راهنمایی برای شروع جدی مطالعه و هماهنگی با بودجهبندی قلمچی
خستگی روحی:((
-
سلام
نمی دونم واقعا چی بگم
یعنی اینقد ی حس خاص بی تفاوتی پیدا کردم جدیدا که نمی دونم چطور توصیفش کنم
ولی کلا خلاصه میشه تو اینکه حالم اونطور که باید باشه نیست
جدیدا انگار خیلی ریلکس و بی خیال شدم اونم از نوع منفیش، اهداف اصلیم انگار یادم رفته
از اون ور زودرنج و حساس شدم نسبت به خیلیییی چیزایی که مهم نیستن
خب ی سری مشکلات برام ب وجود اومد، که روم به مرور تاثیر گذاشتن ، خودم اوایل متوجه نمیشدم ولی الان....
دلم میخواد روتین زندگیم شاد باشه ولی نیست
ی جورایی خسته شدم از تکراری بودن
خسته شدم اینقد مدت زیادی فقط دغدغه هام خلاصه شدن تو درس و کنکور و...
خسته شدم از اینکه اینقد حفظ ظاهر کردم و ظاهرم اصلا به یک آدمی که روحش خسته و داغونه نمیخوره، ولی فقط خودم از درونم خبر دارم:))
روحم خسته شده:))
دلم میخواد چشامو ببندم و بعد که باز کردم ۲۰ سالم شده باشه
دلممیخواد مدت خیلی زیادی فقط از فضای مجازی فاصله بگیرم، حتی از رفت و آمدها
فقط تو خلوت خودم برای خودم فکر کنم، برای خودم وقت بذارم ، مشکلاتم رو خودم حل کنم
بچه ها من آدمی نیستم که درد ودل کنم تو فضای مجازی،
هیچ وقت نشد موقع ناراحتیم تاپیک بزنم ولی الان خودم خسته شدم
میشه راه حلی دارید بگید؟
کمکم کنید؟:))
راستی بچه ها من بحثم انگیزه و امید و.. نیستا، اصلا درس و کنکور و.. هم نیست، اینارو فاکتور بگيريد
من برنامه های درسیم سرجاشه ولی اجرا کردنشون یا نکردنشون انگار فرقی نداره برام.
انگار هدف اصلیم رو گم کردم، اینقد ذهنم شلوغ شده از خیلییی چیزا که گاهی رو اعصابن، که اهداف اصلیم رفتن ی گوشه.
چکار کنم روحم مثل قبلا شه؟ انگار ی افسردگی گرفتم
ایام عید چ کنم؟ درس بخونم؟ یا نه؟
البته در هر صورت برام فرقی نداره ، انگار بی حس شدم
نمیدونم چی بگم که عمق خستگیم رو متوجه شید
بیشتر از این نمیتونم مشکلاتم رو توضیح بدم اینجا، شما هم ازم بیشتر از این نخواین، لطفا در همین حدی ک گفتم کمکم کنید
ممنونم.
دانش-آموزان-آلاء
تجربیا
همیاراگ ب قیمت از دست دادنِ آرامشته زیادی گرونه!
پس رهاش کن بره؛) -
سلام
نمی دونم واقعا چی بگم
یعنی اینقد ی حس خاص بی تفاوتی پیدا کردم جدیدا که نمی دونم چطور توصیفش کنم
ولی کلا خلاصه میشه تو اینکه حالم اونطور که باید باشه نیست
جدیدا انگار خیلی ریلکس و بی خیال شدم اونم از نوع منفیش، اهداف اصلیم انگار یادم رفته
از اون ور زودرنج و حساس شدم نسبت به خیلیییی چیزایی که مهم نیستن
خب ی سری مشکلات برام ب وجود اومد، که روم به مرور تاثیر گذاشتن ، خودم اوایل متوجه نمیشدم ولی الان....
دلم میخواد روتین زندگیم شاد باشه ولی نیست
ی جورایی خسته شدم از تکراری بودن
خسته شدم اینقد مدت زیادی فقط دغدغه هام خلاصه شدن تو درس و کنکور و...
خسته شدم از اینکه اینقد حفظ ظاهر کردم و ظاهرم اصلا به یک آدمی که روحش خسته و داغونه نمیخوره، ولی فقط خودم از درونم خبر دارم:))
روحم خسته شده:))
دلم میخواد چشامو ببندم و بعد که باز کردم ۲۰ سالم شده باشه
دلممیخواد مدت خیلی زیادی فقط از فضای مجازی فاصله بگیرم، حتی از رفت و آمدها
فقط تو خلوت خودم برای خودم فکر کنم، برای خودم وقت بذارم ، مشکلاتم رو خودم حل کنم
بچه ها من آدمی نیستم که درد ودل کنم تو فضای مجازی،
هیچ وقت نشد موقع ناراحتیم تاپیک بزنم ولی الان خودم خسته شدم
میشه راه حلی دارید بگید؟
کمکم کنید؟:))
راستی بچه ها من بحثم انگیزه و امید و.. نیستا، اصلا درس و کنکور و.. هم نیست، اینارو فاکتور بگيريد
من برنامه های درسیم سرجاشه ولی اجرا کردنشون یا نکردنشون انگار فرقی نداره برام.
انگار هدف اصلیم رو گم کردم، اینقد ذهنم شلوغ شده از خیلییی چیزا که گاهی رو اعصابن، که اهداف اصلیم رفتن ی گوشه.
چکار کنم روحم مثل قبلا شه؟ انگار ی افسردگی گرفتم
ایام عید چ کنم؟ درس بخونم؟ یا نه؟
البته در هر صورت برام فرقی نداره ، انگار بی حس شدم
نمیدونم چی بگم که عمق خستگیم رو متوجه شید
بیشتر از این نمیتونم مشکلاتم رو توضیح بدم اینجا، شما هم ازم بیشتر از این نخواین، لطفا در همین حدی ک گفتم کمکم کنید
ممنونم.
دانش-آموزان-آلاء
تجربیا
همیارسارا M 0
سلام سارا...
راستش دلم میخواد بدونی که تو تنها کسی نیستی که توی این بازهٔ زمانی از سال احساس خستگی و بیرمقی و بیحوصلگی میکنه.
معمولا غالب بچهها توی این موقع سال، دیگه از تکراری بودن وضعیت خسته میشن و تاب و توان و حال و حوصلهای برای ادامهٔ وضعیت ندارن. دلیلشم چیزای متفاوتی میتونه باشه. مثلا یکی اینکه چندتا آزمون رو خراب کردن، بعد میشینن با خودشون میگن که خب من توی شیش ماه نتونستم. چجوری توی سه ماه بتونم؟ یا فکرای از این دست و از این قبیل...
اما راستش میخوام بدونی که اصن کل قضیه به همین سه ماه آخر بستگی داره. اگه درس و کنکورت برات مهمه، باید دوباره بلند شی و قضیه رو جدی بگیری و ادامه بدی. دلیل خودت رو پیدا کن. ببین چی شده؟ چرا سارا خستهس؟ و بعد تلاش کن اون دلیل رو رفع کنی و همچنان راهت رو ادامه بدی.
توی ایام عید هم بله. باید درس بخونید.
ولی حداقل چهار و حداکثر پنج روز حق دارید تعطیلی داشته باشید.
یه روزش که خود عیده. یه روزشم سیزده به در.
یه آزمون هم پنجم یا هفتم فروردین داری، که بحث جمعبندی پایهس. اون آزمون آزمون مهمیه و باید براش وقت بذاری. چون بهت نقطه ضعفات رو نشون میده و میفهمی باید دوباره برای چه مبحثی وقت بیشتری بذاری.
حالا اگه نظر من رو میخوای، اون چند روز باقیموندهای که حق داری به خودت استراحت بدی رو بنداز بعد از این آزمونت. تا راحتتر باشی و استرس آزمون رو هم نداشته باشی.
یا حتی میتونی تعطیلی رو برای خودت اینجوری معنی کنی که من ساعاتِ کمتری نسبت به روزای دیگه درس بخونم...
همینا دیگه...
تلاش کردم همهٔ سؤالاتتو جواب بدم
«لَقَد شَدَدتَ عَلَینا؟ إِلامَ تَعقِدُ؟ فَاحْلُل»
-
سارا M 0
سلام سارا...
راستش دلم میخواد بدونی که تو تنها کسی نیستی که توی این بازهٔ زمانی از سال احساس خستگی و بیرمقی و بیحوصلگی میکنه.
معمولا غالب بچهها توی این موقع سال، دیگه از تکراری بودن وضعیت خسته میشن و تاب و توان و حال و حوصلهای برای ادامهٔ وضعیت ندارن. دلیلشم چیزای متفاوتی میتونه باشه. مثلا یکی اینکه چندتا آزمون رو خراب کردن، بعد میشینن با خودشون میگن که خب من توی شیش ماه نتونستم. چجوری توی سه ماه بتونم؟ یا فکرای از این دست و از این قبیل...
اما راستش میخوام بدونی که اصن کل قضیه به همین سه ماه آخر بستگی داره. اگه درس و کنکورت برات مهمه، باید دوباره بلند شی و قضیه رو جدی بگیری و ادامه بدی. دلیل خودت رو پیدا کن. ببین چی شده؟ چرا سارا خستهس؟ و بعد تلاش کن اون دلیل رو رفع کنی و همچنان راهت رو ادامه بدی.
توی ایام عید هم بله. باید درس بخونید.
ولی حداقل چهار و حداکثر پنج روز حق دارید تعطیلی داشته باشید.
یه روزش که خود عیده. یه روزشم سیزده به در.
یه آزمون هم پنجم یا هفتم فروردین داری، که بحث جمعبندی پایهس. اون آزمون آزمون مهمیه و باید براش وقت بذاری. چون بهت نقطه ضعفات رو نشون میده و میفهمی باید دوباره برای چه مبحثی وقت بیشتری بذاری.
حالا اگه نظر من رو میخوای، اون چند روز باقیموندهای که حق داری به خودت استراحت بدی رو بنداز بعد از این آزمونت. تا راحتتر باشی و استرس آزمون رو هم نداشته باشی.
یا حتی میتونی تعطیلی رو برای خودت اینجوری معنی کنی که من ساعاتِ کمتری نسبت به روزای دیگه درس بخونم...
همینا دیگه...
تلاش کردم همهٔ سؤالاتتو جواب بدم@danial-hosseiny
سلام
من یازدهمم🥲
خیلی ممنونم که وقت گذاشتید،
خیلی خوب گفتید، حتما سعی میکنم همین کار رو کنم.
من قبلا هم اینطوری شدم، درسته یکم طول کشید ولی خوب شدم، انشاءالله الانم حل میشه.
ببخشید میشه اگه پستم رو دیدید فقط لایک کنید، خواستید جواب بدید، تودلی جواب بدید؟
که تاپیک رو پاک کنم تا تعداد پست کمی داره.
همین ک شما جواب دادید کافیه، بیشترِ تاپیک حل شد، پاک کنم بیشتر کش پیدا نکنه
-
س سارا M 0 marked this topic as a question on
-
س سارا M 0 has marked this topic as solved on
-
سلام
نمی دونم واقعا چی بگم
یعنی اینقد ی حس خاص بی تفاوتی پیدا کردم جدیدا که نمی دونم چطور توصیفش کنم
ولی کلا خلاصه میشه تو اینکه حالم اونطور که باید باشه نیست
جدیدا انگار خیلی ریلکس و بی خیال شدم اونم از نوع منفیش، اهداف اصلیم انگار یادم رفته
از اون ور زودرنج و حساس شدم نسبت به خیلیییی چیزایی که مهم نیستن
خب ی سری مشکلات برام ب وجود اومد، که روم به مرور تاثیر گذاشتن ، خودم اوایل متوجه نمیشدم ولی الان....
دلم میخواد روتین زندگیم شاد باشه ولی نیست
ی جورایی خسته شدم از تکراری بودن
خسته شدم اینقد مدت زیادی فقط دغدغه هام خلاصه شدن تو درس و کنکور و...
خسته شدم از اینکه اینقد حفظ ظاهر کردم و ظاهرم اصلا به یک آدمی که روحش خسته و داغونه نمیخوره، ولی فقط خودم از درونم خبر دارم:))
روحم خسته شده:))
دلم میخواد چشامو ببندم و بعد که باز کردم ۲۰ سالم شده باشه
دلممیخواد مدت خیلی زیادی فقط از فضای مجازی فاصله بگیرم، حتی از رفت و آمدها
فقط تو خلوت خودم برای خودم فکر کنم، برای خودم وقت بذارم ، مشکلاتم رو خودم حل کنم
بچه ها من آدمی نیستم که درد ودل کنم تو فضای مجازی،
هیچ وقت نشد موقع ناراحتیم تاپیک بزنم ولی الان خودم خسته شدم
میشه راه حلی دارید بگید؟
کمکم کنید؟:))
راستی بچه ها من بحثم انگیزه و امید و.. نیستا، اصلا درس و کنکور و.. هم نیست، اینارو فاکتور بگيريد
من برنامه های درسیم سرجاشه ولی اجرا کردنشون یا نکردنشون انگار فرقی نداره برام.
انگار هدف اصلیم رو گم کردم، اینقد ذهنم شلوغ شده از خیلییی چیزا که گاهی رو اعصابن، که اهداف اصلیم رفتن ی گوشه.
چکار کنم روحم مثل قبلا شه؟ انگار ی افسردگی گرفتم
ایام عید چ کنم؟ درس بخونم؟ یا نه؟
البته در هر صورت برام فرقی نداره ، انگار بی حس شدم
نمیدونم چی بگم که عمق خستگیم رو متوجه شید
بیشتر از این نمیتونم مشکلاتم رو توضیح بدم اینجا، شما هم ازم بیشتر از این نخواین، لطفا در همین حدی ک گفتم کمکم کنید
ممنونم.
دانش-آموزان-آلاء
تجربیا
همیارسارا M 0 تک تک کلمه هایی ک گفتی رو تجربه کردم و دارم میکنم تک تکشونو فک نکنم راهی باشه من خودمم هنوز ب این ک راهی نیست نرسیدم امید وارم ب زودی بهش برسیم و باهاش کنار بیاییم من ی روز خواستم ک دگ نخونم بعد هیچ سرگرمی و کاری جز این ندارم ک بشینم تو خونه سر مو تو فیلمای الا کنم
-
سارا M 0 تک تک کلمه هایی ک گفتی رو تجربه کردم و دارم میکنم تک تکشونو فک نکنم راهی باشه من خودمم هنوز ب این ک راهی نیست نرسیدم امید وارم ب زودی بهش برسیم و باهاش کنار بیاییم من ی روز خواستم ک دگ نخونم بعد هیچ سرگرمی و کاری جز این ندارم ک بشینم تو خونه سر مو تو فیلمای الا کنم
dani danii
اره انشاءالله حل میشه ب خاطر تکراری شدن روتین هم هست.
ممنون که جواب دادید. -
سلام
نمی دونم واقعا چی بگم
یعنی اینقد ی حس خاص بی تفاوتی پیدا کردم جدیدا که نمی دونم چطور توصیفش کنم
ولی کلا خلاصه میشه تو اینکه حالم اونطور که باید باشه نیست
جدیدا انگار خیلی ریلکس و بی خیال شدم اونم از نوع منفیش، اهداف اصلیم انگار یادم رفته
از اون ور زودرنج و حساس شدم نسبت به خیلیییی چیزایی که مهم نیستن
خب ی سری مشکلات برام ب وجود اومد، که روم به مرور تاثیر گذاشتن ، خودم اوایل متوجه نمیشدم ولی الان....
دلم میخواد روتین زندگیم شاد باشه ولی نیست
ی جورایی خسته شدم از تکراری بودن
خسته شدم اینقد مدت زیادی فقط دغدغه هام خلاصه شدن تو درس و کنکور و...
خسته شدم از اینکه اینقد حفظ ظاهر کردم و ظاهرم اصلا به یک آدمی که روحش خسته و داغونه نمیخوره، ولی فقط خودم از درونم خبر دارم:))
روحم خسته شده:))
دلم میخواد چشامو ببندم و بعد که باز کردم ۲۰ سالم شده باشه
دلممیخواد مدت خیلی زیادی فقط از فضای مجازی فاصله بگیرم، حتی از رفت و آمدها
فقط تو خلوت خودم برای خودم فکر کنم، برای خودم وقت بذارم ، مشکلاتم رو خودم حل کنم
بچه ها من آدمی نیستم که درد ودل کنم تو فضای مجازی،
هیچ وقت نشد موقع ناراحتیم تاپیک بزنم ولی الان خودم خسته شدم
میشه راه حلی دارید بگید؟
کمکم کنید؟:))
راستی بچه ها من بحثم انگیزه و امید و.. نیستا، اصلا درس و کنکور و.. هم نیست، اینارو فاکتور بگيريد
من برنامه های درسیم سرجاشه ولی اجرا کردنشون یا نکردنشون انگار فرقی نداره برام.
انگار هدف اصلیم رو گم کردم، اینقد ذهنم شلوغ شده از خیلییی چیزا که گاهی رو اعصابن، که اهداف اصلیم رفتن ی گوشه.
چکار کنم روحم مثل قبلا شه؟ انگار ی افسردگی گرفتم
ایام عید چ کنم؟ درس بخونم؟ یا نه؟
البته در هر صورت برام فرقی نداره ، انگار بی حس شدم
نمیدونم چی بگم که عمق خستگیم رو متوجه شید
بیشتر از این نمیتونم مشکلاتم رو توضیح بدم اینجا، شما هم ازم بیشتر از این نخواین، لطفا در همین حدی ک گفتم کمکم کنید
ممنونم.
دانش-آموزان-آلاء
تجربیا
همیار -
سارا M 0
بله میدونم که پاک نمیشه
️
خب اگه یازدهمی که اصلا چه بهتر... حتی اگه توی ایام عید به مراتب کمتر درس بخونی هم ایرادی نداره. تو سال یازدهمی هنوز. به حد یه کنکوری اصلا حق نداری به خودت سخت بگیری.
چون سال کنکورت همینجوریش سخت میگذره بهت. از قبلش نیازی نیست چیزیو سخت کنی.«لَقَد شَدَدتَ عَلَینا؟ إِلامَ تَعقِدُ؟ فَاحْلُل»
-
سارا M 0
بله میدونم که پاک نمیشه️
خب اگه یازدهمی که اصلا چه بهتر... حتی اگه توی ایام عید به مراتب کمتر درس بخونی هم ایرادی نداره. تو سال یازدهمی هنوز. به حد یه کنکوری اصلا حق نداری به خودت سخت بگیری.
چون سال کنکورت همینجوریش سخت میگذره بهت. از قبلش نیازی نیست چیزیو سخت کنی.@danial-hosseiny
اوهوم بیشتر از ۳ پست نمیشه
اره ی جوری برنامه ریزی میکنم که همش فقط درس نباشه
ی مدتم از فضای مجازی حس میکنم فاصله بگیرم بهتره جاش ی تفریح دیگه کنم.اگ ب قیمت از دست دادنِ آرامشته زیادی گرونه!
پس رهاش کن بره؛) -
@danial-hosseiny
اوهوم بیشتر از ۳ پست نمیشه
اره ی جوری برنامه ریزی میکنم که همش فقط درس نباشه
ی مدتم از فضای مجازی حس میکنم فاصله بگیرم بهتره جاش ی تفریح دیگه کنم. -
سارا M 0
بله میدونم که پاک نمیشه️
خب اگه یازدهمی که اصلا چه بهتر... حتی اگه توی ایام عید به مراتب کمتر درس بخونی هم ایرادی نداره. تو سال یازدهمی هنوز. به حد یه کنکوری اصلا حق نداری به خودت سخت بگیری.
چون سال کنکورت همینجوریش سخت میگذره بهت. از قبلش نیازی نیست چیزیو سخت کنی.@danial-hosseiny منم یازدهمم دوست دارم تفریح کنم یکم برم مسافرت ولی از طرفیم نمیتونم استرس رومه،ینی کارامو انجام نمیدم و استرس انجام ندادنش بدتره،یه جور همون چرخه بازخورد جهنمی تو اون کتابه!
ولی خب نمیدونم الان بشینم بخونم یا برم استراحت،نظر شما چیه؟🥲 -
@danial-hosseiny منم یازدهمم دوست دارم تفریح کنم یکم برم مسافرت ولی از طرفیم نمیتونم استرس رومه،ینی کارامو انجام نمیدم و استرس انجام ندادنش بدتره،یه جور همون چرخه بازخورد جهنمی تو اون کتابه!
ولی خب نمیدونم الان بشینم بخونم یا برم استراحت،نظر شما چیه؟🥲@m-naghavi
برو استراحت.
گناهش گردن من.
به خدا شما سال کنکورتون به اندازهٔ کافی فشار روتون هست.
سال یازدهمتون چرا باید به اندازهٔ یه کنکوری استرس بکشین آخه؟
چیکار میکنین با خودتون؟
استراحت کنید بچهها.
توی دوران عید استراحت کنید.
درس رو رها نکنید اما استراحت رو هم داشته باشید.
این رها نکردنی که میگم در حد مثلا روزی یه دو ساعته. گه بدن و ذهنتون اون وضعیت قبلی رو رها نکنه و تنبل شه.
وگرنه باید استراحت کنید.
نباید سختی بکشید به اندازهٔ یه کنکوری. از این روزاتون لذت ببرید. -
سارا M 0
آره به نظر منم بیشتر از سمت مجازی دوری کنی توی عید، بیشتر مزهٔ تعطیلات بهت میده.@danial-hosseiny
اره حتما همین کارو میکنم. -
@danial-hosseiny منم یازدهمم دوست دارم تفریح کنم یکم برم مسافرت ولی از طرفیم نمیتونم استرس رومه،ینی کارامو انجام نمیدم و استرس انجام ندادنش بدتره،یه جور همون چرخه بازخورد جهنمی تو اون کتابه!
ولی خب نمیدونم الان بشینم بخونم یا برم استراحت،نظر شما چیه؟🥲@m-naghavi
برنامت رو جوری بریز که دوران عید استراحت داشته باشی
کلا هدف گذاری هات اینجور باشه که استرس نده بده🥲 -
@m-naghavi
برو استراحت.
گناهش گردن من.
به خدا شما سال کنکورتون به اندازهٔ کافی فشار روتون هست.
سال یازدهمتون چرا باید به اندازهٔ یه کنکوری استرس بکشین آخه؟
چیکار میکنین با خودتون؟
استراحت کنید بچهها.
توی دوران عید استراحت کنید.
درس رو رها نکنید اما استراحت رو هم داشته باشید.
این رها نکردنی که میگم در حد مثلا روزی یه دو ساعته. گه بدن و ذهنتون اون وضعیت قبلی رو رها نکنه و تنبل شه.
وگرنه باید استراحت کنید.
نباید سختی بکشید به اندازهٔ یه کنکوری. از این روزاتون لذت ببرید. -
@m-naghavi
برو استراحت.
گناهش گردن من.
به خدا شما سال کنکورتون به اندازهٔ کافی فشار روتون هست.
سال یازدهمتون چرا باید به اندازهٔ یه کنکوری استرس بکشین آخه؟
چیکار میکنین با خودتون؟
استراحت کنید بچهها.
توی دوران عید استراحت کنید.
درس رو رها نکنید اما استراحت رو هم داشته باشید.
این رها نکردنی که میگم در حد مثلا روزی یه دو ساعته. گه بدن و ذهنتون اون وضعیت قبلی رو رها نکنه و تنبل شه.
وگرنه باید استراحت کنید.
نباید سختی بکشید به اندازهٔ یه کنکوری. از این روزاتون لذت ببرید. -
@m-naghavi خواهش میکنم
-
امروز و دیروز و فردا قراره همیشه همین شکلی باشه ... نمیتونم از جام بلند شم نه نای ادامه دادن دارم نه جرئت رها کردن اون همه هدف و آرزو و رویایی که زنده نگهم داشتن؛عملا هیچ کاری نمیکنم ولی استرس و اضطراب و نا امیدی کل وجودمو گرفته
