یکمی آروم تر..
-
منم الان تو وضعیت تو هستم
-
تویی که خسته شدی تویی که داری دردمیکشی ازاین سردرگمی من یه پشت کنکوریم .پشت کنکوری ینی کلی سختی وعذاب.ببین اگه هدف داری اگه رویاییوتوسرت میچرخونی باااایدبراش سختی بکشی بایداشک بریزی بایددردبکشی بایدتوی راه رسیدن به اون چیزی که میخوای زخمی بشی وبجنگی پس یکم به اوضاعت نگاه کن ببین که بااین بی حوصلگی هاکاری جلونمیره تویی که داری نیم ساعت میخونی کلا,بروتوی فضایی که درس میخونی بشین وگوشیتوکلابذارکنارتااخرشب وفقط روی صندلی که درس میخونی بشین چندساعت واگه نتونستی چیزیم نخون امابه کتابات نگاه کن وبه اینده نگاه کن
به این چندسالی که زحمت کشیدی ونگاه کن به تلاش هایی که توی این چندسال کری فک کن باخودت بگواخرراهم پس بایداخرداستانوخوب که نه بلکه بایدعالی تمومش کنم .بایکم جنگیدن باافکارمنفی میتونی دوباره شروع کنی عزیزم -
یکی از رتبه های دو رقمی کنکور تجربی یه بار بهم گفت تست زیاد بزن از اینکه اشتباه میزنی خیلی خوشحال شو . اینکه یه تست رو بلدی خیلی شاهکار نکردی چون اونو بلدی . تست رو که اشتباه میزنی خوشحال شو
اخرش گفت تو زندگیت هم همینطوری باش
زیاد اشتباه بکن ! از اشتباهاتت درس بکن !
فک کنم الان ربط حرفمم رو به مشکلت فهمیده باشی ... -
زهرا خانم .اینکه فهمیدی روزات داره یکی یکی بدون هیچ پیشرفتی میگذره یعنی می خوای تغییر کنی و خواستن مثل پیمودن نصف راهه عزیزم خیلی از ماها تازه واسه چندمین بار از اول شروع کردیم مهم اینه که با قدرت شروع کنی و روی تصمیمت و قولی که به خودت میدی استقامت به خرج بدی .ما همه پشتتیم و اگه کمک خواستی بهت کمک میکنیم پس فقط شروع کن و نزار یه روز دیگه ت مثل دیروز بگذره
-
@SAMAN-T
نگار بهاری
Dan wolf
واقعا ممنونم از اینکه وقت گذاشتید و امید و انگیزه دادید،الان بعد از مدتی که واقعا از اینکه یه راه حل اساسی پیدا کنم خودمو به ندونم بازی می زدم فقط وقت کشی می کردم،ولی از ته ته دلم مرسی که هستین
و مرسی که الا هست... -
سلام
وقتی قراره فعالیتی را برای مدتی طولانی مثل درس خواندن برای کنکور را هر روز تکرار کنی، بی حوصلگی و تنبلی سراغت می آید و کارها را به بعد موکول می کنی و این کار احساس در ما بی تفاوتی، خستگی، اضطراب، یا عصبانیت ایجاد می کند.
احساس عدم رضایت از یک فعالیت، یا علاقه به آن، می تواند منجر به تنبلی و خستگی شود.
من برای کم کردن تنبلی و بی حوصلگي برای درس خواندن، یک سوال درسی طرح می کنم و برای یافتن جواب آن کتاب را می خوانم. مثلا من امروز می خواهم درس اول دین و زندگی دهم (هدف زندگی) را بخوانم؛ از خودم می پرسم راستی هدف من از زندگی چیه؟ به خودم میگم بذار این مطلب بخوانم ببینم چه کمکی میتونه به من بکنه.
مغز ما برای حفاظت احساس بد در اثر شکست های احتمالی در مسیر رسیدن به اهداف، سعی می کنه با روش های مختلف ما رو از انجام فعالیت باز داره. یعنی با تصویر کردن ترس، حس شکست و ناراحتی، کاری می کنه که حتی ما به سمت امتحان کردن و شروع کردن هم نریم و خیلی سریع دست می کشیم میشیم و حوصلمون سر میره.
من علاوه بر طرح سوال جهت ایجاد انگیزه و فعال کردن ضمیر ناخودآگاهم، ابتدا تلاش می کنم (حتی تلاش برای مطالعه یک صفحه در روز) و سپس به خدا توکل می کنم و از یک روشی به نام کایزن (هر روز، در یک زمان مشخص، یک دقیقه لغت انگلیسی میخوانم نه بیشتر) برای درمان تنبلی و بی حوصلگی استفاده می کنم. و البته یک حرکت ورزشی یوگا (5 دقیقه) انجام میدم.