♡شهدا♡
-
-
شما به ما آموختهاید که بال، برای پریدن است و جاده برای دویدن. به ما آموخته اید که دقیقه های زندگی غنیمت اند. ما همه میدان داریم و زمین، میدانی بزرگ است؛ گاهی میدان جنگ، گاهی میدان مسابقه؛ ولی هیچگاه خالی از تکاپو نیست.
آموخته اید که به قدم هایمان آنقدر راه رفتن را بیاموزیم که خستگی نشناسند، به چشمهایمان آنقدر مهر ورزیدن را بیاموزیم که دشمنی نشناسند و به دستهایمان آنقدر سختی کشیدن را بیاموزیم که سستی نشناسند.
شما انگشتهای اشاره ای بوده اید به سمت ماه. کوله پشتیتان، نشان از هجرتی دراز داشت. ما رسم سفر کردن را باید از شما بیاموزیم.️«فرصت ما هم باری بیش نیست»
عاشقانه آمدید مثل نسیم؛ عارفانه رفتید مثل قاصدک. ما رسم دلبری کردن را باید از شما بیاموزیم. وجودتان را با عشق سرشته بودند و سرنوشتتان را با شهادت.
شما به ما آموخته اید که می توان چشمی شد و بارید؛ میتوان لبی شد و خندید برای چهره های پیر و یتیم؛ میتوان دستی شد و نوشت برای شفای قلبها؛ میتوان قدمی شد و برداشت برای رضایت الهی.آسمان فرصت پرواز بلند است ولی پرسش این است که چه اندازه کبوتر باشی!
راهیان نور
-
این پادکست 30 دقیقه ای چکیده 15ساعت روایتگری حاج حسین یکتا در ایام نوروز فاطمی سال 94 در مقتل شهدای شلمچه می باشد که از سوی مرکز فرهنگی رسانه ای نفحات صبح تهیه و تدوین شده است."بله برون" روایت حال جوانانی است که از دنیا گریخته و دقایقی را پای درس تاریخ، جغرافیا، ادبیات و ریاضی حاج حسین یکتا در شلمچه نشسته اند.
@دانش-آموزان-آلاء -
12/8 سالروز شهادت حاج حسین خرازی
12/17 سالروز شهادت حاج محمد ابراهیم همت
-
سختیِ کار برای شهدا اینکه نمیدونی چطور مطلبو برسونی..
در وصف اونا که هیچ، حتی حال و هوای خودتم نمیتونی بیان کنی...
خلاصه که خیلی هواتونو کردم -
گفت «امشب من اینجا بخوابم؟
گفتم «بخواب، ولی پتو نداریم.»
یک برزنت گوشه ی سنگر بود. گفت «اون مال کیه؟» گفتم «مال هیچ کی. بردار بخواب.»
همان را برداشت، کشید رویش. دم در خوابید.
صبح فردا، سر نماز، بچه ها بهش می گفتند :
«حاج حسین! شما جلو بایستید.»- سالروز شهادت حسین آقای خرازی
-
-
شهید عزیز علی محمد مطلع
-
-
-
شهید مطهری
:)))) -
-
شب حمله همهمه بود روی لبا زمزمه بود
کی تو دلا واهمه بود؟
دعوا سر سربند یا فاطمه بود!
ذکر لبا وقتی که یا زهرا میشد، همه گره هامون وا می شد
یاد امام و شهدا دلو میبره کرببلا️ -
میگم بابا اینا کی ان که با لباس خاکی ان؟
اما هزار تا کهکشون سرتاسرِ هفت آسمون؛
مونده به زیر پرشون -
این رفیقم که میبینی اهل نظر بود به خدا
مرغِ سحر بود به خدا؛ مرد خطر بود به خدا
یه شب توی میدون مین، دیدم بی سر بود به خدا -
شهید سید مرتضی آوینی
-
:))
-
shirin norouzi در ♡شهدا♡ گفته است:
شهید سید مرتضی آوینی
آخرش هم میگه:
حزب اللهی” بودن و بسیجی بودن را باهمه ی تراژدی هایش دوست دارم…:)))