آلاخونه

علائم سرماخوردگی دارم
واقعا شوخی مسخره ای

«معین دهاز؛ نباید می‌ماندیم»
....

« خیالم را بکار.
شاید روزی شکوفه‌اش را به هیزم نیمه‌سوخته‌ام پیوند زدی و من دوباره سبز شدم.»

«چند بار شده که آدم‌ها دست به قلم یا ساز ببرند، چون نمی‌توانستند ماشه را بکشند؟!»

گم کرده‌ام زمان و مکان را در این هوا

یک‌سو امید و شوق، سوی دگر ملال
در من دو روح خسته، دو سرد و دو آشنا

با خویش در نبرد، میان شک و صلح
.....

از وقتایی که اینترنت ضعیف و همه چی هنگ می‌کنه و قاطی میشه خوشم نمیاد

دلم کافه خواست
این موقع شب آخه ....

@هویججج به نظر میرسید کافه خلوت و دنج باشه ... ️

ramses kabir

@هویججج چه قشنگ ...

سلام چطورید خوبی ؟
یهو امشب یادت افتادم ...
ramses kabir@

کاش یکی پیدا میشد
یکی که بشناسم
یکی که بشه باهاش صحبت کرد یکی که بخواد صحبت کنه
این روزا عجیب حوصله برای شنیدن قصه آدما های دور دارم ....

آخ عجیب دلم میخواد با ادم های قدیمی صحبت کنم ...
حرف زدن باهاشون خوشایند بود ...

صبرش تموم شد
دید دارم خیلی گند میزنم میدونی
پنج هفته است دیگه خیلی انصافا
روزی شیش ساعت
خنده ام میگیره
انگار اون آدم با اون توانایی های که می‌دونه که می‌تونه رو یه جا خاک کردن الان مرده متحرک گذاشتن به جای اون داره زندگی می‌کنه
خسته نباشم

من از دوباره کنکور دادن متنفرم
و من دوباره تو شرایط قبلی چند سال پیش قرار گرفتم
و این افتضاح

توانایی این دارم برای این لحظه خودم شدیداً گریه کنم
ولی حتی دلم نمیخواد اشک بریزم
اوکی تابستان خوبی بود
تموم شو دیگه

من نمی‌خواهم درمانم اسیر
صبح وقتی که هوا شد روشن
هرکسی خواهد دانست و بجا خواهد آورد مرا
که در این پهنه‌ور آب،
به چه ره رفتم و از بهر چه‌ام بود