-
@Farhadd
آن سرو که گویند به بالای تو ماند
هرگز قدمی پیش تو رفتن نتواند -
_Biliifti_
دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد
چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد -
@Farhadd
در روی تو گفتم سخنی چند بگویم
روی بازگشادی و در نطق ببستی -
_Biliifti_
یا رب سببی ساز که یارم به سلامت
بازآید و برهاندم از بند ملامت -
@Farhadd
تو مپندار کز این در به ملامت بروم
دلم اینجاست بده تا به سلامت بروم -
ما ز یاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آنچه ما پنداشتیم -
@Farhadd
ملامتگو چه دریابد میان عاشق و معشوق
نبیند چشم نابینا خصوص اسرار پنهانی -
یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا.....
یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا....... -
@Farhadd
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا -
آنکه بی باده کند جان مرا مست کجاست
و آنکه بیرون کند از جان و دلم دست کجاستبه به......
-
@Farhadd
تنم فرسود و عقلم رفت و عشقم همچنان باقی
وگر جانم دریغ آید نه مشتاقم که کذابم -
_Biliifti_
دلا چشمت چنان شاپور و من آن لشکر رومم
که چون چشم تو را دیدم شدم تسلیم ساسانی
میم لام -
ماهم آمد به در خانه و در خانه نبودم
خانه گویی به سرم ریختت چو این قصه شنودم -
ramses kabir
یک روز به شیدایی در زلف تو آویزم
زان دولب شیرینت صد شور برانگیزم -
@Farhadd
من بی مایه که باشم که خریدار تو باشم
حیف باشد که تو یار من و من یار تو باشم -
_Biliifti_
من از کجا غم و شادی این جهان ز کجا
من از کجا غم باران و ناودان ز کجا -
_Biliifti_
میمِ مادر همان مست دو چشمانِ من است
ماشه ی اسلحه ی حق به تن و جانِ من است
من از ان خمر شدم مست که در چشمانش
خون مردم چو بدیدم که به دامان من است
میم لام:)) -
@Farhadd
الا یا ایهااساقی ادر کاسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها -
ramses kabir
تو خود نایی و گر آیی بر من
بدان ماند که گنجی در خرابی -
_Biliifti_
یارا تو بیا دیگر که جان من به لب امد
مگر جانم نمیخواهی،به لب نِه بوسه،بِستانی
میم لام