آلاخونه

گلـــهایِ آبی
مرجــآن فرساد
بویِ تمیزِ موهـــــآت، عطرِ بهاری داره..
.
.
mood#

negaarin بر میاد آقا... برمیاد :raised_hand_with_fingers_splayed_light_skin_tone:
تو بابا اینا رو راضی کن.
.
.
مرسی بوی چای و کلوچه ی دارچینی برسه به بینیت ..

negaarin موافقم. ولی میدونی همین مرحله ی اول، چقد سخته؟
تو کمکم میکنی؟
صحبت و فلان و اینا.. میدونی که..

negaarin مخاطبِ اثر، منم اصلا
با منه! میگه مبارزه کن با محدودیت ها و برس به اون چیزی که «خودت» دوس داری

negaarin نکته شو گرفتی؟
«از نوشته ی دیوارهای سلولشان!»

negaarin آره. مثلا اونجایی که میگه:
شاعران را به زندان نبرید!
از نوشته‌ی دیوارهای سلولشان هم
شعرهایی می‌آفرینند
که بیشتر از تمامِ شما
عمر می‌کنند...

negaarin #یغما

oooooooo دقیقاً
بهاره آره خب.. وانمود کردن بیشتر مواقع بَده.
مربوط به حالِ بد و اینا هم نیستا،، نه.. مثلاً همون مواقعی که میخوای بری یه جایی ولی ساده ترین مانتویی که داریو میپوشی، آرایش نمیکنی، اونجا هم از اول تا آخر، مبهوتی! اصلا هم برات مهم نیست چی میگن راجع بت.
.
.
برم من.. بی خوابیه فک کنم
شب بخیر :moon:

بهاره جدی؟ نمی دونم... نه.. یه بی تفاوتیه که بعضی موقع ها میاد سراغم.
مثلا هیچ تلاشی نمیکنم خاص و متمایز باشم یا حتماً اظهارِ نظر کنم یا وانمود کنم دیدنِ بقیه خوشحالم کرده یا مثلاً وانمود کنم بچه ی فلانی چقد بانمکه،، برخلافِ رسمِ همیشگی.

چه حالِ خنثیٰ یی دارم..
آ... شبیهِ وقتایی که می خوایم برم یه جایی و اصلا برام مهم نیست که چجوری بنظر برسم.
یا وقتایی که توی مهمونی، پلکام داره از شدتِ خواب فلج میشه و توی یه دنیای دیگه سِیر میکنم..
.
.
چی میگن بهش..؟

mo خواهش میکنم

mo چه عالی
همین فرمون بره جلو همه چی

mo سلام محدثه. خوبی؟ همه چی روبه راهه؟

فااطمه خواهش میکنم
قربانِ تو

فااطمه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

https://forum.alaatv.com/topic/8124/خودتو-بهتر-بشناس

حتماً سرِ فرصت، تاپیکتو زیر و رو میکنم بنظر جالب میاد دوس دارم بدونم جز ٕ کدوم دسته م;)

Dr.Omid Ishala سلام. من کاملا درک میکنم حرف شما رو! شما به جای تمرکز روی برنامه ی فعلی، مرتبا روزِ کنکور رو تصویر سازی میکنید توی ذهنتون. و اینکه منم مثه اکثر بچه ها و شما، یه دوره ای به این استرس مبتلا بودم. راهی که من امتحان کردم این بود که یه بار منطقی نشستم با خودم فکر کردم که من وظیفه م رو انجام بدم (یا اصلا ندم،، اون دیگه شخصیه) و بذارم اگه قراره استرس بگیرم؛ همون روزِ کنکور که روزِ استرس گرفتنه به جاش کامل استرس بگیرم! جمله ی ساده و ناشیانه ای به نظر میرسه ولی همین به من کمک کرد..از اون موقع به بعد هم هر وقت این فکرا میومدن سراغم که حالا صندلیم کجای سالن میشه و نکنه دور از کولر باشم و اینکه یهو حالم بد شه، صندلیم کنار مراقب باشه، سردرد و تهوع بگیرم، وقت کم بیارم، قبلش دست و پام بشکنه، شبش خواب نرَم، جوابِ تستها جابه جا وارد بشه، دل پیچ بگیرم و...،،، خیلی راحت از ذهنم بیرونشون می کردم و میگفتم باشه اگه قراره به همه ی اینا مبتلا بشم پس بذارم حداقل یه روز قبل از کنکور بهشون فکر کنم. چون فکر کردنِ زیاد به این قضایا، اون بلاها رو که از من دفع نمیکنه؛ فقط زمانِ حالِ من رو خراب میکنه! شب قبل از کنکور هم نه تنها استرس نداشتم بلکه با خانواده م رفتیم بیرون و کلی هم خوش گذشت. روز کنکور هم همینطور؛ فارغ از عملکردم سرِ جلسه، همه چیز کنترل شده و آروم و عالی پیش رفت. این، راه حلِ پیشنهادیِ من بود که فک کردم چون تجربه ش کردم، میتونم راجع بش نظر بدم. نیرویِ دعا و معنویات هم، دستِ کم نگیرید
امیدوارم مشکلتون حل بشه

revival خیلی کِیف داد. ممنون بابتِ همراهی

revival خب آقا معما حل شد دیگه :raised_hand_with_fingers_splayed_light_skin_tone:

athenaa این قسمتش رو فک کنم فقط اِبی میخوند..

revival در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

گلنار در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

revival در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

گلنار در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

آسمان ِ آبی
.
.
یادِ من باشد تنها هستم؛
ماه بالای سرِ تنهاییست...

یادِ من باشد ک نیستم انقدر تنها
ک حتی،
ماه هم نباشد بالا

یادِ من باشد گاه
میشود حتّی ماه،، ناپیدآ؛
یادِ من باشد تنها هستم..
یادِ من باشد تنها هستم..

یادم باشد آنگاه ،
تازه شدم همچو ماه،تنها
گاه برای من،ابد برای ماه!

یادِ من باشد که
ماه و من، تنهاییم
ماه بالای سرِ مـن
...بالای سرِ مـــاه :moon: