتون برای ابوالفضلم -
حالا ک رسیدیم اینجا
شما میدونید برادر من تنها بیمار و تنها اطفال پیوند قلبی نیست
این سال ها با مورد های زیادی از پیوند کبد و قلب روب رو شدم
از پسر بچه هایی ک تازه مامان و بابا میگفتن والا توی لیست قلب بودن
از دوبرادر یکساله ک درعرض شش ماه مادر وپدرشون متوجه میشن هردو مبتلا ب بیماری کبد و الان تو لیستپیوند
از پسر بچه کوچولویی ک برای دایی م میگفت من با قلب مصنوعی و زیر دستگاه زندگی کردم والان قلبم پیوند شده
از نانای قشنگ دوساله ک یکبطن نداره ک بعد چهار عمل یکم ک سنش رفت بالا ب تشخیص دکتر باید پیوند بشه
ن تنها بیماران پیوندی
بیماران سرطانی
و هزار بیماری دیگه کحتی ما تاحالا ب گوشمون نخورده
تصمیم گرفتم هرشب براشون دعا کنم
چون خدا گفتن با زبونی دعا کن کگناه نکرده باشی
وبی شک این بیماران نیازمند تک تک دعاهای ماهستن
اقای دکتر مهدوی فوق تخصص قلب
دکتری ک ب معنای واقعی دکترهستن
دکتری ک هیچ مطب شخصی نداره و هیچ ویزیتی از بیمارانشون توی بیمارستان دریافت نمیکنن و علم این پزشک ک هنوز درآمریکا مشغول ب تحصیل هستن
و ب دستور این پزشکهیچ بیمار کرونایی وارد بخش کرونایی نمیکنن
مثل ابوالفضل
اما ی اتاق کاملا شخصی ک حتی مادرم اجازه نداشت بیاد دم در اتاق
اما پرستارهامعمولی میومدن برای دارو
و مهم تراز همه اجازه ندادن مادرم رو از ابوالفضل جدا کنن
اما دو روز پیش دکتر ب داایی م از فرشته خانم کوچولویی صحبت کرده بود ک با وجود بیماری قلبی(دقیقا مطمئننیستم تو لیست پیوند باشن یا ن)ک الان مبتلا ب کرونا شدن و یکم اوضاع خوبی ندارن
خالی از لطف نیست
برای همه بیماران دعا کنیم
مخصوصا فرشته هایی ک ب کرونا مبتلا میشن با وجود بیماری زمینه ای
بازم از همه تون ممنونم -
reihann
ممنون عزیزم از دعوتت
1.دختر ب شدت بداخلاقی هستم
2.احساسم صفر و همیشه براساس عقلم تصمیم میگیرم ن احساس
وهمینم باعث شده توخونه حرف اخر رو من میزنم
3.ب شدت عاشق خودم هستم
4.اغلب باکسی حرف نمیزنم
5.ب شدت خوش خنده و از خنده بقیه خندم.میگیره
ب طوری ک اگه ی نفر بخنده خندم میگیره
مخصوصا پسر اخه بنظرم پسرا خیلی قشنگ میخندن
6.عاشق داداشم هستم
همیشه گفتم دنیا و ادماش ی طرف داداش منم ی طرف
7.ب شدت تو زندگیم سختی کشیدم
8.بهم میگن خیلی مغرور هستی و خودم تا حدودی قبول دارم مغرور
9.هیچ وقت بی ادبی و زبون درازی نکردم جز:
سرکلاس زبان فارسی
دبیر از اول سال گیر داد بهم و گفت کاری ندارم درسخونی اذیت کنی جات بیرون کلاسه
دبیر امتحان های نوبت اول رو آورده بود سرکلاس
و تصحیح میکرد(ب نظرم اصلا جاش نبود سرکلاس این کار)
ب هرکس میگفت چر اینو اشتباه نوشتی
رسید ب من ی اشتباه خیلی الکی ازم گرفت
منم برگشتم گفتم بلد نبودم ننوشتم شما نمره تو کم کن:-
اونم گفت مشکل از دبیرا و مدیرهس بهت پرو بال دادن زبون دراز شدیکشیدم
منم گفتم میدونم:-
10.ب شدت ادمبداخلاقی قانونمند
11.مهربونم اما کسی اذیتم کنه دیگه جوابش رو نمیدم تو مجازی
تو دنیا واقعی هم فقط میشه ی سلام وتمام
12.بهم میگن لوس و نازک و نارنجی هستی اما اصلا قبولش ندارم
13.همیشه حرف حرف خودمه
وکاری رو انجام میدم ک خودم میخوام
14.ب شدت تا سال چهارم دختر خوشگذرونی بودم
اما الان ب شدتشدت گوشه گیر
15.ب بچه ها علاقه ای ندارم جز پسرخالم
16.ب شدت دختر ولخرجی هستم توهمه مسائل
17.عاشق لیتو هستم
ویکی از فانتزی هام اینه برم کنسرتش
18.عاشق ریاضی و فیزیک هستم
19.عاشق رنگ مشکی هستم
20.عاشق شهربازی و بازی مجازی هستم -
تبریکـ میکنم
امیدوارمـ درتمامـ مراحل زندگی موفق باشید
مخصوصا کنکور -
طي يك ماه اینده تو ميتوني
يك ماه درحال تلاش باشي
یا يك ماه در حال بهونه تراشي براي تلاش نکردن -
دیشب ی بغض لعنتی گلوم رو گرفته بود
دو شب استرس و پشیمونی داغونم کرده بود
ماتو شهرستان پنج تا شهید گمنام داریم
این چند سالی ک خاک شدن اینجا من هیچ وقت نرفتم
حتی زمانی ک زندگی میکردم
وااسه کنکور اومدم شهر خودمون
دلم بد گرفته بود
همش تو ماشین ب فردای سیاهم فک میکردم
رسیدیم خونه
مامانم گفت میخوام برم قبر شهدا
+مریم میای؟
-ن مامان
+مامان فقط پیشنهاد میکنم بیا
مطمعن باش آروم میشی
اما اگه دلت میخواد
-باشه
بیخیال همیشه پاشدم و ی مانتو پوشیدم ورفتم
منی ک ظاهرم مهم بود حالا دیگه هیچی اهمیت نداشت
رسیدم
پنج تا شهید گمنام
و این شهید ک حتی نمیدونم اسمش چیه
کشیده شدم سمتش
اول ی زیارت کردم و دوباره رفتم کنارش
بی اختیار شروع کردم ب اشک ریختن
اما دل لعنتی من مگه آروم میشه
ازشانس خوب من ب جشن واسه روز دختر بود و دقیقا کنار قبرشهدا جشن
صدای اهنگ بلند شد
الان وقتش بود
شروع کردم با صدای بلند گریه کردن
باتمام وجودم گریه کردم
فقط ی جمله
کمکم کن قوی باشم
عجیب اروم شدم
دیشب ب زور خوابم برد
وهمش نگاش میکردم
شاید خودمو کنار این شهید ی جورایی پیدا کردم
بااینکه اصلا آدم مذهبی و باحجابی نیسم
قشنگ حس کردم خدا و شهیدا واسه همه ادمان
حتی ما آدم بدا:-) -
موقعیتی رو قضاوت نکن
ک تجربه اش نکردی...
-
استان فارس.شهرستان اقلید(حاجی آباد)
-
اهمیتی نداره ک چ شکلی هستی
تومیتونی قد بلند،قدکوتاه
یاچاق یا لاغر باشی
زشت باشی یا جذاب باشی
تومیتونی سیاه پوست
زردپوست
یاسفید پوست باشی
اهمیتی نداره!
چیزی ک اهمیت داره
اندازه قلبت
وقدرت شخصیتت هست -
sandiiii وای خدا
خیلی خندیدم
منم تا پارسال دنبال همین چیزا بودم
میگفتم سال نو
بعد میگفتم م روز تولدم
ی مدت دیدم هیچ مناسبتی
تاریخ خوشگلی نیس
رفتم تو کریسمس -
Yeki Haleto Bad
یکی حال تو بد کنه
یهو بزنه گوشیشو قطع کنه
حتی دلش نخواد بشینه یکمی باتو صحبت کنه
کو اون همه عشق دلی
پ.ن:بعد مدت ها ی آهنگ خوب -
مهم نیست الان چقدر درد ميكشي
يه روز به عقب نگاه ميكني
ومیفهمي مبارزاتت زندگیتو به بهتر تغيير داده.
روزمرگی های یک دختر کنکوری👩🏻⚕️🍭
روزمرگی های یک دختر کنکوری👩🏻⚕️🍭
روزمرگی های یک دختر کنکوری👩🏻⚕️🍭
روزمرگی های یک دختر کنکوری👩🏻⚕️🍭
هرچی تو دلته بریز بیرون 4
موسیقی کده🎵
روزمرگی های یک دختر کنکوری👩🏻⚕️🍭
ب دعاهاتون احتیاج دارم
ب دعاهاتون احتیاج دارم
چالش 20 حقیقت
شب یلدای انجمن + یه خبر !
انگيزه
خــــــــــودنویس
نوشته های با ارزش
خــــــــــودنویس
نوشته های با ارزش
شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم
موسیقی کده🎵
موسیقی کده🎵
انگيزه