-
آسِمان آبی در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
romisa واسه من نه:|
یه کلیپ زخم بود امروز با چشم نیمه باز میدیدمشمن بیشتر با اینکه ببینم یکی درد می کشه زجر می کشم:|
-
درد بی عشقی ما دیدو دریغش امد
-
amirh_hmyf تا حالا شکار شدین اینجور از زیباییش حرف میزنین؟!
-
بحث از این بهتر نبود
-
آسِمان آبی در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
romisa
وای دقیقا
وقتی اون لایه رویی زخمو داشت برمیداشت حس میکردم دلم داره زیر و رو میشه
هنوز نمیدونمچرا من اومدم پرستاریمنم گاهی بهش فک می کنم
-
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
آسِمان آبی در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
romisa واسه من نه:|
یه کلیپ زخم بود امروز با چشم نیمه باز میدیدمشمن بیشتر با اینکه ببینم یکی درد می کشه زجر می کشم:|
یه کلاس داشتیم ما با یه آقای دکتر جراح فک و صورت،عکساشو که نشون میداد یه وضعی بود!من فک نمیکرم اینجوری جر واجر بکنن بیمارو!ولی من بیشتر تو کف غده های بزاغیش بودم البته
-
گرگا یه حیله ای دارن اونایی که از اکیب دور تر میشن رو تور میکنن
یکی از گرگا میاد نزدیک تر
بهش سنگ میندازی
میره یه ذره دور تر وایمیسته
تو خوشت میاد و وسوسه میشی
همینطوری میری جلو
بعد یهو به خودت میای میبینی تو محاصره گرگا هستی -
amirh_hmyf در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
romisa شما گرگ یا خرس از نزدیک ببینین هیچ وقت همچین حرفو نمیزنین
مخصوصا اگه تنها باشین یا تعداد اکیبتون کم باشه خیلی خطرناکن
مخصوصا گرگا که به زیبایی ادم رو شکار میکنناره خب
ولی اونا "رو" بازی می کنن -
@Behnaz-Hajizadeh نه خدارو شکرر
من از نزدیک ندیدمشون
ولی بابامینا که 40 ساله کوه میرن تجربشو داشتن -
Bio در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
آسِمان آبی در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
romisa واسه من نه:|
یه کلیپ زخم بود امروز با چشم نیمه باز میدیدمشمن بیشتر با اینکه ببینم یکی درد می کشه زجر می کشم:|
یه کلاس داشتیم ما با یه آقای دکتر جراح فک و صورت،عکساشو که نشون میداد یه وضعی بود!من فک نمیکرم اینجوری جر واجر بکنن بیمارو!ولی من بیشتر تو کف غده های بزاغیش بودم البته
من از ماساژ قلب زنده با دست خوشممیاد:|
-
#خاطره ای #شبیه #معجزه
سال ۷۲ یا ۷۳ در یکی از شیفتهای عصر بیمارستان شهید بهشتی آبادان پزشک عمومی اورژانس از رزیدنت سال آخر جراحی که برای طرح یک ماهه به آبادان آمده بود درخواست کرد که بیمار مشکوک به آپاندیسیت را در اورژانش معاینه کند , زمانی که رزیدنت جوان در حال معاینه بیمار بود عده ای سراسیمه و با داد فریاد جوان چاقو خورده به قفسه سینه را وارد اورژانس کردند و بر روی تخت خواباندند و در همان لحظه جوان مجروح آخرین نفس خود را کشید بلافاصله پزشک اورژانس و رزیدنت جوان بر بالین بیمار مجروح حاضر شدند و پس از معاینه متوجه شدند که مجروح هیچ علامتی از حیات ندارد و در حالی که همه ناامید از نجات جان بیمار بودند رزیدنت جوان در اقدامی کم سابقه , شجاعانه و متهورانه درخواست تیغ جراحی و سایر وسایل مورد نیازی را کرد و درمقابل چشمان حیرت زده همه اقدام به شکافتن قفسه سینه جوان از زیر دنده ها روی تخت اورژانس نمود و پس از آن دست خود را داخل قفسه سینه وارد کرد و در حالی که قلب جوان که به علت اصابت چاقو به آن سوراخ شده بود را در دست داشت اقدام به ماساژ دادن آن نمود و پس از لحظاتی دلهره آور که تمام لباسهای جراح جوان غرق خون بود و صدای ناله , شیون همراهان بلند بود قلب جوان مجروح دوباره شروع به تپیدن کرد , بلافاصله به دستور جراح جوان برای بیمار چندین کیسه خون درخواست شد و سریعا او را به اتاق عمل منتقل کردند و عمل بیمار بدون هیچ فوت وقت و تشریفاتی مثل تعویض لباس و پوشیدن لباس مخصوص توسط جراح در اتاق عملی که کمترین امکانات را در آن زمان برای چنین عمل بزرگی را داشت انجام شد و پارگی قلب جوان مجروح ترمیم شد و بعد از عمل موفقیت آمیز که در آن شرایط خاص چیزی شبیه یک معجزه بود بیمار را برای ادامه درمان و نیاز به مراقبتهای ویژه با آمبولانس به بخش icu بیمارستان گلستان اهواز اعزام کردند
چند هفته بعد زمانی که جراح جوان طرح یک ماهه خود را به پایان برده و از آبادان رفته بود همان بیمار در صحت و سلامت پس از ترخیص از بیمارستان گلستان اهواز همراه خانواده برای تشکر و قدردانی از جراح جوان به بیمارستان شهید بهشتی آبادان آمدند .
نام آن جراح جوان زبردست , حاذق , جسور و شجاع آن زمان که بعدها سالها در آبادان به مردم و بیماران این شهر خدمت نمود.
آقای دکتر مصطفی خرمشاهی بود که در صبح ۹ شهریور ۱۳۹۹ مصادف با عاشورای حسینی به علت ابتلا به کرونا در یکی از بیمارستانهای تهران دعوت حق را لبیک گفت و به خیل شهیدان مدافع سلامت کشور پیوست ، روحش شاد و یادش گرامی -
وقتی همه لوگو ها رو میذاری رو اسمت