♡شهدا♡
-
گفت «امشب من اینجا بخوابم؟
گفتم «بخواب، ولی پتو نداریم.»
یک برزنت گوشه ی سنگر بود. گفت «اون مال کیه؟» گفتم «مال هیچ کی. بردار بخواب.»
همان را برداشت، کشید رویش. دم در خوابید.
صبح فردا، سر نماز، بچه ها بهش می گفتند :
«حاج حسین! شما جلو بایستید.»- سالروز شهادت حسین آقای خرازی
-
-
شهید عزیز علی محمد مطلع
-
-
-
شهید مطهری
:)))) -
-
شب حمله همهمه بود روی لبا زمزمه بود
کی تو دلا واهمه بود؟
دعوا سر سربند یا فاطمه بود!
ذکر لبا وقتی که یا زهرا میشد، همه گره هامون وا می شد
یاد امام و شهدا دلو میبره کرببلا️ -
میگم بابا اینا کی ان که با لباس خاکی ان؟
اما هزار تا کهکشون سرتاسرِ هفت آسمون؛
مونده به زیر پرشون -
این رفیقم که میبینی اهل نظر بود به خدا
مرغِ سحر بود به خدا؛ مرد خطر بود به خدا
یه شب توی میدون مین، دیدم بی سر بود به خدا -
شهید سید مرتضی آوینی
-
:))
-
shirin norouzi در ♡شهدا♡ گفته است:
شهید سید مرتضی آوینی
آخرش هم میگه:
حزب اللهی” بودن و بسیجی بودن را باهمه ی تراژدی هایش دوست دارم…:)))
-
-
این پست پاک شده!
-
-
https://www.kanoon.ir/Public/StudentProfile/895020607
خیلی برام خاص و شگفت انگیز بود این صفحه
-
https://www.kanoon.ir/Public/StudentProfile/895020607
خیلی برام خاص و شگفت انگیز بود این صفحه
چه حس خوبی داشت