سلام میشه معنی ایناییو که مینویسم بگین،؟
1برآنچه میگذرد دل منهکه دجله بسی/پس از خلیفه بخواهدگذشت ازبغداد
این یکی منظور از مصرع دوم چیه؟
2میترسم از خرابی ایمان که میبرد/محراب ابروی تو حضورنماز من
3باد خاکی ز مقام تو بیاورد وببرد/آب هر طیب که در طبله ی عطاری هست(طبله یعنی صندوقچه)
4شکوه سلطنت و حسن کی ثباتی داد/ز تخت جم سخنی مانده است و افسر کی(افسر کی یعنی تاج پادشاهی)
تواین بیت دوان ینی چی؟؟؟معنیشو نمیخام
5سرانجام گفت ایمن از هر دوان /نگردد مرا دل نه روشن روان
منظوربیت بعدی چیه؟؟
6اسمان کشتی ارباب هنر میشکند/تکیه آن به که براین بحرمعلق نکنیم
7گویند تمنایی از دویت بکن سعدی/جزدوست نخواهم کرد از دوست تمنایی
خیللللللی ممنون