از کجا میشه فهمید؟

[F GH 2]

دیر است دیر درنگ مکن
من نمیفهمم چرا دیر قیده
چگونه است ؟ دیر است
است که به معنیه وجود دارد نیست اینجا
@دانش-آموزان-آلاء

[Anne]

F GH 2 سلام فکر کنم منظورش دیر دوم بوده چونکه از جمله حذفش کنیم جمله تغییر نمیکنه معنیش

[F GH 2]

@فرناز-مقیمی نه چونن تکرار داریم حتما نقششون باید یکی باشه

[Anne]

F GH 2 این نکته ای که شما گفتید ازش خبر نداشتم ممنون

[پنیرک]

F GH 2
تکرار نداریم. دیر اولی مسنده و دیر دومی قید.
می‌دونی چرا تکرار نداریم؟ چون واسه تکرار حتماً باید واژه توی یک جمله تکرار شده باشه. نه دو جمله متفاوت.
«محمد به مدرسه رفت. حسن محمد را زَد» الان «محمد» تکرار داره؟ نه چون تو دو جمله اومده. دو نقش متفاوت هم گرفته اولی نهاد و دومی مفعول.

[milad havazyari]

@amin-forouzan
تو مثالی که شما زدین تکرار نداریم ولی اینجا بنظرم دیر تکرار داره
مثال جزوه اقای حسین خانی : دوستم امده است,دوستم
این دوتا شبیه هم هستن

[پنیرک]

milad havazyari
«دوستم آمده است دوستم». سوال دارم. چند تا جمله داریم؟ (شمارش جملات: افعال، شبه جمله ها، منادا و ...)
یدونه فعل «است» داریم پس فقط یه جمله داریم و یه کلمه که دوبار اومده --» تکرار هم داریم. واژه «دوستم» در هر دو جا به همون یک فعل «است» برمیگرده.
«دیر است. دیر درنگ مکن» چند تا جمله داریم؟ دو تا فعل «است» و «مکن» پس ۱۰۰ درصد ۲ جمله داریم و یه کلمه که دوبار اومده. و ۱۰۰ درصد بهت میگم که نمی‌تونه تکرار داشته باشه چون دیر اولی واسه فعل (جمله) اولی و دیر دومی برای فعل (جمله) دومی هست.
کلی‌تر یه چیزی رو توضیح بدم که اگر سو تفاهمی مونده برطرف شه:
این نکته که من گفتم (باید فقط در یک جمله باشه) به صورت کلی‌تر برای نقش های تبعی (واو عطف، تکرار و بدل) از لحاظ دستور زبان فارسی صدق می‌کنه. اگر واو عطف رو هم آشنا باشید، هرجا «واو» بین دو جمله یا خارج از یک جمله اومد دیگه بهش نمیگن واو عطف. فقط هرگاه واو در یک جمله اومده باشه (و واو میانوند نباشه) میگیم واو عطف داریم. بدل هم واضحه که توی یک جمله میاد. واسه تکرار هم همینه ...
یه چیز مهم: تکرار به عنوان یه نقش تبعی رو با آرایه تکرار اشتباه نگیرید. دو مبحث کاملا جدا اند. واسه آرایه تکرار دیگه این داستان رو نداریم. اگر در یک بیت که هر چند تا جمله داشت یک واژه چند بار اومد و معنیش یکسان بود (یعنی جناس تام نداشت) اونوقت آرایه تکرار داریم.
برای تکرار (نقش تبعی) در دستور زبان هم دو شرط داریم: در یک جمله باشه، یک نقش گرفته باشه.

[پنیرک]

@amin-forouzan در قید یا مسند ؟ گفته است:

برای تکرار (نقش تبعی) در دستور زبان هم دو شرط داریم: در یک جمله باشه، یک نقش گرفته باشه.

خب چرا؟ چرا هی روی این تاکید می‌کنم توی یک جمله باشه؟ شاید دلم خواست دوتا کلمه که تو دو جمله باشند رو تکرار بگیرم.
اینجا یه توضیح اضافه بدم، شرط اصلی نقش تبعی تکرار مگه داشتن یک نقش نبود؟ شما وقتی نقش یه کلمه رو می خوای مشخص کنی چه مراحلی رو طی میکنی؟ اول جمله مرتب باشه. بعد در نظر بگیری که فعل جمله کدومه. بعد بررسی کنی که مسند می خواد یا نه. بعد مفعول پذیر بودن فعل رو چک کنی و ...
در عبارت «دیر است. دیر درنگ مکن» وقتی نقش دیر اولی قراره مشخص شه، نباید کاری به جمله بعدی و قبلی داشته باشی که. جمله قبلی یا بعدی هرچی شد، شد. به ما چه!(البته استثنا داره ها)
همون جمله‌ای که توش اومده رو به تنهایی بررسی کن. بدیهیه که دیر اولی مسند هست.
حالا می‌ریم سراغ دیر دومی. فعل مسند پذیر نیست. مفعول می خواد که مفعولش «درنگ» هست. نهاد «تو» محذوفه. متمم و حرف اضافه هم که نداریم. تنها کلمه‌ای که در جمله باقی میمونه و از نقش های اصلی هیچ کدوم رو بر نداشته چیه؟ «دیر» پس دیر قید هست.
اکثراً وقتی نقش یک واژه رو توی دو جمله مشخص می‌کنیم چون فرایند مشخص کردن نقش واژه در هر جمله جدای از جمله دیگری هست (به جز مواردی استثنا)، می‌گیم که به دنبال نقش تکرار نگردید چون در اکثر مواقع یک واژه که دوبار اومده اما در دو جمله متفاوت، دو نقش متفاوت در هر جمله برمیداره و اصلاً به شرط «یک نقش داشتن» نمی رسیم. دقت کنید که اول باید نقش مشخص شه و بعد اگر نقش یکسان گرفته بود بگیم تکرار داریم نه برعکسش که اول بگیم تکرار داریم بعد به هر دری بزنیم که نقشش هردوجا یکی باشه! ...
کل دستور زبان رو یه بار دوره کردم! باشد که رستگار شوید!

[F GH 2]

@amin-forouzan در قید یا مسند ؟ گفته است:

F GH 2
تکرار نداریم. دیر اولی مسنده و دیر دومی قید.
می‌دونی چرا تکرار نداریم؟ چون واسه تکرار حتماً باید واژه توی یک جمله تکرار شده باشه. نه دو جمله متفاوت.
«محمد به مدرسه رفت. حسن محمد را زَد» الان «محمد» تکرار داره؟ نه چون تو دو جمله اومده. دو نقش متفاوت هم گرفته اولی نهاد و دومی مفعول.

خیلی باهاتون موافقم ولی نمیدونم چرا آقای حسین خانی حرف آقای milad havazyari رو میگن

[F GH 2]

@amin-forouzan در قید یا مسند ؟ گفته است:

«دیر است. دیر درنگ مکن» چند تا جمله داریم؟ دو تا فعل «است» و «مکن» پس ۱۰۰ درصد ۲ جمله داریم و یه کلمه که دوبار اومده. و ۱۰۰ درصد بهت میگم که نمی‌تونه تکرار داشته باشه چون دیر اولی واسه فعل (جمله) اولی و دیر دومی برای فعل (جمله) دومی هست.

اینطوری که شما میگین سه جمله میشه یه فعل به قرینه لفظی حذف میشه نمیشه که دیر واسه جمله دوم باشه یا مال جمله ی اوله یا کلا مجزاس

[F GH 2]

ولی مشخصه که دیر برای تاکید اومده
یکی از مشحصه های تکرار اینه که تاکید کنه
فقط نکته اینه که اولا چرا جفتش قید گرفته شده درحالیکه به نظر میرسه مسند باشه
بعدش چرا به نظر میاد با دوتا جمله طرفیم که یکیش فعلش محذوفه درحالیکه قرارمون این بود که تو یه جمله بیاد

[F GH 2]

بچه ها واقعا نمیفهمم چرا قید گرفتن استاد چطوری بفهمیم مسند نیست خب
حل نشده سوالم هنوز
@راه-ابریشمی-ها-ادبیات