عربی

[مليكابانو]

اگه فعلي مث لاتكتبن ديدم اون لا نفي هست يا نهي؟
هردو️
چون صيغه ٦ و ١٢ مجزوم شده و نشده هيچ فرقي با هم ندارن
پس هم ميتونه معنيش نمينويسيد باشه هم ننويسيد
از كجا بفهميم؟
از بقيه ي اجزاي جمله حتما معلوم ميشه ولي خيلي موقعا بقيه ي جمله در كار نيست ولي تو تست اين گزينه چون دو حالت داره بايد حواست خيلي جمع باشه كه فكر نكني غلط معني كرده يا...

[مليكابانو]

اگه همون لاتكتبن بود لايكتبن
چطوري معني ميكني؟
اگه نفي بود نمينويسند
اگه نهي بود؟
نبايد بنويسند

[مليكابانو]

كجا ي نكره بياريم كجا نياريم
خب لو دادم هر جا نكره بود مياريم هرجا نبود(معرفه) بود نمياريم
اگه داشتيم الصناعة الجديدة چون هر دو ال دارن پس معرفه هستن پس ميشه صنعت جديد
ولي اگه بود صناعة جديدة ميشه صنعتي جديد
حواستون هست تركيبمون وصفيه مگه نه؟
تلميذ المدرسة مثلا تركيب اضافيه يا كتاب علي و ... پس باز جوگير نشي نكته رو واسه اينا يادت بيادا

[مليكابانو]

ساعت خوني
الثانية تماما
التاسعة تماما
الثالثة تماما
و...
الثالثة و النصف
اگه همين سه و ربع بود ميشد: الثالثة والربع
السابعة و النصف
و...
يك ربع به شش: السادسة إلا ربعا
يك ربع به هفت: السابعة إلا ربعا
و...

[مليكابانو]

لي/عنديدارم
ليس لي/ليس عنديندارم
كان لي/ كان عنديداشتم
ماكان لي/ ماكان عندي نداشتم
آدم ياد ماكان بند ميفته با آخري
بقيه صيغه ها هم همينطوري ضمير متصلشون به موارد بالا اضافه ميشه

[romisa]

مليكابانو در هر چي نكته از عربي تو دلته بريز بيرون گفته است:

مليكابانو در هر چي نكته از عربي تو دلته بريز بيرون گفته است:

اگه يه فعلي ديدي كه اولش أ يا إ داشت و آخرش ساكن بود به نظرت چه فعليه؟
امر دوم شخص؟
بله درسته اما
به شرطي كه حرف آخرش لام الفعل باشه ها
مثلا إنكسرت اولش إ داره آخرش هم ساكنه ولي لام الفعل(ر) كه ساكن نيست پس امر نيست
يه نكته ي ديگه
واسه امر غيب و متكلم (بايد) اضافه ميكنيم به معني فعل امر و (نبايد) براي نهي
مثلا ليذهب(ساكن) ميشه بايد برود
لأذهب(ساكن) بايد بروم
اما
واسه فعل مخاطب بايد نبايد نداريما
مثلا إذهب ميشه برو بگه بايد بروي غلطه

ببخشيد اولي الف با ضمه بود نه فتحه
خواهشن اگه كسي بلده چطوري حركتارو بنويسم بهم بگه

کیبورد گوشیت
ی فلش داره رو به بالا، می زنی رو اون
میاره
مثلا ظ ض ِ َ ُ ّ
همش میادش

[مليكابانو]

این پست پاک شده!

[مليكابانو]

مليكابانو در هر چي نكته از عربي تو دلته بريز بيرون گفته است:

لي/عنديدارم
ليس لي/ليس عنديندارم
كان لي/ كان عنديداشتم
ماكان لي/ ماكان عندي نداشتم
آدم ياد ماكان بند ميفته با آخري
بقيه صيغه ها هم همينطوري ضمير متصلشون به موارد بالا اضافه ميشه

پس اگه داشتيم هل عندَكُم و معني كرده بود آيا نزد شما وجود دارد، قطعا غلطه
بايد بگه آيا داريد همينو بس

[مليكابانو]

مليكابانو در هر چي نكته از عربي تو دلته بريز بيرون گفته است:

كجا ي نكره بياريم كجا نياريم
خب لو دادم هر جا نكره بود مياريم هرجا نبود(معرفه) بود نمياريم
اگه داشتيم الصناعة الجديدة چون هر دو ال دارن پس معرفه هستن پس ميشه صنعت جديد
ولي اگه بود صناعة جديدة ميشه صنعتي جديد
حواستون هست تركيبمون وصفيه مگه نه؟
تلميذ المدرسة مثلا تركيب اضافيه يا كتاب علي و ... پس باز جوگير نشي نكته رو واسه اينا يادت بيادا

گاهي هم به جاي ي نكره يك مياره و اونم درسته
مثلا : تلميذٌحزينٌ
دانش آموزي غمگين/ دانش آموز غمگيني/ يك دانش آموز غمگين
هر سه ترجمه درسته
ولي دانش آموز غمگين قطعا غلطه چون ال ندارن و معرفه نيستن

[مليكابانو]

اگه هم صفت داشته باشيم هم مضاف اليه
توي عربي اول مضاف اليه مياد بعدش صفت
أخي الأصغر( ي مضاف اليه أضغر صفت )
توي فارسي برعكسه اول صفت رو ترجمه ميكنيم بعد مضاف اليه رو
برادر كوچكترم ( كوچكتر صفت م مضاف اليه )
ياد دوستم افتادم كه گفت برادرم اصغر

[M.mohamadi]

این پست پاک شده!

[مليكابانو]

این پست پاک شده!

[M.mohamadi]

این پست پاک شده!

[مليكابانو]

این پست پاک شده!

[M.mohamadi]

این پست پاک شده!

[M.mohamadi]

این پست پاک شده!

[مليكابانو]

این پست پاک شده!

[خانوم]

اسپم ممنوعه رفقا:)

[Amin-Mehraji]

از سروده های استاد جلادتی :

1)علم ، علم میمونه / حتی با «ال» یا «تنوین»
2)از بین اسم های خدا ، فقط «الله» «علمه»

[مليكابانو]

يه مروري داشته باشيم بر عددهاي اصلي
١: واحِد

٢: إثنانِ،إثنَينِ

٣: ثَلاثَة

٤: أربَعَة

٥: خَمسَة

٦: سِتَّة

٧: سَبعَة

٨: ثَمانيَة

٩: تِسعَة

١٠: عَشَرَة

١١: أحَدَعَشَرَ

١٢: إثنا عَشَرَ/إثنَي عَشَرَ

١٣: ثَلاثَةَ عَشَرَ

١٤: أربَعَةَ عَشَرَ

١٥: خَمسَةَ عَشَرَ

١٦: سِتَّةَ عَشَرَ

١٧: سَبْعَةَ عَشَرَ

١٨: ثَمانيَةَ عَشَرَ

١٩: تِسْعَةَ عَشَرَ

٢٠: عِشْرونَ

٢١: واحِدآ و عِشرونَ

٢٢: إثنانِ و عِشرونَ

٢٣: ثلاثَة و عِشرونَ

٢٤: أربعة و عشرون

٢٥: خمسة و عشرون

٢٦: ستة و عشرون

٢٧: سبعة و عشرون

٢٨: ثمانية و عشرون

٢٩: تسعة و عشرون

٣٠: ثَلاثونَ

٤٠: أربَعونَ

٥٠: خَمْسونَ

٦٠: سِتّونَ

٧٠: سَبعونَ

٨٠: ثَمانونَ

٩٠: تِسعونَ

١٠٠: مِئَة يا مِائَة

١٠٠٠: ألْف

نكته ي يكم : گاهي مونث هستن گاهي مذكر واحدة / واحد ، إثنان/إثنتان/إثنَين/إثنتَين ، ثلاث/ثلاثة و...

نكته ي دوم : مونث أحَدَ عَشَرَ ، إحْديٰ عَشَرَ هست

نكته ي سوم : در مورد همه ي اعداد اول عدد مياد بعد معدود به جز يك و دو كه اول معدود مياد بعد عدد. مثلا: كتابٌ واحدٌ ، إمرَاَتينِ إثنتَينِ ، ثلاثة كتب ، سبعة عشر مكتب و...

نكته ي چهارم : دقت كردين بالا گفتم ثلاث كتب ولي مثلا مكتب مفرد اومد؟ چرا؟ معدودِ اعداد سه تا ده جمع مياد. امامفرد ترجمه ميشه . ثلاث مكتباتٍ : سه كتابخانه / و معدود اعداد يازده تا نود و نه مفرد مياد

نكته ي پنجم : به اعداد٢٠،٣٠،٤٠، ...تا ٩٠ ميگيم عقود

نكته ي ششم : اعداد عقود گاهي به جاي ون با ين ميان
پس عشرين، ثلاثين، أربعين️، خمسين، ستّين، سبعين، ثمانين و تِسعين هم همون معاني رو ميدن

نكته ي هفتم : درصد در عربي: عدد+في المئة مثلا ٨٠٪‏ثمانونَ في المِئَة