بکرزایی مار

[erfan wizard]

Wujian
آره این یکی از اشکلات متن کتابه که آقای موقاری هم گفتن ینی خود کتاب هم رعایت نکرده !
ینی بعضی رفتار های غریزی مخصوص یک جنس هست

[erfan wizard]

الان بری متن کتاب هم نگاه کنی دقیقا نوشته اساس رفتار غریزی در همه افراد یک گونه یکسان است

[Wujian]

@Deleted-Account0 در هر کی یه گزاره گفته است:

Wujian
آره این یکی از اشکلات متن کتابه که آقای موقاری هم گفتن ینی خود کتاب هم رعایت نکرده !
ینی بعضی رفتار های غریزی مخصوص یک جنس هست

@Deleted-Account0 در هر کی یه گزاره گفته است:

الان بری متن کتاب هم نگاه کنی دقیقا نوشته اساس رفتار غریزی در همه افراد یک گونه یکسان است

دقیقا. و جالبه این گزاره یکی از تستای گاج بود و تو روز روشن درست گرفتتش. هی.. تکلیفمون چی باشه تو تستا سر این جمله اخه..

[erfan wizard]

Wujian
خوب دیگه درسته چون متن خود کتابه ،ما هم باید درست بگیریم و نباید خیلی ریز بشیم ولی اگه یه جور دیگه داد که کپی متن کتاب نبود باید این موش مادر هم در نظر بگیریم

[Wujian]

@Deleted-Account0 درسته. ممنون ای دوست

[_Reza_]

گزاره
امکان تبدیل شرطی شدن فعال و کلاسیک به خوگیری وجود دارد

[erfan wizard]

_Reza_
به نظر من غلطه چون خوگیری زمانی اتفاق میافته که یک محرک که سود و زیانی نداره هی تکرار بشه
ولی رفتار های شرطی شدن به چیز هایی پاسخ میدن سود زیان قطعا دارن

[_Reza_]

@Deleted-Account0 امکانش وجود داره داستانش اینطوره که مثلا اگه سگرو سرکار بزاری و بعد محرک خنثی دیگه بهش غذا ندی فراموش میکنه و دوباره یه محرک خنثی میشه براش ... همینطور اگه موش اسکینرم سرکار بزاری اهرم تکون بده و غذا نگیره دیگه اهرم براش عادی میشه ...

[erfan wizard]

_Reza_
از خودتون هست یا تستی چیزی؟

[erfan wizard]

_Reza_
چون این کاری که گفتید دیگه از همون اول بهش میگن خوگیری
و چیزی به نام تبدیل رفتار نداریم مثلا شاید یه زمانی شرطی شدن بوده حالا ما یه کاری می کنیم که دیگه سود و زیانی نداره براش اینجا رفتار خوگیری به وجود میاد و دیگه شرطی شدن تموم شده
ینی اینجا محرکه تغییر میکنه و به طبع پاسخ(رفتار) هم تغییر میکنه
قبلا در شرطی شدن غذا گیرش میومد ولی الان نه

[_Reza_]

@Deleted-Account0 نه از خودم نیست من خودم تازه استارت فصلو زدم
گاها از مباحث مختلف توی آلاخونه سرچ میزنم به سوالایی که داشتن و جوابایی که بقیه دادن نگاه میکنم
یکی از سوالاتی که پرسیده بودن ( از منابع آموزشی استفاده میکردن ) همین بود که گزاره کردم

[erfan wizard]

_Reza_
اوکیه

[SiliS]

آخرین انشعاب نایژه‌ که دیگر غضروفی ندارد ، نایژک انتهایی نام دارد » پس هر نوع نایژک که مبادله ای نیست لزوما نایژک انتهایی نیست

طبق ص37 باید میشد نایژک _Reza_
درسته؟
توی تاپیک جزوه خودمون نوشتی

[SiliS]

نای در قفسه سینه برخلاف شش هست
اینم متوجه نمیشم حاج رضا یه توضیحی میدی؟

[_Reza_]

SiliS سلام سیلیس جان
جوابش منظورته ؟ همونه که چندروزپیش گزاره ش رو گذاشتم ... همونطور که گفتی هر نایژکی که مبادله ای نیست لزوما نایژک انتهایی هم نیست طبق شکل ۶ میبینی نایژک بخش هادی هم هست ...

[SiliS]

_Reza_ نه گزاره رو نمیگم
دیروز توی تاپیک فروهر ( سعید) گذاشتی این متنو

[_Reza_]

SiliS خب اگه دقت کنی به شکل های کتاب مثلا دوتا شکل صفحه ۳۶ هست شش رو نشون داده ببینشون
مشخصه که نای وارد قفسه سینه شده ولی در شش قرار نداره ( نای تا وسطای جناغ میاد )
اما نایژه اصلی کاملا در قفسه سینه هست ولی یه بخشیش خارج از شش و بخشیش درون شش هست ( شکل ۷ صفحه بعدش رو ببین

[_Reza_]

SiliS آره میدونم... جاییش مشکل داره ؟

[SiliS]

_Reza_ اهان فهمیدم متشکر

[SiliS]

_Reza_ ص 37 - آخر بند دوم
نایژک نوشته ( آخرین انشعاب نایژک)