هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
@ma-a
منم اینو شنیدم که وقتی میمیره روحانیون نمیزارن تو مسجد یا نمیدونم کجا که ی جای مذهبی بوده دفن بشه
بعد کتابشو میارن باز میکنن میاد من اگر خوبم اگر بد توبرو خود را باش...
ازون ب بعد بهش میگن لسان الغیب و فال رواج پیدا میکنه
خیلی برگ ریزون بوده@Soniaaa اها اره این اصلیشه
-
@ABR_DJ بگو چی بود
-
@ma-a فضولی ۱۰ از ۱۰
-
@ma-a
منم اینو شنیدم که وقتی میمیره روحانیون نمیزارن تو مسجد یا نمیدونم کجا که ی جای مذهبی بوده دفن بشه
بعد کتابشو میارن باز میکنن میاد من اگر خوبم اگر بد توبرو خود را باش...
ازون ب بعد بهش میگن لسان الغیب و فال رواج پیدا میکنه
خیلی برگ ریزون بوده -
@Soniaaa ماجرای مگس خان مغول هم من شنیدم که میخواسته آرامگاهشو خراب کنه بعد یه شعر میاره درمورد مگس
@ABR_DJ
اینو نشنیده بودم
کلا زندگی عجیبی داشته
حافظ قرآن بوده
در عین حال میگن مشروب میخورده(الله علم)
به قانون خودش زندگی میکرده گویااین خووبه
-
@ma-a
گفت راهی که توش پا گذاشتی رو اگه میخوای تا آخر بری برو و اگه شک و تردید به دلت افتاد دیگه فایده نداره
حالا من سربسته گفتم@ABR_DJ ب من الان یچی گف از صد تا فحش بدتر بود
-
@ma-a
چی گفت چی گفت -
@ABR_DJ
اینو نشنیده بودم
کلا زندگی عجیبی داشته
حافظ قرآن بوده
در عین حال میگن مشروب میخورده(الله علم)
به قانون خودش زندگی میکرده گویااین خووبه
@Soniaaa آره این خوبه
بعد از سقوط شاه سلطان حسین صفوى ، و غلبه افغانها بر ایران ، محمود افغان یکى از اقوام خود را که ((مگس خان )) نام داشت فرماندار شیراز کرد.
وى پس از چند روزى که در شیراز بود، روزى کنار قبر حافظ رفت ، بر اثر تعصبات غلطى که داشت تصمیم گرفت قبر حافظ را خراب کند، هر چه اطرافیانش او را نصیحت کردند که از این تصمیم بگذرد، او گوش نکرد، سرانجام قرار بر این شد که از دیوان حافظ، در این مورد، فالى بگیرند، وقتى که دیوان را باز کردند، این شعر در آغاز صفحه راست آن آمد:
اى مگس ! عرصه سیمرغ نه جولانگه تو است
عِرض خود مى برى و زحمت ما مى دارى
مگس خان ، با خواندن این شعر، سخت تحت تاءثیر قرار گرفت ، و از روح حافظ طلب عفو و بخشش کرد. -
@Soniaaa
چه آسان مینمود اول غمِ دریا به بوی سود
غلط کردم که این طوفان به صد گوهر نمیارزد -
@Soniaaa آره این خوبه
بعد از سقوط شاه سلطان حسین صفوى ، و غلبه افغانها بر ایران ، محمود افغان یکى از اقوام خود را که ((مگس خان )) نام داشت فرماندار شیراز کرد.
وى پس از چند روزى که در شیراز بود، روزى کنار قبر حافظ رفت ، بر اثر تعصبات غلطى که داشت تصمیم گرفت قبر حافظ را خراب کند، هر چه اطرافیانش او را نصیحت کردند که از این تصمیم بگذرد، او گوش نکرد، سرانجام قرار بر این شد که از دیوان حافظ، در این مورد، فالى بگیرند، وقتى که دیوان را باز کردند، این شعر در آغاز صفحه راست آن آمد:
اى مگس ! عرصه سیمرغ نه جولانگه تو است
عِرض خود مى برى و زحمت ما مى دارى
مگس خان ، با خواندن این شعر، سخت تحت تاءثیر قرار گرفت ، و از روح حافظ طلب عفو و بخشش کرد.@ABR_DJ عععع این شعره
-
@ma-a البته خدایی تمرکزم نداشتم
فاتحه ام نفرستادم -
@ABR_DJ نه بابا
یادت نیست مگه چقد این شعر مشهور شد چن وقت پیش -
@Soniaaa آره این خوبه
بعد از سقوط شاه سلطان حسین صفوى ، و غلبه افغانها بر ایران ، محمود افغان یکى از اقوام خود را که ((مگس خان )) نام داشت فرماندار شیراز کرد.
وى پس از چند روزى که در شیراز بود، روزى کنار قبر حافظ رفت ، بر اثر تعصبات غلطى که داشت تصمیم گرفت قبر حافظ را خراب کند، هر چه اطرافیانش او را نصیحت کردند که از این تصمیم بگذرد، او گوش نکرد، سرانجام قرار بر این شد که از دیوان حافظ، در این مورد، فالى بگیرند، وقتى که دیوان را باز کردند، این شعر در آغاز صفحه راست آن آمد:
اى مگس ! عرصه سیمرغ نه جولانگه تو است
عِرض خود مى برى و زحمت ما مى دارى
مگس خان ، با خواندن این شعر، سخت تحت تاءثیر قرار گرفت ، و از روح حافظ طلب عفو و بخشش کرد.@ABR_DJ
وواااااااااو -
@ma-a
عااا من خیلی کم معنیشو فهمیدم ولی خیلیم بد نیس