مُردم
-
Alireza Varamanzar
درسته ولی ما اون مرگ کوتاه رو حس نمی کنیم روح از بدن داره خارج میشهNafas Hadian 0 بله درست
-
Nafas Hadian 0 علیک سلام
-
Alireza Varamanzar
درسته ولی ما اون مرگ کوتاه رو حس نمی کنیم روح از بدن داره خارج میشهNafas Hadian 0 چه حسی داشتی؟
-
Nafas Hadian 0 اون دنیارو دیدی؟
خب اگه ندیده باشی مرگ نیست خوابه
ازرائیل؟ -
Nafas Hadian 0 چه حسی داشتی؟
Aydamaleki Maleki
فقط حس میکردم خیلی سبکم
همین -
Nafas Hadian 0 اون دنیارو دیدی؟
خب اگه ندیده باشی مرگ نیست خوابه
ازرائیل؟Aydamaleki Maleki
قرار نیست همه ی مرگ ها یک شکل باشن
برای یکی کوتا و دیدنی و حس و حالش هم کوتاه
ولی ممکنه یکی تا تهش بره
بستگی داره این آزمایش سطحی باشه یا عمقی -
Nafas Hadian 0 اون دنیارو دیدی؟
خب اگه ندیده باشی مرگ نیست خوابه
ازرائیل؟Aydamaleki Maleki قرار نیست اون دنیا رو ببینه همین که روح از بدن خارج بشه یعنی مرگ جسم
-
راستش هیچ مرگی وجود نداره
اما...
مرگ برای کالبد وجود داره و بعد از مرگ قادر به حیات نیست
ولی...
روح ما همیشه زنده و حاضر هست و هیچ وقت از بین نمیره و قادر به حیات خواهد بود
یا همون زندگی ابدی در خرت... -
Aydamaleki Maleki
فقط حس میکردم خیلی سبکم
همینNafas Hadian 0 الله اکبر
پس مردی
الان زنده ای
خداروشکر
باید قدر ثانیه های زندگیمونو بدونیم
این دنیا دو ریالم ارزش نداره -
سلام بچه ها
یه اتفاق خیلی بدی برام امروز افتاده
نه میتونم بگم حالم بده نه خوب
دلم نمیخواست کسی بدونه ولی نیاز داشتم یکمی کمکم کنید کلافه ام خیلی
امتحان دینی داشتم امروز
دیشب یه سری قسمت جزئی بود که باید جمع بندی میکردم
خسته شده بودم که تصمیم گرفتم بزارم برای فردا
ساعت ۶ بلند شدم شروع کردم به خوندن
ساعت ٧ تمومش کردم
تا ساعت شروع امتحان دو ساعت وقت داشتم
رفتم بخوابم ولی برای استرسی که داشتم خواب و بیدار بودم
یعنی هم خواب بودم وهم اگر صدایی از اطرافم میفتاد میفهمیدم و درک میکردم
توی همین حالت بودم که یه خوابی دیدم
خواب دیدم دارم یه کاری انجام میدم که یهو پشتم سیاه شو یه رگه های قرمز هم ایجاد شد و یهو منو توی خودش کشید
همون موقع از ترس از ته دل خدا رو صدا زدم که از خواب پریدم
وقتی خواب بد میبینم پتو رو تا گردنم میکشم بالا
وقتی خواستم پتومو درست کنم
دستمو آوردم بالا ولی ندیدمش
حس میکردم دستم رو به رومه ولی نمیدیدمش
خیلی ترسیده بودم
پتومو چنگ کردم که پسش بزنم پتو زدم کنار ولی دستم ندیدم فهمیدم جسم دستم اونجا افتاده
یخ کرده بودم
نمیدونستم چی شده
خواستم بلند شم که یهو دیدم خودم بلند شدم ولی جسمم اونجا افتاده
از ترسم سریع برگشتم به سمت جسمم
زبونم بند اومده بود
فهمیدم مردم
از ته دل التماس به خدا میکردم که بر گردم میدونستم آماده اون دنیا نیستم
نمیدونم چی شد
که بعد از نمیدونم چه مقدار مدتی به خودم اومدم
هي اعضای بدنمو تکون میدادم دیدم تکون میخورن
متوجه شدم خدا بهم رحم کرده و برم گردونده
میدونم نمی تونید باور کنید
ولی من خواب نبودم بخدا
فهمیدم مردم
حالم یکمی بده
کلافه ام
خواهرمم میگفت حس کردم مامان اومده توی اتاق بالای سرمون نشسته منم هي یه صدای ناله مانند میکنم
فقط یه چیزی بگید از این سر درگمی در بیام
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دهم
@یازدهم
@دوازدهم
@ریاضیاNafas Hadian 0
پانیک اتک داشتی منم اینجوری شدم اول بهش اهمیت ندادم فکر کردم خوابه
برا بار دوم که خیلی شدید تر بود رفتم دکتر گفت که مورد پانیک اتک قرار گرفتی
تو هم برو دکتر چون دفعه بعد خیلی شدید تره و باید کنترل بشه
مثل من نشی! حتما برو دکتر -
خیر نمردید
حالتی از رویا بوده -
Nafas Hadian 0
پانیک اتک داشتی منم اینجوری شدم اول بهش اهمیت ندادم فکر کردم خوابه
برا بار دوم که خیلی شدید تر بود رفتم دکتر گفت که مورد پانیک اتک قرار گرفتی
تو هم برو دکتر چون دفعه بعد خیلی شدید تره و باید کنترل بشه
مثل من نشی! حتما برو دکترHosein Moslemi
سلام
پانیک اتک چیه؟ -
راستش هیچ مرگی وجود نداره
اما...
مرگ برای کالبد وجود داره و بعد از مرگ قادر به حیات نیست
ولی...
روح ما همیشه زنده و حاضر هست و هیچ وقت از بین نمیره و قادر به حیات خواهد بود
یا همون زندگی ابدی در خرت...Alireza Varamanzar دقیقا همینه
-
Hosein Moslemi
سلام
پانیک اتک چیه؟Nafas Hadian 0 یه سرچ کن میاد برات
-
Nafas Hadian 0 یه سرچ کن میاد برات
Hosein Moslemi
باشه
مرسی -
سلام بچه ها
یه اتفاق خیلی بدی برام امروز افتاده
نه میتونم بگم حالم بده نه خوب
دلم نمیخواست کسی بدونه ولی نیاز داشتم یکمی کمکم کنید کلافه ام خیلی
امتحان دینی داشتم امروز
دیشب یه سری قسمت جزئی بود که باید جمع بندی میکردم
خسته شده بودم که تصمیم گرفتم بزارم برای فردا
ساعت ۶ بلند شدم شروع کردم به خوندن
ساعت ٧ تمومش کردم
تا ساعت شروع امتحان دو ساعت وقت داشتم
رفتم بخوابم ولی برای استرسی که داشتم خواب و بیدار بودم
یعنی هم خواب بودم وهم اگر صدایی از اطرافم میفتاد میفهمیدم و درک میکردم
توی همین حالت بودم که یه خوابی دیدم
خواب دیدم دارم یه کاری انجام میدم که یهو پشتم سیاه شو یه رگه های قرمز هم ایجاد شد و یهو منو توی خودش کشید
همون موقع از ترس از ته دل خدا رو صدا زدم که از خواب پریدم
وقتی خواب بد میبینم پتو رو تا گردنم میکشم بالا
وقتی خواستم پتومو درست کنم
دستمو آوردم بالا ولی ندیدمش
حس میکردم دستم رو به رومه ولی نمیدیدمش
خیلی ترسیده بودم
پتومو چنگ کردم که پسش بزنم پتو زدم کنار ولی دستم ندیدم فهمیدم جسم دستم اونجا افتاده
یخ کرده بودم
نمیدونستم چی شده
خواستم بلند شم که یهو دیدم خودم بلند شدم ولی جسمم اونجا افتاده
از ترسم سریع برگشتم به سمت جسمم
زبونم بند اومده بود
فهمیدم مردم
از ته دل التماس به خدا میکردم که بر گردم میدونستم آماده اون دنیا نیستم
نمیدونم چی شد
که بعد از نمیدونم چه مقدار مدتی به خودم اومدم
هي اعضای بدنمو تکون میدادم دیدم تکون میخورن
متوجه شدم خدا بهم رحم کرده و برم گردونده
میدونم نمی تونید باور کنید
ولی من خواب نبودم بخدا
فهمیدم مردم
حالم یکمی بده
کلافه ام
خواهرمم میگفت حس کردم مامان اومده توی اتاق بالای سرمون نشسته منم هي یه صدای ناله مانند میکنم
فقط یه چیزی بگید از این سر درگمی در بیام
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دهم
@یازدهم
@دوازدهم
@ریاضیاNafas Hadian 0 سعی کن امروز هر چی است ته تو شو دربیار فردا از زندگیت عقب نمونی رابطه علیّت هم یادت نره
-
Nafas Hadian 0 سعی کن امروز هر چی است ته تو شو دربیار فردا از زندگیت عقب نمونی رابطه علیّت هم یادت نره
dani danii
منظورتو متوجه نشدم! -
Alireza Varamanzar دقیقا همینه
اسما نادری بله
-
قدر هر ثانیه از زندگی را بدانیم...
-
زندگی را زندگی کنید...