Skip to content

اعتقادی - مذهبی

277 موضوع ها 24.7k دیدگاه‌ها
  • چله ی عاشقی

    7
    6 رای ها
    7 دیدگاه‌ها
    50 بازدیدها
    لیلی_ل

    سلام
    دیروز و امروز خوانده شد🌹

    پ.ن: منم دقیقا یه همچین عکسی دارم

  • اللهم عجل لولیک الفرج

    منتقل شده
    6k
    147 رای ها
    6k دیدگاه‌ها
    53k بازدیدها
    زهرا بنده خدا 2ز

    مثل دیشب،
    دور هم جمع شدیم و شادی کردیم...
    کف زدیم و خندیدیم!
    همه خوشحال بودیم و مسرور...
    و این ها علامت های خوبی نیست!
    حداقل برای آنکه مدعی است
    که منتظر است...!
    منتظر مضطر است...
    غم دارد!
    در فراق عزیزش نمی‌تواند کف بزند،
    شیرینی و شکلات بخورد!
    بگوید و بخندد و...
    درد فراق اگر حقیقی باشد اجازه
    لبخند هم نمی دهد،
    چه برسد به کف زدن و جشن گرفتن...!
    ما منتظر نیستیم...
    بیایید قبول کنیم!
    نهایتا یک محبت معمولی داریم
    که اگر آقا آمد که آمد
    و اگر هم نیامد که نیامد ما داریم
    زندگی مان را میکنیم...!
    آسوده...
    راحت...
    مضطر نیستیم!
    حتما عده ای به همین حرف ها هم
    خرده میگیرند اشکال میکنند چرا؟!
    واضح است دیگر!
    اینجا کسی مضطر نیست...
    درد فراق ندارد!
    بدمان هم می آید کسی این حرف تلخ را به ما بگوید!
    دوست داریم در توهم اینکه ما خیلی عاشق حضرتیم بمانیم و بمیریم...
    توهم است عزیزان
    اول از همه نویسنده مبتلای به این وهم است!
    امید است که با نگاه حضرتش از منتظران واقعی بشویم...
    که علامتش هرچه باشد این شادی ها
    و خوشحالی ها و کف زدن ها و... نیست!
    منتظر مضطر است...
    نگاهش به جاده است...
    خواب خوش ندارد...
    چشم هایش خیس اشک است!
    مدام بغض دارد...
    خنده بر لبش نمی آید...
    و آه از این همه فاصله و کمی
    وقت و کوتاهی عمر و خراب کردن
    فرصت ها فرصت ها فرصت ها...

    #منتظر
    حسین مختاری...

    اللهم عجل الولیک الفرج...
    جالب بود....

  • خدا

    171
    38 رای ها
    171 دیدگاه‌ها
    4k بازدیدها
    jahad_121J

    خدایاشکرت 🩵

  • ♡شهدا♡

    913
    51 رای ها
    913 دیدگاه‌ها
    14k بازدیدها
    زهرا بنده خدا 2ز

    میرم که به محدثه بگم برام خاک بیاره...
    که بغلشون کنم و از دلتنگیِ یه ساله‌ و جاموندگیم بگم...
    که مثل اون تسبیح بشن جزءِ حال خوب کنِ حال بدیام...

  • یاعلی ای جان علی❤

    227
    18 رای ها
    227 دیدگاه‌ها
    3k بازدیدها
    jahad_121J

    تا خدا فاصله ای نیست از آنجا که علی ایست♥️

  • کربُبلا و دگر هیچ...

    514
    37 رای ها
    514 دیدگاه‌ها
    10k بازدیدها
    jahad_121J

    حسین سلطان عشق ، عباس ساقی عشق ، زینب شاهد عشق و سجاد راوی عشق.

    کاروان عشق در راه است و خود “عشق” نیمه شعبان خواهد آمد…

    اعیاد شعبانیه مبارک✨🌱

    -----♥️ ♥️ ♥️-----

    عیدتون مبارک 🌹🌹🌹
    @دانش-آموزان-آلاء
    @فارغ-التحصیلان-آلاء

  • با امام رضا(ع) حرف بزن

    177
    +0
    23 رای ها
    177 دیدگاه‌ها
    4k بازدیدها
    jahad_121J

    IMG_20250126_165727.jpg

    به یادهمگی بودم سلامتون به اقا رسوندم🥺🥹
    🌹

  • قرائت قرآن

    1k
    42 رای ها
    1k دیدگاه‌ها
    12k بازدیدها
    Hamid.sH

    سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات
    CEDB597A-ECBB-4E5B-958D-27B3A23001D5.jpg 7D91B1B3-1B11-483A-9500-2A487708A076.jpg

  • شکرگزاری شبانه✨🌙

    123
    35 رای ها
    123 دیدگاه‌ها
    3k بازدیدها
    Hamed.sH

    خدایا!
    برای روزایی که ما تورو یادمون رفت،
    ولی تو بین این همه بندت از ما غافل نشدی
    شکرت❤️

  • جهاد مغنیه

    4k
    106 رای ها
    4k دیدگاه‌ها
    61k بازدیدها
    jahad.20J

    از آن زمستان سرد در بلندی های جولان ده سال میگذرد.
    ده سال پیش در قنیطریه خودرویی هدف پهباد ها قرار گرفت . چند روز بعد رژیم صهیونسیتی اعتراف کرد که حمله کار آن ها بوده و تنها هدفشان جوانی ۲۳ ساله بود.
    جوانی که با آن سن و سال کمش فرمانده و پا در جای پای پدر گذاشته بود‌. جوانی که اگر چه ۲۳ سال سن داشت اما راه عارفان هفتاد ساله را طی کرده بود.
    جوانی که در آن بلندی جولان به دیدار معشوق شتافت سال ها بود که در نماز شب هایش با امام عصر خود پیمان میبست . سر بر ضریح عمه سادات اشک میریخت و عبد شدن را میخواست. او که مرگ را وسیله ای برای صعود در راه خدا میدانست و میگفت : ما در مواجه با مرگ، رسیدن به شهادت و بزرگی را انتخاب کرده ایم، ما فرزندان کسانی هستیم که مرگ، راه آنها را نمی شناسد.
    حال همانطور که سردار دل ها در وصف‌ او گفته بود جهاد نه تنها فقط الگوی جوانان عرب که الگوی هرکسی که راه آزادی را انتخاب میکند ، شد. او از آزادی چنان میگفت که ما فرزندان مدرسه ای هستیم که در آنجا یادگرفته ایم آزاد زندگی کنیم امنیت را از دشمن التماس و گدایی نمی کنیم؛ما حق خود را با خون هایمان که برای سربلندی نذر شده و برآزادگی ایستاده است، باز پس می گیریم.
    گویا اکنون این جملات بر لوح وجود جوانان لبنانی و فلسطینی حک شده است و زیر بمب و باروت و تانک، خانه هایشان ویران کودکانشان کشته و مردمانشان آواره میشوند اما سر تسلیم فرود نمی آورند و آزادی را در گوش جهانیان فریاد میکشند. امنیت را گدایی نمیکنند و زیر بار این همه ظلم و جور بر لب هایشان و کفی بالله حسیبا جاری میشود .
    آن جوان ۲۳ ساله ده سال قبل به این سوالی که اکنون ورد زبان ها شده که چرا مردم فلسطین علیه رژیم صهیونسیتی به پا خواستند و خودشان و دیگران را به خطر انداختند جواب داده است؛ او میگوید که یاد گرفته است که اگر سلاحت را در جنگ خونین بیرون نیاوری، برده ای خواهی شد در بازار برده فروشان که رحم و مروتی دیگر در آنجا نیست.
    آرمانِ جهاد آزادی قدس و فلسطین بود آرمانی که فریاد میزند اگر خونی را از این خون ها ریختی این خون ها جویی میشود در مسیر قدس و فلسطین. این نهالِ مقاومت و آزادی با خون های ارزشمندی همچون جهاد ها سلیمانی ها نصر الله ها و سنوار ها و هنیئه ها آبیاری شده و اکنون به درختی تنومند تبدیل شده . همانطور که سید عزیز ما گفت قطعا سننصر قطعا ما پیروزیم ، ان شاالله و به یاری خدا!✌️🇵🇸

  • حفظ قرآن کریم

    24
    1 رای ها
    24 دیدگاه‌ها
    216 بازدیدها
    ZxSevenZ

    0012-2.png

  • احادیث مهم

    4
    1 رای ها
    4 دیدگاه‌ها
    34 بازدیدها
    ZxSevenZ

    000004-HadisFa.png

  • تفسیر بیکران

    35
    2 رای ها
    35 دیدگاه‌ها
    130 بازدیدها
    ZxSevenZ

    ZxPage-012-Fa.png

  • معنی آیات قرآن

    6
    0 رای ها
    6 دیدگاه‌ها
    168 بازدیدها
    ZxSevenZ

    0002.png

  • سردار دل ها

    285
    23 رای ها
    285 دیدگاه‌ها
    6k بازدیدها
    jahad.20J

    نیستی؛ وقتی بودی آقا هنوز مقابل دوربین‌ها سر «اللهم انا لانعلم منهم الّا خیرا» آنطور بغض نکرده بود. نیستی؛ وقتی بودی آقا بین جمعیت، «گرم است به هم پشت رقیبان پی قتلم» نگفته بود. نیستی؛ آن‌طرفِ خط تلفنِ بچه‌شهیدها کسی دیگر نازشان را نمی‌کشد. مادرشهیدها باز پسر از دست داده‌اند. نیستی؛ ما هنوزاهنوز با ریختن خون هر شهید، یاد تو میکنیم باز. گویی که خون همه شهیدان از رگ‌های توست. تو که نیستی ما آن تابوت سبک پرچم‌پیچ را بیست‌و‌پنج میلیون‌نفری روی شانه گرفتیم و بعد از پنج سال اگر راستش را بخواهی سر شانه‌هایمان درد میکند هنوز. تو که بودی، بار روی شانه ما نبود. توی خاطره‌هایت می‌گویند چندباری در نیمه‌شب‌های مخفی بیروت جان سید را نجات داده بودی؛ نیستی؛ خون سید را در گودالی مهیب در بیروت ریختند و حتی تابوت پرچم‌پیچی از او بر شانه‌ها نرفت. توی خاطره‌هایت می‌گویند که در قلب جنگ شام وقتی همه چشم‌ها به سرانگشتت بود، مرغ و خروس‌ها را که کنج اتاق عملیات دیده‌بودی، گفته‌ بودی که هوا سرد است، تا جلسه تمام شود باید جای گرمی برایشان بسازید؛ گفته‌اند زمستان از عراق زنگ می‌زدی و نفیر گلوله‌ها به گوش می‌رسید؛ میگفتی شنیده‌ام تهران برف آمده و سرد شده، هوای آهوهای پشت پادگان سپاه را داشته باشید. حالا که نیستی، این روزها نوزادهای چندماهه‌ی نحیف در زمستان غزه یخ‌زده و مرده‌اند. می‌بینی؟ تو نیستی؛ و حالا در منطقه مردانگی نیست؛ محبت نیست؛ انسانیت نیست؛ و پناه نیست. تو همه بودی. تو که نیستی، هیچ نیست...

    «مهدی مولایی»

  • مداحی و دعا های ناب موزیکال

    112
    38 رای ها
    112 دیدگاه‌ها
    6k بازدیدها
    پیروزپ

    Your browser does not support the audio element.
    رفیق با مرام بگو بمیر برام
    رو چشم امام حسین من

  • بدون موضوع

    1
    1 رای ها
    1 دیدگاه‌ها
    23 بازدیدها
    E

    تنها هدفم از این کار بازگشت مجدد به خدا هست. کسی که همیشه بهم توجه داشته حتی زمانی که من ازش غافل بودم.
    قبول دارم ممکن هست به خاطر مشغله های ذهنی که مدت ها هست تمام وجودم رو درگیر کرده، خدا رو فراموش کرده باشم. سنگینی این روز های روحم هم به خاطر کمرنگ تر شدن حضورش در زندگیم هست.
    البته این من بودم که عامل تمام این اتفاقات هست وگرنه تو هیچوقت من رو رها نمیکنی. چه جاهایی که من رو از قعر چاه بیرون کشیدی و من هم مثل همیشه شرمسار از اینکه چرا به کسی که انقدر بهم علاقه داره، بی توجهی میکنم.
    به خودم اومدم و دیدم چقدر ازت فاصله گرفتم. روحم، روانم و جسمم بهت عادت کرده بوده، زندگیم با حضورت رنگین بود، سخنی ها قابل تحمل بود چون تو کنارم بودی.

    از امشب دوباره میشم همون صبا گذشته. هر شب باهات صحبت میکنم بلکه دوباره به سمتم برگردی. بین جمعیتی انبوه از دغدغه های زندگی میترسم تو رو گم کنم. پس مثل یک مادری که توی شلوغی کودک نوپا رو در آغوش میگیره، دوباره من رو در آغوشت بگیر... ولی انقدر محکم که نتونم فرار کنم.

    ما که روزی پروانه می شویم، بگذار روزگار هرچقدر می‌خواهد پیله کند. 🦋

  • آرامشی از جنس دعا🌿🕊

    75
    14 رای ها
    75 دیدگاه‌ها
    3k بازدیدها
    jahad_121J

    أَنْتَ الَّذِي أَفْضَلْتَ، أَنْتَ الَّذِي أَكْمَلْتَ، أَنْتَ الَّذِي رَزَقْتَ، أَنْتَ الَّذِي وَفَّقْتَ،

    تويى كه فضل و كرامت فرمودى تويى كه (لطف را) كامل گردانيدى تويى كه روزى بخشيدى تويى كه توفيق دادى

    🩵
    بخشی از دعا عرفه 🌸

  • 🌸تفسیر قرآن کریم

    63
    10 رای ها
    63 دیدگاه‌ها
    2k بازدیدها
    Hamid.sH

    IMG_20240316_121011.jpg

  • چله امام حسینی

    117
    18 رای ها
    117 دیدگاه‌ها
    4k بازدیدها
    jahad_121J

    روز
    4