ماشین روی اسفالت های ترک خورده از سرما به خود میلرزید تکانش ذهنم را تکان میداد و افکار ته نشین شده ام را باز به رو می آورد خاطراتی از یک سال پیش.نه!دو سال پیش شایدم ده سال پیش و شاید هزاران سال پیش
خاطراتی مخلوط با حس های گم شده بین حس های دیگر
به گذشته خود از پشت شیشه بخار گرفته نگاه میاندازم جنگ همه چیز را نابود کرده است
بعد از جنگ حس بینایی ام را از دست دادم دیگر زیبایی پرنده در حال سرسره رفتن روی ابر ها را نمیدیدم حتی ارزو هایم نیز پشت بخار گم شده اند
حس بویایی هم مثل پیر زن ها غر غر میکرد بوی خاک خیس بعد از باران از یادم رفته است
ولی حس شنوایایی ام تقویت شده است به خوبی میتوانم صدای گریه مادران پی فرزندان کشته شده در جنگ را میشنوم صدای کر کننده تیر را میشنوم که دل عاشق هوا را میشکافت و پیش میرود
.......
«بخشی از داستان تلی از خاک از خودم»
Sorna2
دیدگاهها
-
-
بی تو ، مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم !در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچیدیادم آید که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیمساعتی بر لب آن جوی نشستیم
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشه ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگیادم آید : تو بمن گفتی :
ازین عشق حذر کن !
لحظه ای چند بر این آب نظر کن
آب ، آئینة عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است
باش فردا ، که دلت با دگران است
تا فراموش کنی ، چندی ازین شهر سفر کن !با تو گفتنم :
حذر از عشق ؟
ندانم
سفر از پیش تو ؟
هرگز نتوانم
روز اول که دل من به تمنای تو پَر زد
چون کبوتر لب بام تو نشستم
تو بمن سنگ زدی ، من نه رمیدم ، نه گسستم
باز گفتم که : تو صیادی و من آهوی دشتم
تا به دام تو درافتم ، همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم
سفر از پیش تو هرگز نتوانم ، نتوانم … !اشکی از شاخه فرو ریخت
مرغ شب نالة تلخی زد و بگریخت !
اشک در چشم تو لرزید
ماه بر عشق تو خندیدیادم آید که دگر از تو جوابی نشنیدم
پای در دامن اندوه کشیدم
نگسستم ، نرمیدمرفت در ظلمت غم ، آن شب و شبهای دگر هم
نه گرفتی دگر از عاشق آزده خبر هم
نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم !
بی تو ، اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم -
Mahsa Ss چون تاریخشون ضعیفه سورنا اسم سردار ایرانی بود
-
آقایان و خانوم ها من هم میخوام از انجمن برم اینبار دیگه تصمیم جدیه زیاد حوصله تایپ ندارم که مثل بقیه تک تک چیز میز بنویسم فقط همینکه :موفق باشید
-
negaarin ممنون
(توجهی به اینکه با او نیستند نمیکند و چشم بسته تایپ میکند) -
revival والا من ببله تورکی ده مثل اشیدمیشدیم بنی هش یرده گورممیشم
-
حرف از مسواک شد یه سوال:هر روز مسواک میزنید؟
-
astronautsarah خب اره
خیلی حس عجیبیه وقتی یکی رو پیدا میکنی که اونی رو دوس داره که تو دوس داری -
@m-bahrami1378 نه بابا من اعتبارم نمیرسه بدم
-
اقا اگه این چشمه اونو که ماداریم چیه -
نه اینقدا هم بی ملاحظه نیستم الان یه کام متزلزله ممکنه طی یه حرکت غافلگیرانه بپره
-
شما هم وقتی از یه آهنگ خوشتون میاد انقد گوش میدید تا حالتون بهم بخوره؟
-
من چرا اکانتم از دست رفت؟
-
SenatOr والا من خودم ترکم ترکیه استانبولی رو نمیفهمم
-
Sorna2 گوش بدید صفا کنید
-
revival مکارم نسخه 2
-
revival منم کوچکتونم نهم (از دهه هشتادی بودنش صورتش سرخ میشود و در گوشه اتاق کز میکند)
-
اقا چرا فکر میکنید من خیلی بچم به خدا اینطوری نیس فوقش دو سال بزرگتری
-
@m-bahrami1378 اعتراض هیچ نتیجه ای نداره
-
revival بی بی ترکیه
خــــــــــودنویس
♥شعردانه♥
هرچی تو دلته بریز بیرون 2
هرچی تو دلته بریز بیرون 3
هرچی تو دلته بریز بیرون 2
هرچی تو دلته بریز بیرون 2
هرچی تو دلته بریز بیرون 2
هرچی تو دلته بریز بیرون 2
هرچی تو دلته بریز بیرون 2
هرچی تو دلته بریز بیرون 2
هرچی تو دلته بریز بیرون 3
هرچی تو دلته بریز بیرون 2
هرچی تو دلته بریز بیرون 3
هرچی تو دلته بریز بیرون 2
هرچی تو دلته بریز بیرون 2
هرچی تو دلته بریز بیرون 2
هرچی تو دلته بریز بیرون 2
هرچی تو دلته بریز بیرون 2
هرچی تو دلته بریز بیرون 2
هرچی تو دلته بریز بیرون 2