روزمرگی های یک دختر کنکوری👩🏻⚕️🍭
-
سلام
خسته نباشید
چندتا تجربه کوچولو واسه ده سال بعد
وقتی خانم دکتر️
آقای دکتر️شدیم
نمیدونم فقط من این جمله رو شنیدم یا شماهاهم شنیدید
(پزشکی سختیش فقط تاکنکور هست بعدش فقط پاس شدن)
....
ی روزی، وقتی ابوالفضل من خیلی بچه بود وفقط ده سال سن داشت نوارقلبی ب بهونه مدرسه نرفتن ازش گرفتن ک متاسفانه پراز مشکل بود
مشکلی ک...
آنژیوگرافی
عمل(سینه ابوالفضل روواسه ی تشخیص بازکردن و فقط ی نگاه ب قلب انداختن...۴ساعت پشت دراتاق عمل...عملی ک دکترالانش تعجب میکنه کچرا بیهوده سینه نفس منو باز کردن)
اکو،هولتر،نوارقلب و....اینقدر زیاد ک الان توی باکس بزرگ هستن و گاهی سرسام میگیرم از چک کردنشون
ومتاسفانه تشخیص داده نشد
و بدترین اتفاق:
ب تشخیص ی دکتر(یکی از بهترین دکترای تهران)ابوالفضل دوسال دارو نخورد
متاسفانه علاوه بر دهلیزراست هردوبطن هم بزرگ تر از حد عادی شدن
بعداز این اتفاق ودوباره مراجعه ما ب دکتر اینقدرتعجب کرد ک مارو فرستاد پیش دکترالان ابوالفضل
بای اکو همه چیزتقریبا تشخیص داده شد
نارسائی دهلیز راست ب علت وجود ی حفره بزرگ مادرزادی
همه این مدت مسیر اشتباه رو ما رفتیم
خدایا چرا؟
اشتباه صدها دکتر(خدا میدونه شیراز وتهران و یزد صدهادکتررفت)میدونی منجر ب چی شد؟
بزرگ شدن کبد،بزرگ شدن طحال،وجودمایع آزاد توحفره شکم والان درخطر بودن کلیه
ابوالفضل عزیزماهست
وقتی دکتر شدی مسئولی،بخدا مسئولی دربرابر بیمارت
هر اشتباه تومیتونه نابود کنه بیمارت رو
ن تنها بیمار بلکه خانواده بیمار...
دایی م هیچ وقت نبخشید،
ابوالفضل هم نبخشید(حق بهش میدم،تاساعتی ک ابوالفضل منو بردن اتاق عمل تو حیاط بیمارستان داشت بازی میکرد،بخاطر سینه شکافته شده ک هربار با دیدن جای بخیه هاش نابودتر میشم)
پدرومادرم هم نبخشیدندولی...
من بخشیدم
قول دادم اگه روزی پزشک شدم،پزشک خوبی بشم
مثل خانم ...
یادمون باشه پزشکی پول نیست...
پزشکی همه عشق من است🩺 -
هدیه خدا
دخترک: بابا، قلب رو هم میشه مثل عروسک هدیه داد؟ بابا: آره دخترم، اگه دیگه قلبت رو لازم نداشته باشی میتونی هدیه بدی.
دخترک: کی قلبت رو دیگه لازم نداری؟
بابا: وقتی که خدا بهت بگه دیگه نباید روی زمین باشی و باید بیای پیش من.
دخترک: آها فهمیدم، پس خدا بهت میگه دیگه وقتشه قلبت رو هدیه بدی !!!!
....
چشم انتظاری بدترین درد دنیاس..
چندسال پیش بود ک کارت اهداعضو گرفتم
بعد چندماه ب خانوادم گفتم
بابام ک فقط سکوت کرد
ولی مامانموخواهرم ناراحت شدن
اما...
الان اوناهم مدارک شون رو قراره ارسال کنن واسه کارت اهداعضو
دردکشیده رو دردکشیده درک میکنه...
افراد زیادی مثل ابوالفضل من منتظر ی تماسن...
منتظر ی قلب،کبد،ریه،حتی قرنیه چشم...
(پسرکوچولویی ک ۴یا۵ سال سن داشت و مادرش ب دکتر کبد میگفت بهم میگه وقتی نفس میکشم درد دارم.
دخترکوچولویی ک الان باید راه میرفت اما بخاطر سیروز کبدی نمیتونست راه بره
بچه هایی ک تازه یاد گرفتن مامان و بابا بگن)
و...
اشک هایی ک لبخندهدیه می کند -
شنبه زندگیم نوبت دکتر داشت
وقتی خانم دکتر متوجه شدن ابوالفضل میدونه قرار پیوند کنه
بهش گفت ک چقدر
مردکوچولی زندگی آجی قوی هست
ازمامانم درمورد من پرسید
ب مامانم گفته بود دختر وپسرت مغزشون ده سال بزرگ تر از سن شون هست
چرا دروغ کلی ذوق کردم
و درکمال تعجب ب ابوالفضل خانم دکتر گفته بودن ک مانمیتونیم درمورد بعد پیوند بااغلب بیمارامون حرف بزنیم
اما ابوالفضل بدن تو کامل پذیرا قلب جدیدهست
تو نتایج خیلی خوبی با قلب جدیدت میگیری
...
وارد پارکینیگ شدیم
همون جایی ک دفعه قبل من فقط اشک میریختم و مهدی سعی میکرد ارومم کنه
اما الان خوشحال بودم
دایی م فقط ی جمله گفت:
مریم هرموقع کم آوردی واسه درس خوندن فقط
ب ابوالفضلت وقلبش فکرکن.
نگاش کردم
توچشماش اشک بود(آجی فدای چشمات)
هیچ وقت واسه رسیدن ب هدفم پشتم رو خالی نکرده بود.
خدایابهم کمک کن
پ.ن:ازهمه کسایی ک این مدت ب فکر ابوالفضل من بودن ممنونم
ابوالفضل من همیشه ب دعاهای شما نیاز داره
برای ابوالفضلم دعا کنید -
یسنا
سلام
صبح بخیر
این حس وحال رو اغلب کنکوری ها تجربه کردن (حس ترس و ناامیدی)
دیدم ک میگم
شما ن اولین نفر هستید ن آخرین نفر
اما باید بهش غلبه کنید
ب خدا توکل کنید و باور کنید ک خدا تلاش های شمارو دیده
خدا هیچ تلاشی رو بدون نتیجه نمیذاره
این افکار ب قدری سمی هستند کحتی اجازه ادامه زندگی رو ب شما نمیدن چ برسه تلاش برای کنکور
تقریبا۴۷ روزمونده تا کنکور
مبتونید این ۴۷ روز تلاش کنید و روز کنکور حداقل شرمنده خودتون نباشید(تجربش کردید؟من تجربه کردم خیلی بده خیلی)
میتونید عقب بکشید و بذارید سرنوشت واسه ادامه زندگی شما تصمیم بگیره
امیدوارم اولی رو انتخاب کنید -
MaryaM._.sh حتما دعا میکنیم و شما هم حتما با خبر های خوبتون خوشحالمون میکنین.
این روزها زودتر تموم میشن و بعدش زندگی خیلی خوشگلی با داداش کوچولوت داری مطمعنننم -
سلام
ببخشید یه سوال دارم شاید جاش اینجا نباشه ولی خیلی دوست دارم بدونم تابلو های آناتومی رو از کجا تهیه کردید ... -
MaryaM._.sh ممنون میشم ارسال کنید
-
MaryaM._.sh
میدونم اسپم حساب میشه ولی...
توی تاپیکت عشق ، انگیزه ، شوروهیجان ، موج میزنه
خیلی به دلم نشست :).
تن خودت و داداشت سلامت
و موفق باشی -
sheyda.fkh وای مرسی لطف دارید شما
چقدر انگیزه شد واسه ادامه دادنش ممنونم
همچنین شما
کلی آرزو خوب برای شما -
خانم یزدان پناه
من عاشقش بودم
همیشه موقع تدریس چشماش تو چشمام کار میکرد
همون روزا بود ک تازه متوجه بیماری ابوالفضل شده بودیم
سوم دبیرستان بودم و اسفند ماه
برعکس هردبیری ک تا زنگ میخورد میرفتن تودفتر
توسالن مدرسه وقتی منو میدید
کلی باهام حرف میزد
گاهی اشک میرختم و سعی میکرد آرومم کنه
هرچند دبیر ب شدت سخت گیری بود
یادمه آخر سال قرار شد حرفامون همه بهشون بزنیم
وقتی بهشون گفتم من از شما میترسم کلی تعجب کرد
آخه حقم داشت،تومدرسه خیلی هوای منو داشت
میدونی
دبیر خوب و تدریس خوب باعث میشه تو ب درس علاقه پیدا کنی
همونطور ک من عاشق شیمی شدم
همونطور ک مهدی عاشق فیزیک و ریاضی شد
ن تنها دبیر خوب
بلکه پزشک خوب
ی مهندس خوب
ی وکیل خوب و....
باعث میشه دنیا جای قشنگ تری باشه
میدونی مهم ترین چیز تواین دنیا انسانیت هست
انسانیت درمورد شغلت
انسانیت درمورد آدمای اطرافت و..
و چقدر نبود این انسانیت داره تو جهان بیداد میکنه
اگه روزی مادر شدم
قبل از اینکه بهش یاد بدم مذهبش چیه
اول یادش میدم انسان باشه. -
حدود سه شب پیش بود
داشتیم باهم حرف میزدیم
دوباره استرس همیشگی
مهدی یعنی میتونم؟زمان کم نیارم مهدی؟
وای خدا اگه نشه؟
دوباره ترس اینکه زمان کم بیارم
سوم دبیرستان ک نهایی زیست داشتم
سه روز وقت داشتیم
دوروز خوندم ولی روز آخر،دیرتر از خواب بیدار شدم
قید خوندن زدم
(چطور تونستی دختر؟چطور باخودت اینقدر بد کردی)
اون امتحان گذشت و اگه اشتباه نکنم شدم۱۹
خیلیم ب خودم افتخارکردم
اما نفهمیدم چ بلایی سر خودم آوردم
اما نفهمیدم کمال گرایی ازهمون موقع شروع کرد ب تخریب من
اما نفهمیدم چقدر قشنگ باآیندم شروع ب بازی کردم
و شد دوسال درس نخوندن!
.....
وقتی داری میخونی نگران وقت نباش مریم
وقتی نمیخونی نگران وقت باش
....
کاش تک تک ثانیه های عمرم رو زندگی میکردم
ن نفس میکشیدم بدون هدف